ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 8 آذر 1403
پنجشنبه 8 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 9 مهر 1400     |     کد : 196916

دستور سلوکی علامه حسن‌زاده آملی به سیدحسن امین

امین ضمن تجلیل از شخصیت علامه حسن‌‎زاده آملی به ذکر ماجرای دستور سلوکی علامه برای خود پرداخت.

 امین ضمن تجلیل از شخصیت علامه حسن‌‎زاده آملی به ذکر ماجرای دستور سلوکی علامه برای خود پرداخت.

به گزارش ایکنا، سیدحسن امین، استاد سابق کرسی حقوق دانشگاه گلاسگو کالیدونیان و از شاگردان آیت‌الله حسن‌زاده آملی در پیامی تصویری به ذکر خاطره‌ای از استاد خود پرداخت.

متن سخنان او از نظر می‌گذرد؛

استاد ما علامه حسن حسن‌زاده آملی به رحمت خدا رفت. مرگ یک امر کاملا طبیعی و ارتحال ایشان هم یک مسئله قابل پیش‌بینی بود. آنچه مهم است این است که مردانی در رده و در سطح علامه حسن‌زاده آملی از اسوه‌های حسنه نوع بشر و از افتخارات جهان اسلام هستند. وقتی که ما زندگینامه فیلسوفان و حکیمان و عارفان بزرگ پیشین را می‌خوانیم با خودمان می‌گوییم آن نسل، آن بزرگان قابل تکرار نبودند. با شناخت علامه حسن‌زاده آملی برآنم که اینها در وجود چنین شخصیت بزرگی تکرار شد. برای شخص من که منظومه حکیم سبزواری را خواندم و کتابی مستقلی با نام احوال و آثار حکیم سبزواری نوشتم و دیوان حاج ملاهادی را تصحیح و چاپ کردم، شخص شخیص و نفس نفیس علامه حسن‌زاده یادآور ویژگیهایی است که در تاریخ برای حکیم سبزواری نوشتند.

من این افتخار را داشتم شاگرد اسفار آقای حسن‌زاده بودم، در روزگارانی که ایشان هنوز معروف نبودند و من و تعداد دیگری از طلاب و دانشجویان سعادت استفاده از محضر ایشان را داشتیم. در همان پیش از انقلاب برای اولین بار در مجله سخن به مدیریت پرویز خانلری که بهترین مجله روشنفکری علوم انسانی در ایران بود نام و یاد استاد حسن‌زاده را به عنوان یکی از مدرسان بزرگ حکمت و عرفان در حوزه علمیه آوردم. همچنین برخی از نامه‌های ارزنده ایشان را به مجله وحید که به دست سیف‌الله وحیدنیا چاپ می‌شد دادم و مقدمه‌ای در معرفی استاد نوشتم.

رابطه ویژه من با علامه حسن‌زاده از تدریس و تدرس و از کسب علم از محضر ایشان در رشته فلسفه فراتر رفت. من احوالی که در عالم خودم و در سلوک داشتم خدمت ایشان عرض می‌کردم و از رهنمودهای ایشان بهره‌مند می‌شدم. مهمترین چیزی که در زندگی من در خارج کشور اتفاق افتاد این بود؛ هنگامی که پس از دیدار امام موسی صدر از بیروت به دمشق رفتم، آخرین شبی که می‌خواستم با حضرت زینب(س) وداع کنم، احدی در زینبیه نبود و من با تجسد روحی که برایم مجسم شد مواجه شدم و آن روح به من چیزی داد که واقعا فیزیکی بود و نمی‌توانستم بگویم تخیل من بوده است. من این تجربه روحی را برای علامه حسن‌زاده نوشتم و از ایشان راهنمایی خواستم و ایشان دستور سلوکی به من دادند که یکی از بهترین یادگارهای من از استادانم است. آن را بعدا خود علامه در کتاب «منشآت» درج کردند. خود من هم آن نامه ارزنده را در مجله کلک چاپ کردم و این یادگاری آن مرد فرد برای من است. روح بزرگش شاد.


نوشته شده در   جمعه 9 مهر 1400  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode