آیتالله سیدمصطفی محققداماد ضمن اشاره به ویژگیهای حکمت اشراق سهروردی بیان کرد: فرق حکمة الاشراق با سایر مکاتب فلسفی این است که طبق نظر سهروردی انسان میتواند دلش را رشد دهد تا به عقل فعال متصل شود.
به گزارش ایکنا، نشست «چرا سهروردی» صبح امروز بیستم بهمنماه با سخنرانی غلامرضا اعوانی، استاد بازنشسته فلسفه، نجفقلی حبیبی رئیس اسبق دانشگاه علامه طباطبایی، آیتالله سیدمصطفی محققداماد، مدرس حوزه و دانشگاه و علیاصغر محمدخانی، نویسنده و پژوهشگر به میزبانی مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
محققداماد در این نشست گفت: ممکن است در پاسخ به این سوال، اساتید محترم جوابهای مختلف بدهند ولی من آنچه از دل خودمان برمیآید را عرض میکنم. آنچه امروز از زندگی و فلسفه سهروردی برای نسل حاضر آموزنده است این است؛ امکان اینکه یک فردی در راس حکمت باشد، فقیه باشد، اصولی باشد، مفسر باشد، یک الهیاتی کامل باشد ولی در عین حال به آسانی توسط جهل خونش ریخته شود همیشه وجود داشته و دارد. زندگی سهروردی این هشدار را میدهد که تیغ جهل به آسانی میتواند یک حکیم را سر ببرد. کتاب فقه سهروردی نشان میدهد او یک مجتهد به تمام معنا است، در عین حال به راحتی او را میکشند. آنچه دغدغه من است همین است که نسل حاضر بداند چنین نیست اگر کسی عالم شد جهل نتواند به آستانه او سر بزند. جهل یک قدرتی دارد که از قدرت علم کمتر نیست. علم خیلی قدرت دارد ولی قدرت جهل هم کم نیست. میتواند آنقدر نفوذ کند که چنین شخصیتهایی را به پای دار بکشد یا عین القضات همدانی را بسوزاند. بحث درباره سهروردی همیشه مهم است ولی آنچه دغدغه من است همین است که نسل حاضر باید بیدار باشد و از هیاهوی عامیانه که علیه یک عالمی انجام میگیرد تحت تاثیر قرار نگیرد.
وی ب ابیان این سوال که سهروردی را به چه اتهامی بر سر دار بردند، آن اتهام عوامپسند چه بود، گفت: اگر شما به تاریخ فلسفه نظر بیافکنید و تمام کارهای ابن سینا را ورق بزنید مجموعا چند آیه بیشتر در آن نمیبینید. در کتب فلسفی ابن سینا آیات قرآن خیلی زیاد نیست. در قرن نهم و دهم هجری ملاصدرا را میبینید که هر صفحه از کتابش شامل یکی دو آیه قرآن است و یکی از ارکان فلسفهاش قرآن مجید است ولی برداشتهای فلسفی از قرآن مجید که ملاصدرا انجام داد دنبالهروی کارهای سهروردی است. سهروردی آغاز کارش را از قرآن شروع کرد. همه «حکمة الاشراق» در همین یک عبارتی است که در آغاز کتاب آمده و خیلی مهم و آموزنده است و همین هم باعث اتهام کفر به سهروردی شد. در صفحات اول حکمة الاشراق سهروردی این آیه شریفه را نقل کرده است: «وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ وَ مَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ». فاعل «رآه» خود پیامبراسلام(ص) است ولی ایشان چه چیزی را دیده است؟ مفعول «رآه» چیست؟ مشهور مفسرین میگویند جبرئیل است. جناب سهروردی از این آیه یک برداشتی میکند که بنیان حکمة الاشراق میشود. ایشان میگوید پیامبر(ص) عقل فعال را در افق مبین دید. آیه دوم میفرماید عقل فعال بخیل نیست که علوم را به پیامبراسلام(ص) تخصیص دهد و همه انسانها میتوانند به عقل فعال متصل شوند و علوم را بگیرند.
محققداماد تصریح کرد: فرق حکمة الاشراق با سایر مکاتب فلسفی این است که طبق نظر سهروردی انسان میتواند دلش را رشد دهد تا به عقل فعال متصل شود. وقتی به عقل فعال متصل شد میتواند علومی را دریافت کند، خلاصه حکمة الاشراق این است. حرف سهروردی این است که عقل فعال بخیل نیست که علم را به یک پیامبر اختصاص دهد و دیگران محروم شوند. حرف جناب سهروردی کاملا درست و مشروع است ولی عوامالناس گفتند سهروردی میخواهد بگوید نبوت به حضرت ختمی مرتبت ختم نشده و افراد دیگری هم میتوانند پیامبر شوند در حالی که سهروردی به هیچ وجه نمیخواهد این را بگوید.
تلاش سهروردی برای تلفیق اندیشهها
در ادامه نشست نجفقلی حبیبی سخنرانی کرد و گفت: از مزایای فلسفی سهروردی این است در روزگاری که تفرق و تشتت دیدگاهها به جامعه آسیب میزده تمام کوشش خود را برای تلفیق اندیشهها به کار برده است و این کوشش بسیار ارزشمند است یعنی سعی میکند اسلام افلاطون و حکمای ایران را در یک قالب و مجموعه فکری منسجم قرار دهد. به همین دلیل همانطور که از فیلسوفان یونان سخن میگوید از شخصیتهای ایرانی و اسلامی هم بحث میکند و همه را در یک منظومه قرار میدهد تا یک وحدتی ایجاد کند چون جامعه با تفرق آسیب میبیند.
وی افزود: فلسفه یونان از طریق ترجمه به دست مسلمانان رسید. از طرفی ایران با اندیشههای حکمی آشنا بوده است. سهروردی همه را تلفیق میکند و مجموعه واحدی ایجاد میکند و بیان میکند این تفرقهها ناشی از کژفهمیها است و آرای اندیشمندان ایرانی و یونانی و اسلامی هیچ تعارضی با هم ندارند، لذا همه را در یک مجموعه میآورد و از همه با بزرگی نام میبرد.
افزایش اقبال مردم به اندیشه سهروردی
در ادامه نشست علیاصغر محمدخانی چنین گفت: با نگاهی به تاریخ فلسفه اسلامی به سه شخصیت که در فلسفه اسلامی شاخص هستند برمیخوریم یکی ابن سینا است که موسس حکمت مشا بود، دیگری سهروردی که حکمت اشراق را تاسیس کرد و سوم ملاصدرا که حکمت متعالیه از آن او است.
وی افزود: سهروردی در دهههای اخیر بیشتر در غرب شناخته شده و در ایران هم توجه بیشتری به او شده و آثارش مجددا تصحیح و ترجمه شده و تعلیقات جدیدی درباره ایشان نوشته میشود. کارنامه سهروردیپژوهی امروز پر برگوبارتر از گذشته است. از سال ۵۷ تاکنون ۴۱۷ کتاب از سهروردی و درباره سهروردی منتشر شده است. حدود ۲۵۰ عنوان در ده سال اخیر انتشار یافته و این تصویری از سهروردیپژوهی را برای مخاطبان روشن میکند. وقتی من نگاه کردم کدام کتاب با اقبال بیشتری روبرو شده است به چند کتاب برخورد کردم یکی کتاب «قلعه و قلندر» سیدیحیی یثربی است که زندگی سهروردی را به صورت داستانی نوشته است. این کتاب هجده بار تجدید چاپ شده است. کتاب «قصههای شیخ اشراق» هم شانزده بار تجدید چاپ شده است.