آیت الله جوادی آملی گفت: حضرت زینب سلام الله علیها، عقیله بنیهاشم است، یعنی در بیت وحی، یعنی در بیت ولایت، یعنی در بیت امامت، یعنی در بیت رسالت این بانو عقل ممثّل است.
به گزارش خبرنگار مهر، پنجم جمادیالاول روز ولادت باسعادت بانوی بزرگ اسلام، قهرمان کربلا حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. همچنین این روز به شایستگی جهت تکریم و بزرگداشت مقام پرستار انتخاب گردیده است. از این رو در ادامه گزیده یکی از سخنرانیهای آیت الله جوادی آملی درباره شخصیت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و منظور از صبر واقعی از منظر این مرجع عالیقدر تقلید از نظرتان میگذرد.
حضرت زینب (س) عقل ممثّل
روز پرستار جز شعب فرعی این بانوست چرا که او عقیله بنیهاشم است، یعنی در بیت وحی، یعنی در بیت ولایت، یعنی در بیت امامت، یعنی در بیت رسالت این بانو عقل ممثّل است.
مستحضرید «تاء» عقیله بنیهاشم «تاء» مبالغه است نه «تاء» تأنیث؛ هم حسینبنعلی بن ابیطالب عقیله بنیهاشم بود هم زینب کبرا. اگر میگوئیم آدم خلیفة الله است این «تاء»، «تاء» مبالغه است، نه اینکه چون (زینب کبرا) زن است این «تاء»، «تاء» تأنیث است، بلکه آن قدر عقل جمع بود و آن قدر عقل بنیهاشم بود، که عقل جامعه را تأمین کرده است.
ذات اقدس الهی معلم حضرت زینب کبری (س)
زینب کبرا (سلام الله علیها) کسی است که طبق بیان امام سجاد (سلام الله علیه) ظاهراً به مقام شامخ ولایت بار یافته است، برای اینکه کسی که بدون تعلیم عالم بشود، معلمش بلا واسطه خداست؛ کسی که بدون تفهیم، اهل فهم باشد معلمش، مفَهِمش، ذات اقدس الهی است که وجود مبارک امام سجاد به زینب کبرا (سلام الله علیهما) فرمود: «أنتِ بِحَمدِ الله عالِمَةٌ غَیرُ معلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیرُ مُفهَّمَةٍ». (بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۶۴).
آنکه در مکتب بشرهای عادی درس و فهم نیاموخت، مع ذلک اهل فهم و علم شد، چنین کسی میشود ولی الله؛ آن سخنرانیاش، آن حماسههایش، آن صبر و بردباریاش، آن قافله سالاریاش، نشانه عظمت این بیبی (سلام الله علیها) است.
امیدواریم به برکت این بانو، این نظام اسلامی حقشناس دودمان عصمت و طهارت، مخصوصاً بانوان این سرزمین، حقشناس زینب کبرا و صدیقه طاهره وجود مبارک سیده نساء عالمیان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) باشند.
منظور از صبر واقعی و توصیهای به مردم
حدّ اکثر بهره را باید از این معارف برد؛ از سخنان اینها، از سیره اینها، از سنت اینها. خیلی از مظلومها در عالم صبر کردند؛ آن صبر که بر انسان تحمیل میشود آن هنر نیست، آن صبری که خود انسان به سراغ آن برود و آن را سپر و سنگر قرار بدهد و با آن سنگر و سپر، کلّ این دولتین را منقلب کند، آن هنر است.
در برابر صبر تحمیلی به انسان ثواب میدهند که او جزع نکرده است، اما آن صبری که خدا ﴿یُحِبُّ الصَّابِرِینَ﴾ آن یک صبر دیگراست، آن صبر اثباتی است.