حجتالاسلام پاکنیا با اشاره به شخصیت و سیره حضرت احمد بن موسی (ع) گفت: شاهچراغ (ع) ولایت برادرش را به جان پذیرفت و روایتگر بسیاری از احادیث بود.
به گزارش خبرنگار مهر، امروز ۶ ذی القعده روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (س) است.
حجتالاسلام «عبدالکریم پاکنیا» در گفتوگو با خبرنگار مهر، با اشاره به دوران حیات حضرت احمد بن موسی (ع) فرزند امام کاظم (ع) اظهار کرد: در کتابهای رجالی و منابع تاریخی آمده است که شاهچراغ (ع) به عنوان ملاقات با امام رضا (ع) رهسپار سفر به ایران شد تا نخست با آن حضرت بیعت کرده و از سوی دیگر به عنوان شخصیتی از خاندان نبوت و امام کاظم (ع) در کنار آن حضرت حضور داشته باشند؛ اما بر اثر حوادثی که در مسیر پیش آمد نتوانست به خراسان برسد و در شیراز به شهادت رسید؛ گرچه که احمد بن موسی (ع) به هدف خود و ملاقات با امام رضا (ع) نرسید اما حضورش برای ایرانیان برکت بود و به ویژه در منطقهای که ایشان به شهادت رسیده و در آن دفن شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: بزرگانی چون شیخ مفید در کتاب «الارشاد» شخصیت شاهچراغ (ع) را توصیف و به فضائل اخلاقی او اشاره داشته است، او مینویسد: احمد بن موسی (ع) شخصیتی کریم و بخشنده داشت و در پارسایی نمونه بود به این جهت حضرت موسی بن جعفر (ع) در مورد او عنایت ویژهای داشت و حتی مزرعهای را به نام «یسیره» به احمد بن موسی (ع) بخشید.
احمد بن موسی شخصیتی کریم و بخشنده داشت و در پارسایی نمونه بود، به این جهت حضرت امام کاظم (ع) در مورد او عنایت ویژه ای داشت
وی گفت: در کتاب رجال کشی، از حضرت شاهچراغ (ع) به عنوان یکی از فضلای عصر و محدثان شیعه نام برده شده است؛ همچنین از نکات جالبی که ذیل این بخش میتوان به آن اشاره داشت آن است که جناب احمد بن موسی (ع) در نشر کتاب خدا تلاش فراوانی داشته است، آن زمان بسان امروز نبود که به راحتی اثری چاپ و منتشر شود، شاهچراغ (ع) در کتابت قرآن نقش داشت و به صورت مستمر قرآن را نوشته و به اهل اش میرساند.
حجتالاسلام پاکنیا در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به کتاب «اعیانالشیعه» افزود: در این اثر از برکات حضور شاهچراغ (ع) در ایران صحبت شده است، آن حضرت پناهگاه و ملجایی برای گرفتاران بود. جالب آنکه سه قرن مزارش مخفی بود تا آنکه قبر آن حضرت در حالی که بدن مطهرش سالم بود کشف بود. امروز مزار آن حضرت قطب فرهنگی نه تنها برای استان فارس که برای کشور است.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم تصریح کرد: شیخ مفید در روایتی از اسماعیل بن موسی بن جعفر (ع) درباره برادرش نقل میکند: «در سفری بیست نفر از خادمان پدرم با احمد بودند و او را احترام میکردند. هرگاه احمد برمیخاست و مینشست آنان هم به احترامش بلند شده و مینشستند؛ پدرم همواره به احمد عنایت داشت و از وی غافل نمیگردید و چشم از او بر نمیداشت.
وی افزود: وقتی امام کاظم (ع) به شهادت رسید و خبر به مدینه رسید، عدهای جلو درب منزل مادر حضرت شاهچراغ (ع) یا همان ام احمد که یکی از بانوان بزرگوار و عظیم الشان است که لیاقت حفظ اسرار امامت را داشت تجمع کردند، چراکه تصور میکردند امام بعدی ایشان است اما آن حضرت بر فراز منبر رفت و در ضمن خطبهای با صراحت به امامت برادر خود علی بن موسی (ع) گواهی داد و چنین گفت: «آن چنان که شما در بیعت من هستید، من در بیعت برادرم علی بن موسی الرضا (ع) هستم و او ولی خدا، پیشوا و جانشین پس از پدرم است»؛علامه بحرالعلوم مینویسد: سپس همگان با علی بن موسی (ع) بیعت کردند و امام رضا (ع) در حق برادرش دعا کرد و فرمود: «همچنان که حق را پنهان نکردی و ضایع نگذاشتی، خدا در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد».
حجتالاسلام پاکنیا همچنین در مورد شهادت احمد بن موسی (ع) اظهار کرد: شاهچراغ (ع) به همراه برادرانش سید امیرمحمد عابد و سید علاءالدین حسین و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهلبیت (ع)، همان طور که پیش تر اشاره شد به قصد زیارت امام رضا (ع) از مدینه حرکت کردند تا از شیراز به طوس عزیمت کنند و در بین راه عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق شدند و خبر حرکت چنین قافله بزرگی، مامون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت؛ همین مسئله باعث شد مامون امریهای صادر کرده و از حاکمان شهرها بخواهد تا مانع حرکت قافله بنی هاشم شوند؛ بنابراین زمانی که کاروان اهل بیت و شیعیان به سرزمین فارس وارد شدند؛ مأموران خبر ورود آن حضرت را به حاکم فارس رساندند و او نیز که از دست نشاندگان مامون عباسی بود؛ لشکری انبوه و کارآزموده را تجهیز کرد و در هشت فرسنگی شیراز و در محلی به نام خانه زنیان راه را بر آن کاروان بست و جنگ در چندین نوبت در گرفت و برخی از امامزادگان و همراهان در این کاروان به شهادت رسیده یا مجروح شدند.
