ایسنا/آذربایجان شرقی از سال ۱۳۶۹ هر سال در آستانه عید نوروز و بهار طبیعت، مردم مهربان و نیکوکار کشور ما همزمان با هفته احسان و نیکوکاری در ۱۴ اسفند ماه باران مهربانی و عطوفت خود را بر سر نیازمندان و مستحقان شهرشان میبارند و دست نوازشی بر سر کودکان بی پناه میکشند و در حد توان به آنان کمک میکنند.
احسان و نیکوکاری و نیکی به هم نوع به اتفاق نظر همه مردم کاری بسیار ارزشمند و نیاز مبرم هر جامعهای است. در دین مبین اسلام، نیکی به دیگران بسیار توصیه شده و آیات و احادیث بسیاری در این زمینه وجود دارد. وقتی که گفته میشود کسانی که در پی حل مشکلات دیگران هستند، از ایمنی یافتگان قیامتاند و یا اینکه تا زمانی که مومن در پی یاری فرد دیگری است خداوند در پی یاری اوست، دیگر جایی برای بحث باقی نمی ماند.
این روزها با توجه به برخی مسائل و شرایط سخت و تلخ جامه، وضعیت نابسامان اقتصادی، تهاجمهای فرهنگی و سیاستهای غلط جامعه، همه درگیر و گرفتار زندگی عادی خود هستند. مشکلات روز به روز بالا میرود و اعصاب و روان مردم حساستر و ضعیف تر میشود و مردم به سختی گذران زندگی خود می کنند. همه این مسائل باعث می شود که مردم فرصتی برای اندیشیدن به زندگی غیر خود نداشته باشند، کسانی که نیازمندان واقعی جامعه اند روز به روز نیازمند تر شوند و دستی نباشد که به آنها یاری برساند.
اما در همین جامعه ما افرادی هم هستند که در پی حل مشکلات همنوعان خود هستند و تا مشکلی از آنها برطرف نکنند و گرد کدورت و غمی از چهره نیازمندان نزدایند، آرام و قرار نمی یابند و زندگی خود را به شیوه ای قرار می دهند که بتوانند بخشی را هم به نیازمندان اختصاص دهند و یاریگر سختی های زندگی آنها باشند.
در روزهای آخرین سال در حالی که لحظه به لحظه به سالی نو و زندگی جدید نزدیکتر میشویم و شیرینی این لحظات را به کام میکشیم، شاید برای کودکی که بضاعت مالی ندارد یا پدر و مادر خویش را از دست داده و یا گرفتار مریضی های صعب العلاج است، یا مردی که بیمار لست و درآمدی ندارد، زنی که سرپرست خانوار است و بضاعتی ندارد، این روزها روزها لحظات همچون شربت تلخی باشد که مجبور به چشیدن آن است.
در این روز به مناسبت روز احسان و نیکوکاری به سراغ چند تن است خیرین و نیکوکاران شهرمان رفتیم و پای صحبت آنان نشستیم.
در سالهای خیلی دور یعنی حدود دهه 20 افراد خیّر و نیکوکاری در سطح شهر تبریز به طور انفرادی اقدام به عمل خیر و دستگیری از مردم فقیر و بیپناه و نیازمند میکردند؛ از جمله این که با هزینه شخصی، شیر برداشت آب در سطح خیابانها را ایجاد کردند. عدهای تحت عنوان هیئت حل اختلاف بازار و حل امور ورشکستگان به این کار اهتمام میورزیدند. گروهی مدارس ملی مذهبی تاسیس کردند و فرزندان خانوادههای فقیر و مذهبی در این مدارس بدون پرداخت هزینهای به تحصیل پرداختند. برخی هزینههای ایجاد آسیاب گندم و تامین نان بینوایان را بر عهده میگرفتند و بعدها به علت فقر بسیاری از مردم، هزینههای انشعاب آب و برق مردم را تامین و به تسهیل امر ازدواج جوانان همت گماشتند. تا این که در پایان دهه 40 گروهی از خیرین با همت مرحوم حاج ستار زعفرانی اقدام به پایهگذاری منسجم و نظاممند موسسه خیریه حمایت از مستندان تبریز نمودند. در حقیقت عمر این خیریه به حدود هفتاد سال میرسد.
