طاووسی مسرور، با اشاره به تأثیر حضور و زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی (س) در ایران گفت: این مساله سبب ترویج احادیث شیعی در دوره خلافت متوکل عباسی در کشور شد.
خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین- فاطمه ضیافتی فرامرزی: امروز چهاردهم شوال، سالروز رحلت محدث بزرگ شیعه حضرت عبدالعظیم (س) است.امامزادهای که در روزگار عباسیان و در دورهای که «متوکل» زندگی را برای شیعیان و به ویژه سادات طاقتفرسا کرده بود به ایران هجرت کرده و به صورت مخفیانه در ری زندگی و به هدایت شیعیان ری مشغول بود.
در باب جایگاه والای آن حضرت نزد ائمه اطهار (ع) و همچنین علما و بزرگان شیعه روایات مختلفی وجود دارد اما همین بس که امام هادی (ع) به شخصی از اهالی ری میفرماید: «اگر قبر عبدالعظیم (س) را که در نزد شماست زیارت میکردی مانند کسی بودی که امام حسین (ع) را در کربلا زیارت کرده است»؛ و این وصف خود مهر تأییدی بر این مدعاست که حضرت عبدالعظیم (س) از جایگاه ویژهای نزد اهل بیت (ع) برخوردار بوده است.
در سالروز وفات حضرت عبدالعظیم با «سعید طاووسی مسرور» عضو هیئت علمی گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به گفتوگو نشستهایم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
*به عنوان نخستین سوال جایگاه عبدالعظیم حسنی (ع) نزد ائمه اطهار (ع) کجاست و آیا در وصف این جایگاه احادیثی از اهل بیت (ع) وجود دارد؟
قبل از پاسخ به سوال به نسب آن حضرت اشاره میکنم. نسب ایشان عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن زید بن حسن است یعنی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. وی از اصحاب امام جواد (ع) و امام هادی (ع) بود البته در مورد اینکه از اصحاب امام رضا (ع) هم بوده یا خیر محل اختلاف است.
اما در رابطه با جایگاه عبدالعظیم حسنی (س) نزد ائمه اطهار (ع) به چند مورد میتوان اشاره داشت که حکایت از این دارد که وی در پیشگاه اهل بیت (ع) از عزت و مقام والایی برخوردار بوده است. برای مثال حدیث «عرض دین» و همچنین روایتی که در مورد زیارت مزار حضرت عبدالعظیم (ع) به دست ما رسیده و از امام هادی (ع) نقل شده است بر این مبنا که: «حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَهُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِیُّ (ره) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَمَّنْ دَخَلَ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ (ع) فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ (ع) قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ» (از محمّد بن یحیی عطّار از یکی از اهالی ری اینگونه نقل کرده که: خدمت امام هادی (ع) رسیدم. ایشان فرمودند: کجا بودی؟ گفتم: حسین بن علی (ع) را زیارت کردم. امام هادی (ع) فرمودند: بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (ع) را زیارت کرده باشد). به این حدیث در منابع متقدم شیعه نظیر «کامل الزیارات» که در قرن چهارم هجری به رشته تحریر در آمده نیز اشاره شده است.
همچنین نکته جالب توجه در مورد سند این روایت آن است که تمام افراد مذکور در سلسله سند، نه تنها مورد اعتماد هستند که از بزرگان شیعه محسوب میشوند و تنها مشکلی که این سند دارد از آن جهت است که حلقه آخر که از معصوم (ع) این روایت را نقل میکند فرد نامعلومی است به بیان بهتر در روایت گفته شده که فردی از اهالی ری گفته است که نزد امام هادی (ع) رسیدم و گفتم کربلا بودم و ایشان فرمود اگر به زیارت عبدالعظیم بروی همان ثواب را به تو میدهند.
آن حضرت نزد علمای شیعه امامیه نیز جایگاهی والا داشته و به عنوان مثال «سیدمحمد عاملی موسوی» از عبدالعظیم حسنی به عنوان «اعظم العظماء رجال العلما» (بزرگترین بزرگان در بین اهل علم) تعبیر کرده است
بنابراین مشایخ متقدم شیعه، این خبر را نقل و در واقع حفظ کرده و به نسلهای بعدی رساندند، اگرچه که نشود صد درصد صدور آن از معصوم را ثابت کرد چراکه نمیدانیم راوی اصلی واقعاً چه کسی است؛ با این وجود همین که بزرگان درجه یک شیعه به آن توجه نشان دادند میتوان به آن توجه کرد و به قصد رجا به زیارت ایشان اهتمام داشت.
آن حضرت نزد علمای شیعه امامیه نیز جایگاهی والا داشته و به عنوان مثال «سیدمحمد عاملی موسوی» از عبدالعظیم حسنی به عنوان «اعظم العظماء رجال العلما» (بزرگترین بزرگان در بین اهل علم) تعبیر کرده است. همچنین «ابن طباطبا» و «ابن عنبه» که در علم انساب مهارت داشته و زیدی مذهب بودند تعابیری نظیر سید زاهد، زاهد بزرگ، محدث زاهد را در مورد آن حضرت به کار بردند.
همچنین شیخ صدوق تعبیر رضی الله عنه را به کار برده و عبارت «و کان مرضیا» که عبارت اخیر اشاره به رضایت امام هادی (ع) از آن حضرت دارد.
