بیست و چهارم آبان ماه سالروز رحلت مفسر کبیر قرآن علامه طباطبایی است و به همین مناسبت مرتضی نجفی قدسی یادداشتی در گرامیداشت چهلمین سالگرد ارتحال ایشان به این شرح قلمی کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، بیست و چهارم آبان ماه سالروز رحلت مفسر کبیر قرآن حضرت علامه طباطبایی است و در تقویمها نیز به روز بزرگداشت ایشان ثبت است، به همین مناسبت مرتضی نجفی قدسی یادداشتی در گرامیداشت چهلمین سالگرد ارتحال ایشان به این شرح قلمی کرده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ» (انعام، ۱۴۹)
یعنی بگو حجت بالغه الهی برای خداست و اگر او میخواست همهٔ شما را (به اجبار) هدایت میکرد (ولی چون هدایت اجباری بی ثمر است اینکار را نمیکند)
خدای متعال برای هدایت انسانها انبیا و اولیائش را فرستاد که حجتهای بالغه الهی هستند، در حدیثی از امام موسی کاظم (ع) نقل است که فرمودند: «ان لله علی الناس حجتین، حجة ظاهره و حجة باطنه فاما الظاهره فا الرسل و الانبیا و الائمه و اما الباطنه فالعقول» (اصول کافی، ج ۱، ص ۱۶). یعنی بدرستی که خدا برای مردم دو حجت و دلیل روشن قرار داده است که یکی حجت ظاهر و آشکار است که انبیا و امامان علیهم السلام هستند و حجت نهانی هم قرارداده است که عقلها هستند.
در حدیث دیگری از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند: «نحن الحجة البالغه علی من دون السماء و فوق الارض» یعنی ما امامان، حجت بالغه الهی هستیم بر هر چه در پایین آسمان و روی زمین است و یا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «وَ اَنَا الْحُجَّةُ الْبٰالِغَةَ وَ الْکَلِمَةُ الْبٰاقِیه» یعنی من حجت تمام عیار و کامل و آشکار و کلمهٔ باقی و همیشگی هستم. (تفسیر اهل بیت (ع)، ج ۴، ص ۶۲۲)
پس بنابراین از آیهٔ شریفه نتیجه میگیریم که خدای متعال برای هدایت بشر دلایل روشن و آشکاری مانند انبیا و ائمه اطهار (ع) را قرار داده است و عقل بشر را نیز که در نهان است ابزار هدایت او قرار داد و قصد هدایت اجباری ندارد و بشر باید با توجه به حجتهای بالغه الهی راه سعادت و هدایت خود را بیابد. آنچه که مسلم است وجود فقهاء و عالمان ربانی که مبین تعالیم خاندان رسالت و امامت هستند، خودشان نیز از مصادیق نازلهٔ حجتهای بالغه الهی محسوب میشوند.
سخن شهید مطهری در وصف علامه طباطبایی
یکی از این عالمان ربانی که در عصر دوران ما بسیار درخشنده و اثرگذار بوده است آیت الله علامه سید محمّد حسین طباطبایی صاحب تفسیر شریف المیزان است و هم اکنون چهل سال از رحلت این عالم بزرگ میگذرد. استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری که خود از برجستهترین شاگردان علامه طباطبایی است در توصیف او میگوید: او مرد بسیار عظیم و جلیل القدری است، مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند!!
این بیان شهید مطهری حاکی از آن است که علامه طباطبایی مختص زمان خود نبوده است، بلکه او شخصیتی ماندگار در عالم اسلام و قرآن است که نام او و تفسیرش همیشه باقی خواهد ماند و آیندگان بیشتر از معارف او بهره مند خواهند شد.
از زمانی که شهید مطهری این بیان را داشته اند حدود ۴۵ سال میگذرد و دقیقاً در این مدت سیر صعودی آشنایی جوامع حوزوی و علمی را با افکار و آرا شخصیت علامه طباطبایی شاهد هستیم و هنوز این ظرفیت کامل نشده است و امیدواریم در سالهای آینده تلألؤ تفسیر المیزان و دیگر آثار علمی و سلوک اخلاقی عملی و عرفانی این عالم بزرگ هر چه بیشتر جهانیان و مشتاقان دانش و هدایت را از خرمن معارف گرانسنگ خود مستفیض فرماید.
آثار علمی علامه طباطبایی
علامه طباطبایی یکی از دست پروردگان مکتب اهل بیت (ع) و نمونههای عالی حوزههای علمی شیعی است که موجب افتخار برای عالم اسلام و تشیع است. او در مدتی که در نجف اشرف تحصیل کرد از محضر عالمان بزرگی چون حضرات آیات: سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی، محمّد حسین غروی اصفهانی (کمپانی)، سید محمّد حجت کوه کمری، سید ا بوالقاسم خوانساری و سید علی قاضی طباطبایی کسب فیض کرد و پس از ده سال به تبریز بازگشت و در روستای شاد آباد به زراعت و کشاورزی مشغول شد البته در این مدت به کار علمی هم مشغول بودند و برخی از کتب و رسالههای علمی ایشان مربوط به همین دوره است و نگارش «تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» را آغاز کردند که ناتمام ماند و از اول قرآن تا پایان سوره یونس را در بر میگیرد و به زبان عربی است و توسط ناشرین بیروتی چاپ و منتشر شده است.
علامه طباطبایی از سال ۱۳۲۵ به قم مهاجرت کردند و همت اصلی ایشان پر کردن خلاءهای موجود در حوزههای علمیه بود که به تشخیص ایشان تفسیر قرآن و دروس فلسفی از جمله نیازهای آن دوران بوده و آنقدر بر این مبنا پیش رفتند که او را احیاگر علوم عقلی و تفسیر قرآن در حوزههای علمیه میدانند.