سیروس نایبی توتونچی، مدیرعامل خیریه حمایت از مستمندان تبریز درباره این خیریه میگوید: این خیریه روی دو هدف اساسی تشکیل یافته است که یکی ساماندهی و جمع آوری متکدیان از سطح شهر و دومی رفع نیاز خانوادههای نیازمند و آبرومند است. با گذشت زمان فعالیت روی این دو هدف افزایش یافته است و اکنون کمک به بیماران سرطانی، تهیه جهیزیه نوعروسان، خرید مسکن برای نیازمندان، کمک به مقروضین مضطر و چندین کار دیگر هم به آن افزوده شده است. به این ترتیب فعالیت این خیریه با توجه به نیاز جامعه روز به روز بیشتر شده است.
او در مورد تاثیر نقش این خیریه در نام گرفتن شهر تبریز به عنوان شهر بدون گدا اظهار میکند: بیش از ۶۰ سال است که این خیریه بر اساس جمع آوری متکدیان تشکیل یافته است و برای این امر و تحقق یافتن شهری بدون گدا کار فرهنگی نیاز است که از زمان قدیم و از ۵۰ یا ۶۰ سال قبل این کار به خوبی انجام یافته است. آن زمان تبریز یک شهر کوچک با ۲۵۰ یا ۳۰۰ هزار نفر جمعیت بوده و افراد این خیریه تا حدودی به آسانی توانستهاند این کارهای فرهنگی و تبلیغات فرهنگی را پیش ببرند که کسی به متکدیان پولی ندهد و اگر فردی واقعا نیازمند بود، او را به این خیریه معرفی و راهنمایی کنند تا در آن تحت پوشش قرار گیرند. اغلب اعضای خیریه عضو هیئت امنای مساجد بودند و از طریق امامان جماعت مساجد تبلیغات برای فرستادن متکدیان به این خیریه را انجام میدادند.
او اضافه میکند: کار فرهنگی که کار زیربنایی و اصلی این خیریه است، آن زمان و در اوایل تاسیس به خوبی انجام یافته است. هرچند که ما در ادامه کارهای آن دوران فعالیتهای بسیاری داریم ولی هنوز هم به کار فرهنگی بیشتر و تبلیغات بیشتر برای این کار نیاز داریم و باید این کارها استمرار پیدا کند و اگر کار فرهنگی استمرار نیابد، حاصل زحماتی که آن زمان کشیده شده است، کمرنگتر میشود.
سیروس نایبی ادامه میدهد: در این زمینه به حمایت صدا و سیما نیاز است تا در انجام کارهای فرهنگی ما را یاری کند و با پخش زیر نویس و یا تهیه فیلمها و تیزرهای تبلیغاتی مردم را راهنمایی کند که به متکدیان پول نپردازند و آنها را اگر نیاز واقعی دارند به این خیریه ارجاع دهند تا مورد تحقیق و بررسی قرار گیرند و اگر مستحق بودند، تحت پوشش قرار گیرند. چون بسیاری از تکدیگران معتاد هستند و یا نیازمند و مستحق نیستند و برخی هم این کار را به عنوان شغل برای خود انتخاب کردهاند.
او در خصوص خیریههای جدید بیان میکند: خیریههای جدید هم باید با توجه به نیاز جامعه قدم بردارند. اساس و ستون خیریه اعتماد است و باید اعتماد مردم را جلب کنند و وقتی که جلب کردند، آن را حفظ کنند.
او در مورد تعدد خیریهها مطرح میکند: اگر خیریهای واقعاً خیریه باشد، برای جامعه نیاز است و اگر کارهایشان تخصصی باشد، میتوانند بسیار خوب عمل کنند. بهتر است هر خیریه به طور تخصصی در یک رشتهای فعالیت کند تا مشکلات به طور اساسی حل شوند.
مدیرعامل خیریه حمایت از مستمندان تبریز میگوید: اگر در خیریهها همکاری و مشارکت مردم نباشد، کارهای خیریه به هیچ وجه پیش نمیرود. مردم باید به خیریه اعتماد کنند و این اعتماد را ما باید به وجود بیاوریم و اگر نتوانیم آن را حاصل آوریم، نمیتوانیم در این کار موفق شویم.
خیریه مهر رضوان از خیریههای نامدار و قدیمی تبریز است که از سال ۸۹ ثبت رسمی شده است. هدایت ملک نژاد اورنگی، موسس این خیریه درباره چگونگی تشکیل این خیریه میگوید: این خیریه در اصل از سال ۷۸ تحت عنوان جلسات قرآنی ولیعصر(عج) تشکیل یافته است. چندین سال به همین ترتیب ادامه پیدا کرد و سپس در سال ۱۳۸۹ رسمی شد و از فرمانداری برای این خیریه مجوز گرفته شد و حالا به عنوان خیریه مهر رضوان ثبت شده است.