*چه شد که عبدالعظیم (ع) رهسپار ایران و شهر ری شد؟
متوکل عباسی روزگار سختی را برای اهل بیت (ع) و شیعیان و سادات رقم زده بود. متوکل کسی بود که شخصاً به حضرت امیر (ع) جسارت و توهین میکرد و در واقع او بود که امام هادی (ع) را مجبور کرد که مدینه را ترک گفته و به سامرا بیایند، آن زمان امام حسن عسکری (ع) تازه متولد شده بودند و به هر روی این رویه را متوکل پایهگذاری کرد و تا آخر عمر این دو امام معصوم (ع) در محاصره گذشت.
در چنین دورهای بود که حضرت عبدالعظیم (س) به عنوان یک عالم و شیعه اثنیاشعری و شخصیتی که دستگاه خلافت عباسی روی او حساسیت داشت از سامرا فاصله گرفته و به اجبار به ری میرود.
در آن روزگار عموم ساکنان ری، از اهل تسنن بودند و روستاهای اطراف این شهر شیعه مذهب، البته داخل شهر نیز اقلیتی از شیعیان حضور داشتند و طبعاً حضرت عبدالعظیم (ع) میتوانست نقش هدایت شیعیان ری را بر عهده بگیرد.
بنا بر گزارش «احمد بن محمد بن خالد برقی» که از معاصران حضرت عبدالعظیم (س) بوده است، آن حضرت به صورت مخفیانه در منزل یکی از اهالی ری زندگی میکرد و همین نوع زندگی دلالت بر این دارد که شرایط خوبی برای آن حضرت فراهم نبوده و از سوی دستگاه حاکمیت مورد تعقیب بوده است.
برقی در نهایت اشاره به این مساله میکند که شیعیان به حضور آن حضرت در ری پی برده و عدهای به صورت مخفیانه خدمت وی میرسیدند و از علم و اخلاقاش بهرهمند میشدند تا اینکه پس از مدتی حضرت بیمار شده و از دنیا میرود.
*برکات حضور ایشان در ری چه بود؟
نقل حدیث و روایات متعدد از آن حضرت یکی از مهمترین ثمرات این حضور است. برقی از جمله کسانی است که نزد حضرت آمده و احادیث را دریافت میکرده است. فرد دیگری که خدمت حضرت عبدالعظیم (ع) میرسید شخصی به نام «ابوتراب رویانی» است. رویان در آن زمان نام یکی از محلههای ری بوده است. با ورود حضرت به ری این شخص نیز در شمار شاگردان حضرت در آمد و تمام روایات ایشان و از جمله دو کتابی که از حضرت باقی مانده است حاصل تلاشهای این فرد بود که به دست نسل آینده رساند.
بنابراین حضور حضرت عبدالعظیم در ری منجر به استفاده راویان شیعی در دو شهر قم و ری از ایشان شد و به این شکل احادیث امام جواد (ع) و امام هادی (ع) به برکت وجود ایشان در ایران گسترانیده شد.
*در رابطه با زندگی آن حضرت با توجه به جایگاه و آثاری که از خود به یادگار گذاشته است، آیا تالیفاتی وجود دارد؟
بله؛ آثار متعددی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به کتاب «مسند حضرت عبدالعظیم» نوشته مرحوم شیخ عزیزالله عطاردی اشاره داشت که در این اثر شرح حال و زندگی و همچنین تمامی روایات نقل شده از آن حضرت وجود دارد. این کتاب اثری دو زبانه بوده و به جنبههای دیگر از جمله تاریخ حرم عبدالعظیم حسنی (ع) اشاره دارد.
اثر دیگر کتابی است با عنوان «شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی و شهر ری» که انتشارات دارالحدیث منتشر کرده است. همچنین میتوان به کتاب مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم اشاره داشت که در چهار جلد منتشر شده است. «امامت در احادیث حضرت عبدالعظیم، مهدویت در احادیث آن حضرت و … از جمله مقالاتی محسوب میشود که در این کتاب منتشر شده است.
همچنین «سید محمدحسین میرصادقی» مقالهای با عنوان «درباره شاه عبدالعظیم» دارد که در شماره ۶۹ از مجله «مقالات و بررسیها» منتشر شده است. مرحوم علامه «سید جعفر شهیدی» نیز در مقالهای با عنوان «عظمت شخصیت حضرت عبدالعظیم در نظر امامان و عالمان بزرگ شیعه» به آن حضرت پرداخته است که این مقاله در مجله علوم حدیث منتشر شده است.
*آیا از خود آن حضرت نوشتار یا تألیفی وجود دارد؟
بله. حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) دو کتاب به رشته تحریر در آورده که یکی از آثار وی مربوط به بیانات حضرت امیر (ع) بوده و این اثر قبل از نهجالبلاغه است که سید رضی نوشته است. نام این کتاب «خطب امیرالمؤمنین» است. اثر دیگر نیز «الیوم و اللیلة» نام دارد که شامل اعمال شبانهروز یک مسلمان اعم از واجب یا مستحب میشود که بر اساس روایات جمعآوری شده است.
*در رابطه با رحلت ایشان مباحث متعددی بیان شده است، از جمله محل دفن حضرت؛ در این رابطه توضیح دهید.
گزارش جالبی از برقی در «رجال نجاشی» نقل شده است که یکی از افراد آن روزگار رسول الله (ص) را در خواب میبیند و با دیدن این خواب تصمیم میگیرد باغ خود را برای دفن سادات و شیعیان وقف کند و در نتیجه حضرت عبدالعظیم در این باغ دفن میشود؛ از سوی دیگر به دلیل جایگاه و موضع قبر آن حضرت، محل دفن ایشان به مقابر شجره معروف میشود که البته قبل از حضرت عبدالعظیم نیز حضرت حمزه بن موسی (ع) در آن باغ دفن شده بود.