نگارش تفسیر المیزان در مدت قریب بیست سال و همچنین تألیف کتابهای: بدایة الحکمه، نهایة الحکمه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، شیعه در اسلام، سنن النبی (ص)، حاشیه بر کفایة الاصول و دهها رسالهٔ علمی در موضوعات مختلف از فواید دوران اقامت علامه طباطبایی در قم است.
شاگردان علامه طباطبایی
تربیت شاگردانی عالم و فاضل و مهذّب از ویژگیهای برجسته علامه طباطبایی است که کمتر عالمی را میتوان یافت که اینقدر شعاع وجودی اش گسترده باشد بطوری که بسیاری از بزرگان امروزی و دیروزی حوزههای علمیه از شاگردان ایشان محسوب میشوند که نگاهی به اسامی بخشی از آنها این معنا را کاملاً به اثبات میرساند که عبارتند از آیات و حجج اسلام: شهید مرتضی مطهری، شهید سید محمّد حسین بهشتی، شهید محمّد مفتح، شهید سید مصطفی خمینی، شهید محمّد جواد باهنر، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید عزالدین زنجانی، حسینعلی منتظری، مهدوی کنی، فاضل لنکرانی، حسن زاده آملی، محمّد تقی مصباح یزدی، سید علی خامنهای، عبدالله جوادی آملی، حسین نوری همدانی، ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، محمّد یزدی، حسین مظاهری، شبیری زنجانی، سید هاشم رسولی محلاتی، یحیی انصاری، ابراهیم امینی، سید محمّد علی موحد ابطحی، طاهری خرم آبادی، امام موسی صدر، اکبر هاشمی رفسنجانی، عزیز الله خوشوقت، محمدی گیلانی، ربانی شیرازی، صادقی تهرانی، علی قدوسی، سید محمّد ضیا آبادی، سید عبدالله فاطمی نیا، عباس محفوظی، سید مهدی حسینی روحانی، مجتبی تهرانی، حسین شب زنده دار، سعادت پرور، عبدالعلی فقهی و دهها شاگرد عالم و ممتاز دیگر از ثمرات وجودی علامه طباطبایی در حوزه علمیه محسوب میشوند.
البته پرتو وجود علمی علامه طباطبایی تنها به حوزههای علمی محدود نمیشد بلکه شعاع علمی ایشان، اساتید بزرگ دانشگاهها و محافل علمی آن روز را هم در بر میگرفت که حضور بیست ساله علامه طباطبایی در مهمترین جلسات علمی فلسفی اساتید دانشگاههای تهران و با شرکت پروفسور هانری کربن فیلسوف مشهور فرانسوی که شیفته علامه طباطبایی شده بود و سفرهای متعدد به ایران داشت و از محضر علامه طباطبایی بسیار کسب فیض کرد و حتی آثار ایشان را به غرب و اروپا برد از جلوات حیات علمی علامه طباطبایی به حساب میآید.
بخشی از گفتگوهای علمی علامه طباطبایی و پروفسور هانری کربن سالها پیش از انقلاب به همت شهید محمّد جواد باهنر و مرحوم هاشمی رفسنجانی در مجلهای به نام «مکتب تشیع» به چهار زبان فارسی، عربی، فرانسوی و انگلیسی چاپ و منتشر شده است و دیگر آثار و خروجیهای این محافل علمی توسط اساتید بزرگ آن روز در داخل و خارج کشور انتشار یافته است.
عشق و ارادت علامه طباطبایی به آستان اهل بیت (ع)
از همهٔ اینها که بگذریم عشق و ارادت علامه طباطبایی به آستان مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) بسیار عالی و مثال زدنی است و داستانهای زیادی در این زمینه نقل شده است.
او در مجالس روضه خوانی اهل بیت (ع) بسیار عاشقانه شرکت میکرد و با تمام وجود میگریست و حتی حاضر بود تمام ثواب تفسیر المیزان و دیگر آثار علمی اش را با یک بیت شعری که مثلاً ایرج میرزا آن شاعر طنز سرا در رثای حضرت علی اکبر (ع) امام حسین (ع) سروده است، عوض کند و این نهایت عشق و دلدادگی ایشان را به حضرت اباعبدالله (ع) میرساند.
البته در این مقال ناگفته نماند که بندهٔ حقیر پس از راه اندازی دارالقرآن علامه طباطبایی در بیت منور ایشان در حدود ۱۲ سال پیش، به زیارتشان در عالم خواب نائل شدم و علامه طباطبایی با تبسمی به بنده فرمودند: خوب، شما آمده اید به منزل ما و سپس با خوشحالی بسیار زایدالوصفی فرمودند: حضرت امام حسین هم یک منزلی در کربلا به ما داده!! و بلافاصله مرا به آنجا بردند و دیدم این منزل با شکوه متصل به حرم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است بطوری که یک درب منزل ایشان به صحن حضرت امام حسین (ع) باز میشد و چه توصیفی این منزل با عظمت داشت، خدا میداند! و البته این منزل عالی برای مؤمنان و صالحان را قرآن کریم نیز وعده فرموده است که: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ» (سورهٔ عنکبوت، آیهٔ ۵۸) یعنی آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنان را در عمارتهای عالی بهشت که در زیر درختانش نهرها جاری است برای همیشه و ابدیّت منزل میدهیم و این پاداش خوبی برای نیکوکاران است. رحمت الله علیه و اسکنه الله فی بحبوحات جناته، و ارزقنا شفاعة الحسین (ع).