او در مورد اهداف خیریه و جامعه هدف آن بیانمیکند: جامعه هدف خیریه افراد بی بضاعت و کسانی که قادر به کار کردن نیستند، است. یک سری خانوادهها هستند که در آنها پدر خانواده تا چندسال قبل کار میکرد ولی حالا یا فوت شده و یا در بستر بیماری است و زن خانواده هم نمیتواند مراقبت از بچهها را رها کرده، دنبال کار برود.
او ادامه میدهد: ما ضمن این که از این افراد حمایت میکنیم و به آنها حقوق می پردازیم و آذوقه آنها را تهیه میکنیم، در جهت رفع نیازشان هم برای آنها در خانه کار تهیه میکنیم مثلا اگر قالی بافی بلد باشند، برای آنها لوازم قالیبافی و نخ آن را تهیه میکنیم و آن ها هم برای خود و گذران زندگی فرش می بافند و یا اگر کارهای دیگری را هم بتوانند در خانه انجام دهند ما از آنها حمایت میکنیم تا این کار را انجام دهند و کم کم به خود کفایی برسند. هدف اصلی ما این است که در هر حال یک خانواده نیازمند را خودکفا کنیم.
ملکنژاد در مورد چگونگی شناسایی این افراد مطرح میکند: اغلب این افراد خودشان برای معرفی نزد ما میآیند و یا از طریق افرادی که ما را میشناسند به ما معرفی می شوند، بعد از معرفی و تشکیل پرونده، پرونده به دست گروه تحقیق میرسد و آنها هم کارهای تحقیق و بررسی را انجام میدهند و سپس گروه تحقیق آن گزارش را به هیئت مدیره میبرد و در هیئت مدیره این پروندهها را شرح میدهند و به صورت ویدیویی یا از طریق عکس ها هیئت مدیره را از وضعیت خانواده پرونده مذکور مطلع می کنند. تمامی جلسات هیئت مدیره خیریه به صورت تصویری است. در جلسه، عکس و فیلم خانهای که به آن رفتهاند را پخش میکنند، وضعیت را به هیئت مدیره شرح میدهند و هیئت مدیره هم پرونده و جزئیات را بررسی میکند و در نهایت تصمیم میگیرد. اگر هیئت مدیره پرونده را تایید کرد، پرونده جزو پروندههای این خیریه میشود و به آنها خدمات ارائه میشود.
او اظهار میکند: یکی از کارهایی که ما در این خیریه انجام میدهیم و تا جایی که من اطلاع دارم در هیچ خیریه دیگری در ایران این کار انجام نگرفته است، طرح پشتیبانی عاطفی خیریه است.هر خیریه ای که جدید تاسیس میشود باید وجه تمایزی با دیگر خیریه ها داشته باشد و وجه تمایز ما همین پشتیبانی عاطفی است.
او ادامه میدهد: ما چند زن و مرد جوان حدود ۱۰ الی ۱۵ نفر را برای پشتیبانی عاطفی خانواده ها داریم. این افراد از طرف خیریه آموزش دیدهاند تا با خانوادهها ارتباط داشته باشند.
موسس خیریه مهر رضوان اضافه میکند: از حدود هفت یا هشت سال قبل، برای هر خانواده ای که بچه دارند، اردویی ترتیب دادهایم و از طریق این اردو، خانوادهها و بچههایشان را به این افراد پشتیبان وصل کردهایم. این پشتیبانها آن بچه ها را تحت حمایت گرفتهاند و دائم با آنها در ارتباط هستند. این ارتباط به صورت روزانه است مثل این است که خواهر یا برادران بچه ها هستند و فقط در جای دیگر زندگی می کنند و به طور مداوم با هم در تماس هستند. مردان پسرهای خانواده و خانمها دخترهای خانواده را پشتیبانی می کنند. این پشتیبان ها تمام اطلاعات خانواده را در دست دارند که در درون خانواده ها چه می گذرد.
او میگوید: طرح پشتیبانی باعث شده است که ما به مشکلات درسی بچهها پی ببریم. برخی این بچه ها در درسهایشان بسیار ضعیف هستند و مثلا با این که در مقطع پنجم ابتدایی هستند یک ضرب و تقسیم ساده را بلد نیستند. جهت حل این مشکل، برای روزهای پنجشنبه طرح آموزشی در نظر گرفتهایم و انجام میدهیم. اکنون در خیریه ۲۰ معلم برای تدریس دروس به کودکان داریم که به صورت رایگان به بچه ها آموزش میدهند و یک مدرسه غیر انتفاعی در دست داریم که در آن این آموزشها به صورت رایگان انجام میشود. پول ایاب و ذهاب این دانس آموزان هم از طرف خیریه پرداخت میشود و هم در مدرسه به آنها خوراکی و تغذیه داده میشود.