وی تصریح کرد: در این اثنا نیز سپاهیان دشمن که یارای مقاومت در خود ندیدند به خدعه روی آورده و شایعه وفات حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را میان یاران پراکندند و عده کمی را به مقابله فرستاده و افراد بسیار و کارآزموده را در پناهگاههای شهر پنهان و آماده نبرد ساختند؛ در چنین شرایطی شیعیان که از خبر شهادت امام رضا (ع) دلشکسته بودند؛ بر مزدوران حمله بردند و آنان را تار و مار کردند و با تصور پیروزی وارد شهر شدند؛ اما ستمگران که از قبل آماده و در کمین بودند بر آنان تاختند و هرکدام را به وضعی به شهادت رساندند. حضرت احمد بن موسی (ع) نیز با آنکه ضربتی بر فرق مبارکش خورده بود و زخمهای کاری بر بدن داشت همچنان با شجاعت میجنگیدند تا به این مکان که اکنون تربت مقدس آن بزرگوار است وارد شده و از شدت جراحات به شهادت رسید.
مزار شاهچراغ (ع) سه قرن مخفی بود
همچنین حجتالاسلام «سید طاها موسوی هشترودی در گفتگو با مهر با اشاره به زندگی حضرت احمد بن موسی بن جعفر (ع) معروف به شاهچراغ اظهار کرد: در مورد حیات آن حضرت مطالب متعددی در تاریخ بیان شده است از جمله مطالبی که در مورد احوالات و شخصیت شاهچراغ (ع) بیان شده آن است که احمد بن موسی علاوه بر اینکه فرزند امام موسی بن جعفر (ع) بوده دارای شخصیت علمی و محدث بوده است؛ از سوی دیگر مورد علاقه و احترام پدر بوده است به طوری که هرجا او وارد میشد امام وی را نزد خود مینشاند.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم گفت: در مورد حضور احمد بن موسی (ع) در ایران نیز دو نقل وجود دارد، نخست آنکه ایشان بعد از آمدن امام رضا (ع) به طوس و مرو که به اجبار بود، برای ملاقات با برادر به همراه تعدادی از اهل بیت (ع) و فرزندان موسی بن جعفر به قصد ایران و خراسان حرکت کرده و زمانی که به فارس رسید، مأموران مامون خبر شهادت ثامن الحجج (ع) را به آنان دادند که این خبر سبب تضعیف روحیه کاروان شد و درگیری میان کاروان و مأموران مامون شکل گرفت که منجر به شهادت او و بقیه برادران و برادرزادگان شد؛ نقل دوم آن است که بعد از شهادت امام رضا (ع) به قصد جنگ با مامون به ایران آمده و به فارس رسیدند و حاکم شیراز با آنان درگیر و جنگ در گرفت، حتی گفته است که برادر احمد بن موسی (ع) یعنی حسین بن موسی بن جعفر که به علاءالدین شهرت داشت همانند جدش امام حسین (ع) پس از شهادت سه روز بدن اش روی زمین ماند تا دفن شد.
وی افزود: نقل است که مزار حضرت احمد بن موسی (ع) سه قرن مخفی بود، محل فعلی حرم آن حضرت در گذشته تپهای گلی بوده که اطراف آن خانههای مختلفی وجود داشته است از جمله منزل پیرزنی مؤمن که نیمه شب جمعه از بالای تپه نوری را مشاهده میکند و برای چند نفر موضوع را نقل کرده و به تدریج این جریان به گوش عضدالدوله دیلمی میرسد، او ابتدا نمیپذیرد اما زمانی که خبر از این ماجرا تعدد یافته و عمومی میشود اولین شب جمعه شخصاً به آن محل رفته و آشکارا نور را دید و با خود گفت: «این آثار و علائم چگونه و از کجا میتواند باشد و آیا آنچه را دیدهام، خواب بوده است یا بیداری؟» در همین تحیر و تفکر، به خواب رفته و در عالم رؤیا سیدی جلیل القدر را زیارت کرد که به او فرمود: ای امیر از چه در خیالی؟ در این محل، مدفن من است و من احمد بن موسی الکاظم هستم و برای اطمینان خاطر خود، کسی را در همین محل نزد ما بفرست تا انگشتری به جهت تو بفرستم.»
عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: ما ایرانیان مدیون فرزندان موسی بن جعفر (ع) هستیم، تشیع و اعتقاد ما به نور وجود علی بن موسی الرضا (ع)، حضرت فاطمه معصومه (س) و حضرت احمد بن موسی (ع) در کشور است و این بزرگواران چراغ راه هدایت ما هستند لذا باید در راستای تکریم و رونق فرهنگ زیارت اهتمام ورزیم.