شفقنا- حضرت آیتالله جوادی آملی سه درس از سیره امام موسی کاظم علیهالسلام را بیان داشته اند که به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام موسیبنجعفر سخنان این مرجع تقلید شیعیان را در ادامه می خوانید:
۱) معنای جواد در کلام نورانی امام کاظم (علیهالسلام)
از بیان نورانی حضرت ابی ابراهیم امام کاظم (سلاماللهعلیه) است که مرحوم صدوق در کتاب شریف توحید از وجود مبارک آن حضرت روایت میکند که وقتی از ایشان سؤال شد جواد یعنی چه؟ آن حضرت فرمودند: اگر منظورتان از جواد در جهان امکانی است، مثلاً انسانِ جواد کیست؟ آن کسی که حقوق واجب را اَدا بکند او جواد است «هو الجواد»، اما اگر منظورتان درباره ذات اقدس الهی است که از اسمای فعلیه خدا این است که او جواد است «فهو الجواد إن أعطی و هو الجواد إن مَنَع» اگر بدهد جود است و اگر ندهد هم جود است زیرا آنجا هم که نمیدهد مصلحت و حکمت است و یک آزمون الهی است. (درس تفسیر، ۹۲/۸/۷)
۲) تشبیهی زیبا از امام کاظم (علیهالسلام)
از امام کاظم (علیهالسلام) سؤال شد فرشتگان اعمال ما را که مینویسند آیا خاطرات و نیتهایی را که فقط از دل گذرانده ایم و هنوز به لباس عمل در نیاوردیم هم مینویسند؟ حضرت فرمودند: آیا بوی باغ و بستان و بوی کثافت و گنداب یکی است؟ اگر از کنار باغی پر از گل و معطر بگذرید، بوی خوب احساس میکنید و چنانچه بوی بد به مشام انسان برسد، میفهمد که اینجا کثافت و زباله است. از بو میتوان فهمید که از کنار باغ میگذریم یا از کنار چاه. (کتاب حکمت عبادات، ص۷۸)
۳) قرآن عامل صعود بهشتیان
حضرت موسیبنجعفر (علیهالسلام) به مردی فرمودند: “أتحبّ البقاء فی الدّنیا”؛ آیا بقای در دنیا را دوست داری؟ آن شخص که از تربیت شدگان مکتب امامت بود، عرض کرد: آری. حضرت پرسیدند: چرا؟ عرض کرد: برای آن که به قرائت سوره محبوب خود، “قل هوالله أحد” بپردازم. امام کاظم (علیهالسلام) پس از لحظهای سکوت فرمودند: “یا حفص! من مات من أولیائنا و شیعتنا و لم یحسن القرآن عُلّم فی قبره لیرفعالله به من درجته فإن درجات الجنه علی قدر آیات القرآن یقال له: اقرأ و ارق. فیقرأ ثم یرقی”؛ اگر از شیعیان ما، کسی قرآن را به خوبی فرا نگرفته باشد (چون به حقیقت آن ایمان دارد) در جهان برزخ، قرآن به او تعلیم داده میشود تا خدای سبحان با معرفت قرآن بر درجات او بیفزاید؛ زیرا درجات قرآن به اندازه آیات قرآن است. به قاری گفته میشود: بخوان و بالا برو. او نیز میخواند و بالا میرود.
در جهان برزخ زمینهای برای تکامل عملی نیست، تا انسان با انجام کاری واجب یا مستحب به کمال برتر عملی برسد، ولی راه تکامل علمی باز است؛ نظیر آنچه در رؤیا برای روح معلوم میشود و برای آگاهی به آنْ حرکت فراگیری از قبیل کوششهای بدنی در زمان بیداری راه ندارد و بسیاری از علوم و معارف دین در آنجا برای انسانها روشن و مشهود خواهد شد و چون عدد درجات بهشت به عدد آیات نورانی قرآن کریم است، برای ترفیع درجات شیعیان، ابتدا از تعلیم قرآن بهرهمند خواهند شد و سپس با فرمان “اقرأ وارق”، میخوانند و در درجات بهشت صعود میکنند. صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نیست؛ زیرا در عالم برزخ، تکلیف و عمل مکلفانه که جزا را به همراه داشته باشد نیست، بلکه صعود بهشتیان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنیاست. حفص میگوید: «فما رأیت أحداً أشدً خوفاً علی نفسه من موسیبنجعفر ـ علیهالسلام ـ و لا ارجأ النّاس منه و کانت قرائته حزناً فإذا قرء فکانه یخاطب انساناً» (جامع احادیث شیعه، ج۱۵، ص۱۵)؛ در خوف و رجا کسی را مانند موسیبنجعفر ـ علیهالسلام ـ نیافتم و قرائت او با حزن آمیخته بود هنگامی که قرآن را قرائت میکرد گویا با کسی سخن میگفت و این ویژگی تلاوت با تدبّر و تفکّر است که قاری متدبّر خود را گاهی «مخاطِب» و گاهی «مخاطَب» خداوند مییابد. (تفسیر تسنیم، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۴).