او میافزاید: اکثر این خانواده ها کسانی هستند که زیاد به آینده کودکانشان اهمیت نمی دهند و وقتی که می بینند پول ایاب و ذهاب را هم باید خود بپردازند، بچههایشان را برای آموزش به مدرسه ما نمی فرستند و متاسفانه باید بگویم این افراد از لحاظ فرهنگی و فکری هم فقیر هستند.
ملک نژاد بیان میکند: گاهی از این پشتیبان ها به ما گزارش می رسد که دائم در منزل افراد، دعوای خانوادگی وجود دارد. برای رفع مشکلات خانوادگی و دعواهای خانوادگی هم به این نتیجه رسیدیم که باید طرح پشتیبانی روانشناختی را هم راه اندازی کنیم. افرادی را که نیازمند پشتیبانیهای این چنینی هستند، به خیریه دعوت میکنیم و این روانشناسان با آنها صحبت میکنند تا مشکل شان برطرف شود.
او مطرح میکند: طرح تولد کودکان، طرح دیگر این خیریه است که ورق تازهای به روی خیریه ما گشود. برای تولد کودکان بانی پیدا کردیم که مشتاقانه تمام هزینههای تولد از جمله هدایا را میپردازند. یکی از قنادیهای شهر هم تمامی کیکهای تولدهای بچهها را به صورت رایگان به عهده گرفته است.
او درباره چگونگی برگزاری این تولدها میگوید: تولدها برای افراد ۵ تا ۱۸ سال است. برای سال اول، تولد را در خانه افراد میگیریم. جمعی از اعضای هیئت مدیره، بانی تولد و مدیرعامل مجموعه به اتفاق و به همراه وسایل تولد و هدایایی چون کفش و کاپشن ولباس های دیگر به منزل افراد میرویم و آن جا تولد را برگزار میکنیم. وقتی هم که به منزل افراد میرویم، از صاحبخانه اجازه میگیرم تا در خانه دوری بزنم و حتی یخچال خانواده را هم نگاهی بیاندازم تا ببینم وضعیت واقعی خانواده چگونه است. برای این که در بعضی از خانواده ها سرپرست خانواده تا یکی دو سال قبل کار میکرد و این خانواده وضعیت، اسباب خانه و زندگی خوبی داشتند اما برای مثال دو سال است که درآمد این خانواده صفر شده است و اگر ما در ابتدا اسباب خانه را ببینیم متوجه نمیشویم که وضعیت واقعی خانواده ها چگونه است و شاید هم بد قضاوت کنیم ولی وقتی در خانه دوری میزنیم و برای مثال یخچال را نگاهی می اندازیم در آنجا است که وضعیت واقعی خانواده خود را نشان میدهد.
موسس خیریه مهر رضوان ادامه میدهد: تولدها به سال اول منتهی نمیشود بلکه تا ۱۸ سالگی بچهها هر سال ادامه پیدا میکند. برای سال اول در منزل افراد برگزار میسود و از سالهای بعدی در جایی بیرون از خانواده و به صورت چند نفری این تولدها برگزار میشود. یعنی تولد همه بچههای آن ماه را یک جا برگزار میکنیم. قبل از این که کرونا بیاید، تولدهای سالهای دوم به بعد را در یکی از سالنهای تولد تبریز برگزار میکردیم ولی اکنون دیگر این امکان وجود ندارد و ما در یکی از رستوران های شهر که برای یکی از اعضای هیئت مدیره است، این کار را انجام میدهیم.
او اظهار میکند: ما ادعا میکنیم تنها خیریهای هستیم که مدیرعامل و اعضاء و چند تن از اعضای هیئت مدیره آن تمام خانههای افراد تحت پوشش را دیدهاند و این امکان را طرح تولد برایمان فراهم کرد.
او میگوید: طرح تولد یک طرح خاص بود که مسیر خیریه را عوض کرد. ما خاطره هایی از این تولد ها داریم که خاطرات غم انگیزی را برای ما رقم زدند.
خیریه قلبهای سبز از دیگر خیریههای موفق تبریز است که از سال ۸۳ فعالیت خود را شروع کرده و از کودکان مبتلا به سرطان و دانشآموزان مستعد کم بضاعت حمایت میکند.
احمد رحمانی قائم مقام این خیریه اظهار میکند: حدود ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر عضو خیریه داریم که در قالب تکفل و همکاری و یا از خیرین هستند. این خیریه علاوه بر اعضای عادی، ۱۵۶ نفر عضو هیئت امنا دارد که از جهت حقوقی کارها را پیش میبرند.
او خاطرنشان میکند: این خیریه امانتدار اعتماد خیرین است و مبالغی که خیرین به خیریه میسپارند را به دست نیازمندان می رساند.
او درباره سختی کار در شرایط اقتصادی کنونی میگوید: وضعیت اقتصادی به طور مستقیم بر کار ما تاثیر میگذارد. نابسامانی اقتصادی باعث میشود روز به روز به تعداد مددجویان افزوده شود و کار ما نیز به همان اندازه بیشتر شود. وقتی وضعیت فرهنگی جامعه رو به افول میرود، اعتیاد و بزهها افزایش مییابد و سرپرست خانوار دچار مشکل میشود، طبیعتا مددجوها و کسانی که به حمایت نیاز دارند، افزایش مییابند، پس وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه به طور مستقیم بر کار ما تاثیر می گذارد.
رحمانی ادامه میدهد: تعداد خیریهها رو به افزایش است و به همان میزان هم روز به روز به تعداد مددجویان افزوده می شود. وضعیت اقتصادی و وضعیت فرهنگی کشور باید درست شود تا خیریه ها بتوانند به طور متمرکز تر فعالیت کنند.
او در مورد تاثیر تحریمها بر کار خیریه مطرح میکند: هر چقدر که تحریمها بر اقتصاد کشور تاثیر می گذارد، همان میزان در کار ما نیز تأثیرگذار است. تحریم ها باعث می شوند اشتغال ایجاد نشود و برخی مواقع سیاست های غلط اقتصادی باعث بیکاری مردم می شود و باعث می شود که بازار اشتغال با مشکل مواجه باشد و همه اینها دست به دست هم میدهد تا تعداد بیشتری از جامعه محروم بماند و زیر خط فقر و نیازمند کمک باشند.
او درباره تاثیر کرونا بر سختی کار خیریهها بیان میکند: وقتی قشر ضعیف جامعه که در تهیه اسباب معیشت خود ماندهاند، دچار بیماری کرونا میشوند با هزینه گزافی که برای درمان آن وجود دارد، نیازهای مددجویان هم بیشتر میشود و خیریه ها هم مجبورند با منابع مالی محدود تعداد بیشتری را مورد حمایت قرار دهند و ای کار را سختتر میکند.
قائم مقام خیریه قلبهای سبز در خصوص چگونگی آمارگیری از افراد مستعد میگوید: بعضیها خود نزد ما میآیند و خوداظهاری میکنند. مثلا در مورد دانش آموزان مستعد بی بضاعت دیده میشود که سرپرست خانوادهشان فوت شده یا زندانی است و یا شرایطی وجود دارد که کودکان مجبور به کارند و نمیتوانند ادامه تحصیل دهند. در این صورت پرونده تشکیل میشود و گروه تحقیق ما بازدید محلی و یک سری مصاحبه انجام میدهد و اگر شرایط آنها با شرایط و قوانین خیریه ما مطابق باشد به عنوان مددجو تحت حمایت خیریه قرار میگیرند. برخی دیگر از مددجویان از طریق فرمانداری به ما معرفی میشوند و یا خیرین خیریه آنها را به ما معرفی می کنند. پروسه تحقیقاتی ما برای همه این افراد یکسان است.
او میافزاید: در شناسایی کودکان سرطانی هم وقتی مشخص شد که کودکی مبتلا به سرطان بوده و در بیمارستان بستری است تشکیل پرونده انجام میشود. ما با بیمارستان کودکان تبریز در ارتباط هستیم و در آنجا هر کس نیازمند کمک باشد از او حمایت میکنیم. البته در ایران هر کودکی که مبتلا به سرطان باشد و در بیمارستان بستری باشد تمامی هزینههای آنها توسط خیریه پرداخت میشود. تعدادی مددجو هم هستند که در دوران کرونا نیازمند مراقبتهای بهداشتی خاص و لوازم بهداشتی همچون ماسک هستند که به این موارد هم ورود کرده و کمک می کنیم و مواردی هم پیش می آید که خانوادههای کودکان مبتلا به سرطان از لحاظ معیشتی دچار مشکل میشوند، به آنها هم در حد توان و بر اساس چهارچوب سازمانی کمک میکنیم.
او مطرح میکند: آمار دقیقی از مددجویان تحت حمایت این خیریه در دست نیست زیرا متغیر هستند و وقتی کودکی درسش را تمام میکند و یا ترک تحصیل و ازدواج می کند از حیطه حمایتی خیریه خارج میشود ولی به طور کلی تعداد مددجویان ما بین ۳۰۰ الی ۴۰۰ نفر متغیر است.
رحمانی میگوید: مجوز خیریه قلبهای سبز، حوزه شهرستان تبریز است اما مواردی هم پیش میآید که از بستان آباد یا سراب از شهرهای دیگر درخواست کمک میشود. اگر شرایط آنها حاد باشد و اعضای هیئت مدیره اگر صلاح بدانند، به آنها هم خدمات ارائه میکنیم.
او بیان میکند: تاثیر خیریهها در جامعه قابل نقد است. برای ساماندهی خیریه هایی که اکنون فعال هستند، همت اساسی نیاز است. مسلما با افزایش تعداد خیریهها باید تعداد نیازمندان کاهش یابد ولی متاسفانه دیده میشود که خیلیها منسجم عمل نمیکنند و روز به روز به تعداد مددجویان و نیازمندان افزوده میشود. باید بیشتر روی شبکهسازی خیریهها متمرکز شویم تا خیریهها بیشتر با هم تعامل داشته باشند. اگر اینگونه باشد به نتایجی بهتر از این دست پیدا میکنیم اما چون متاسفانه خیریهها به صورت سنتی عمل میکنند و نهاد بالادستی هم در این حوزه ضعیف عمل میکند، ارتباط بین خیریهها ضعیف است. اگر این ارتباط بیشتر شود و دادهها در یک دیتابیس جمعآوری شود، بهتر جواب میدهد. از نظر من وضعیت خیریهها راضی کننده نیست و باید بیشتر روی بحث حمایت و هماهنگی خیریهها کار شود. تعداد خیریهها زیاد شده است که کم کم حس رقابتی بین آنها ایجاد میشود در حالی که نیت همه آنها خیر است. نظمی که باید در اول کار و هنگام صدور مجوز پایهگذاری میشد، نشده است و یک سری مشکلات پیش آمده که قابل حل است و میتوان با برنامه منظم، مدون و هماهنگی اینها را حل کرد و بهتر عمل کرد.
علاوه بر خیریههای سابقهدار تبریز، به سراغ چند خیریه جوان و تازه تاسیس تبریز رفتیم و درباره انگیزه کار و اهدافشان گفتوگو کردیم.
۱۵ مرداد سال ۹۶، جمعی از دانشجویان شهر تبریز، کمر همت بستند تا با تشکیل گروهی خیرخواهانه و خودجوش، تحت عنوان «نگاه خدا»، امید را به روح هموطنانشان تزریق کنند و باری از روی دوش همدیگر بردارند. ایده اولیه تشکیل این گروه توسط محمد زینالی نامدار با سهیم شدن در تهیهی سبدهای غذایی که توسط دوست ایشان انجام میشد، صورت گرفت.
محمد زینالی نامدار، موسس خیریه جوان و نوپای نگاه مهربانی میگوید: با ایجاد گروهی در فضای مجازی و گردهمآیی جمعی از خیرین بزرگوار، فعالیتهای این گروه به صورت جدی شروع شد. تهیه سبدهای غذایی اولین فعالیت خداپسندانه گروه ما بود.
او ادامه میدهد: با آغاز مهرماه، این محبت گستردهتر شد و تعداد ۳۸۰ پک لوازم تحریر و تعدادی کفش و لباس مدارس به دانشآموزان تبریزی اهدا کردیم و آموزش و پرورش ناحیه یک تبریز هم با تقدیرنامهای از گروه نگاه خدا قدردانی کرد. خیرین نگاه خدا گاهی هم سر به خانه سالمندان میزدند تا دنیا را از زاویه دیگر بنگرند و شنوندهی قصه روزگارشان باشند. این دیدارها ساده بود اما امیدبخش برای دل پر درد آنان.
او اظهار میکند: با عنایت خداوند، سال ۹۷، سال پربرکتی برای نگاه خدا بود. نگاه خدا برای دو نوعروس، یخچال فریزر و اجاق گاز تهیه کرد و در طول سال ۹۷، توفیق آزادسازی سه زندانی را داشت. ثمرهی این فعالیت، تجلیل از نگاه خدا در مراسم گلریزان ۹۷ و پخش مصاحبه با جناب آقای محمد زینالی نامدار، در شبکه استانی سهند بود. دانشگاه سراسری تبریز هم کمال قدردانی را از این حرکت داشت.
زینالی اضافه میکند: در اواخر این سال، با برگزاری جشنواره در دانشگاه شهید مدنی تبریز، فرصتی برای نشر مهربانیهای نگاه خدا ایجاد شد که نتیجه زحمات آن، خرید یک دستگاه یخچال برای یک زوج جوان آبرومند بود. خیرین گروه نگاه خدا در رمضان سال ۹۸، با برگزاری افطاری، خانوادههایی را مهمان سفره میهمانی خدا کردند و در روزهای سرد سال، با خرید ۳۰ عدد کاپشن برای کودکان، گرمابخش دلهایشان بودند.
او میگوید: خیرین نگاه خدا در سال ۹۹، سعی کردند راه حضرت علی (ع) را ادامه دهند و برای چندین خانواده آبرومند، سبدهای غذایی تهیه کردند. با دستان بخشندهی خیرین عزیز، هزینههای درمانی چند کودک مانند هزینه گفتاردرمانی، کاردرمانی و هزینه داروهای قلب، تغذیه و هزینه عینک چند کودک پرداخت شد.
او مطرح میکند: اواسط سال ۹۹، این خیریه مجوز فعالیت در حوزه کودکان بیسرپرست را از سازمان ورزش و جوانان کسب کرد و این خیریه با مدیریت محمد زینالی نامدار به ثبت رسید و نام گروه به «موسسه مردم نهاد نگاه مهربانی» تغییر کرد.
موسس خیریه نگاه مهربانی خاطرنشان میکند: فعالیت خیریه نگاه مهربانی، انجام امور خیریه در زمینههای پزشکی، درمانی، خدماتی، تحصیلی، رفاهی و صرفا در جهت حمایت از کودکان بیسرپرست و کمبضاعت میباشد. نگاه مهربانی تبلوری از ایفای نقش مشارکت دانشجویی و مردمی در جامعه است. با لطف خداوند، نگاه مهربانی از زمان دریافت مجوز رسمی فعالیت، توانسته ۱۵ کودک را تاکنون تحت حمایت همهجانبه قرار دهد.
خیریه نوپای دیگری به نام نوال به تازگی در این شهر جوانه زده و کمر همت به شاد کردن دل کودکان بی بضاعت بسته است. نوال که کمتر از دوسال است پا گرفته، توانسته دل قریب به ۲۰۰ نفر از کودکان و خانوادههایشان را به طریق متفاوتتری شاد کند و سنگینی بار فقر و غم را تا حد توان از قلب آنها بردارد. امید جباری موسس این خیریه جوان میگوید: اردیبهشت سال ۹۹ برای یک خیریه به بهزیستی دعوت شده بودم که برای بچهای تولد سادهای گرفته بودند. آن جا جرقهای در ذهن من زده شده که من هم میتوانم چنین کار و جریانی راه بیندازم که برای بچههای بی بضاعت تولد بگیریم.
او اضافه میکند: چند روز بعد، در روز میلاد امام حسن(ع)، آماری از بچههای بیبضاعت مناطق پایین شهر گرفتم که متولد اردیبهشت ماه بودند. این قضیه را در فضای مجازی منتشر کردیم و مقداری پول جمع شد، یکسری هدایا گرفتیم و تعدادی کیک سفارش دادیم و مراسم تولد را برگزار کردیم. از همان ابتدا به نیت امام رضا(ع) هرماه برای هشت کودک بیبضاعت تولد میگیریم. البته گاهی تعداد تغییر میکند و به ۹ و گاه به ۱۲ یا ۱۴ کودک هم میرسد.
او بیان میکند: از اردیبهشت ۹۸ این کار پیش رفته و ادامه داشته است و در دوران سخت کرونایی هم با رعایت پروتکلهای بهداشتی این کار را انجام دادهایم.
جباری اظهار میکند: من و اعضای قریب به ۴۰ نفری نوال سعی کردهایم در کنار این جشنهای تولد، کارهای فرهنگی هم انجام دهیم که یکی از آنها گرامی داشت یاد و خاطره شهدای مدافع حرم است. هرماه به نیت یک شهید قاب عکسی از شهید مذکور را در کنار هدایای دیگر به کودکان اهدا میکنیم. دلیل این که از شهدای مدافع حرم یاد میکنیم، این است که نسلی بودند که با ما زندگی کردهاند و تا حدودی حضورشان را درک کردهایم. شاید شهدای دفاع مقدس، زرق و برقهایی که امروزه وجود دارد را ندیدند ولی شهدای مدافع حرم همه را دیدند، از همه آنها دل کندند و رفتند. هدف از این کار اول زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا به امر رهبر انقلاب و دوم این است که بچهها بدانند این آرامش و امنیتی که امروز دارند، چگونه حاصل شده است.
او ادامه میدهد: در کنار این، کتاب مهمان خدا را که برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم یک و دو است و زندگی نامه شهید ابراهیم هادی است، به کودکان هدیه میکنیم. این کتاب شامل چندین داستان کوتاه در مورد مسائل مختلف چون نیکی به پدر و مادر، حق الناس و ... برای بچهها است. سعی کردهایم در کنار تولد و دادن هدیههای مختلف، کارهای فرهنگی این چنینی هم داشته باشیم البته تاجایی که تولد از حالت عادی خود خارج نشود.
او درباره روند تولد میگوید: برای تولد، هرماه یکی از کافههای شهر رزرو میشود و کودکان به همراه پدر یا مادرشان به آنجا دعوت میشوند. در مراسم با بچهها صحبت میکنیم، اگر تولد در مناسبت خاصی برگزار شده باشد، در مورد آن مناسبت خاص صحبت میکنیم، توضیح میدهیم و مسابقه برگزار میکنیم. مثلا در مناسبتهایی مثل روز پدر و مادر سعی کردهایم به گونهای عمل کنیم تا قدردانی از پدر و مادرها و نیکی به آنها از همین سن برایشان گوشزد شود.
موسس خیریه نوال مطرح میکند: ما نمیدانیم سطح فرهنگی خانوادهها چگونه است و نمی دانیم که یک خانواده آموزش احکام را به بچهای که تازه به سن تکلیف رسیده، داده یا نداده است. برای همین سعی میکنیم که این مسائل را در حد توان برای کودکان آموزش دهیم.
او میگوید: هدف ما این است که از کودکان کمبرخوردار چه از نظر اقتصادی، چه فرهنگی و چه مذهبی حمایت کنیم و در کنار بحث تولد از لحاظ درسی، آموزشی، فرهنگی و مذهبی هم تا حد توان به آنها کمک کنیم.
او در مورد برنامههای آینده نوال بیان میکند: در برنامهمان داریم که برای بچهها کلاسهای تقویتی درسی و کلاسهای قرآن برگزار کنیم. این تولدها نقطه آشنایی ما با خانوادهها است و ارتباط ما با این خانوادهها به همین جا ختم نمیشود.
جباری میافزاید: برای نه نفر از پسران ۸ تا ۱۲ سال سفر مشهد در نظر گرفتهایم و بودجه آن را هم فراهم کردهایم و در عید نوروز عازم هستیم و اگر بودجه به اندازه کافی جمع شود، هرچند ماه یک بار میتوانیم این کار را تکرار کنیم.
او میگوید: برنامههای رفتن به سینما، پارک، موزه، نمایشگاههای فرهنگی، سرزدن به خانوادههای شهدا و رفتن به اردوهای کوتاه مدت از دیگر برنامههای ما برای ارتباطگیری بیشتر با خانوادهها است تا مشکلاتشان شناسایی شود و درصدد حل آنها در حد توان برآییم.
او معتقد است خیریه نوال نهالی است که تازه پا گرفته و اعضای آن هنوز نتوانستهاند تمام برنامههای مدنظرشان را پوشش دهند ولی امید دارند و تلاش میکنند که بر تن همه آنها جامه عمل بپوشاند.
در مجال تهیه این گزارش فرصتی نشد تا با تمام خیریههای استان مصاحبه کنیم، خیریههایی که به واسطه فعالیتهای آنها، تبریز، شهر بدون گدا شده و مشکلات زیادی از دوش خانوادههای بیبضاعت استان برداشته شده است، ولی مردم آذربایجان شرقی همواره قدردان تمامی نیک اندیشان و نیکوکاران هستند.
《در این وانفسای روزگار که نابسامانی بر سامانش مستولی یافته است، لبخندی میتواند اثرگذار خوبی در جهت بهبود وضع جامعه باشد؛ آن را دریغ نکنیم》