ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 3 آذر 1403
شنبه 3 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 9 آبان 1399     |     کد : 193982

پای حرف‌های مردی که خاطرات نوجوانی‌اش اسارت و جنگ است

امروز مصادف است با روز نوجوان و بسیج دانش آموزی. بی دلیل نیست که این دو مناسبت در کنار هم قرار گرفته است ...

ایسنا/آذربایجان شرقی: امروز مصادف است با روز نوجوان و بسیج دانش آموزی. بی دلیل نیست که این دو مناسبت در کنار هم قرار گرفته است و اگر نگاهی به‌تاریخ دفاع مقدس بیندازیم، خواهیم دید نوجوانانی در جبهه های حق علیه باطل حضور داشتند که همانند قاسم بن حسن(ع) با شور واشتیاق وصف ناپذیری برای دفاع از اسلام و رسیدن به شهادت در راه دین شتافتند.

نوجوانان و جوانانی که به ندای پیر و مرادشان لبیک گفتند و در ایامی که باید به تفریح و درس مشغول می‌شدند، بر رویآرزوهایشان پا گذاشتند و تا پای جان دست از نبرد با دشمنِ تا دندان مسلح برنداشتند و اجازه ندادند ناموس و خاک شان مورد تعرض قرار گیرد.

 به سراغ یکی از رزمندگانی رفتیم که در ایام نوجوانی عازم جبهه شده بود و دست بر قضا به اسارت دشمن نیز درآمده بود و حرفهای تامل برانگیزی از دوران اسارتش داشت که شاید بازخوانی آن دوران برای نوجوانان و جوانان امروز خالی از لطف نباشد.

تاثیر نفس مسیحایی امام خمینی(ره) بر جوانان

غلامرضا احمدی در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص زمان اعزامش به جبهه های نبرد حق علیه باطل اظهار کرد: من در سن ۱۴ سالگی در اولین دوره‌ی آموزش نظامی بسیج شهر تبریز شرکت کردم و یک سال بعد در ۱۵ سالگی توفیق پیدا کردم تا به جبهه عازم شوم.

وی با بیان اینکه در اوایل انقلاب نفس مسیحایی امام خمینی (ره) در بین جوانان و نوجوانان حال‌وهوای خاصی ایجاد کرده بود، ادامه داد: دشمن به کشور ما حمله و قسمتی از خاک کشور اسلامی ما را غصب کرده بود و در حقیقت به ناموس و انقلاب ما حمله کرده بود وما برای دفاع از ارزش‌ها، انقلاب، نظام، خاک، ناموس و مردم به وظیفه خود عمل کردیم و تحت لوای فرماندهی حضرت امام خمینی (ره) عازم جبهه‌های نبرد شدیم.

وی در خصوص اولین عملیاتی که در آن حضور داشت، گفت: در مراحل آخر عملیات فتح‌المبین توفیق پیدا کردیم که حضور داشته باشیم و اسارتمان نیز در مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس اتفاق افتاد به طوریکه خرمشهر توسط نیروهای رزمندگان اسلام محاصره شده بود و در جریان سومین مرحله از عملیات بود که در تاریخ ۲۴اردیبهشت سال۶۱ در نزدیکی‌های مرز بصره و طلائیه بر اثر پاتکی که دشمن به مازد، من به همراه ۱۱ نفر از رزمندگان گردان ثارالله به اسارت دشمن درآمدیم.

این آزاده سرافزار دوران جنگ تحمیلی به تشریح اوضاع نامناسب دوران اسارت در اردوگاه های عراق پرداخت و افزود: همان‌طور که از نام اسارت پیدا است ، اسارت سراسر سختی و محدودیت از مسائل دنیوی بود و دشمن نیز به هیچ‌کدام از اصول اخلاقی، انسانی و دینی پای‌بندنبود و بسیار ددمنشانه رفتار می‌کرد.

وی ادامه داد: در اواخر سال ۶۸ هیأتی از سازمان ملل متحد عازم اسارتگاه های عراق و هیأتی نیز عازم اسارتگاه های ایران شدند تا چگونگی نگهداری اسرا در دو کشور را بررسی کنند و شاید فقط یک صدم از شکنجه‌ها، ظلم‌ها و آزار و اذیت‌هایی را که عراقی‌ها با اسرای ایرانی انجام می‌دادند، منعکس شد اما با این حال، عراقی ها  از طرف هیأت اعزامی از سازمان ملل متحد به عنوان ظالم‌ترین نگهدارنده اسیر در تاریخ شناخته شدند.

کمترین امکانات نیز برای اسرای ایرانی فراهم نبود

وی خاطرنشان کرد: اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراقی‌ها از کمترین امکانات یک زندگی ساده نیز محروم بودند و ما حتی در استنشاق هوا نیز مشکل داشتیم و از آب و غذا نیز محروم بودیم و به طور مداوم مورد شکنجه‌های جسمی قرار می‌گرفتیم و عراقی ها کارهایی در جهت تضعیف روحیه اسرا انجام می‌دادند ‌که بسیاری از آن شکنجه‌ها قابل توصیف نیست و تعدادی از اسرا و هم‌رزمان ما در اثرتشنگی، تعدادی از شدت جراحت و عدم رسیدگی پزشکی و بسیاری از رزمندگان نیز زیر شکنجه‌ی عراقی‌ها به شهادت رسیدند.

توکل بخدا  و توسل به اهل بیت(ع)، رمز ایستادگی در مقابل شکنجه ها

 احمدی بیان کرد: در مقابل تمامی ددمنشی‌ها و رفتار ظالمانه عراقی‌ها که برای آن‌ها سراسر تاریکی و ننگ بود؛ صبر، مقاومت، شجاعت و ایستادگی اسرای ایرانی در مقابل آن شکنجه ها قابل بحث و گفتگو است، بطوریکه وقتی که بعد از گذشت سالیان زیاد از دوران اسارت، آن ایام را مرور می‌کنیم، متوجه می‌شویم که توکل به خداوند و عنایت الهی و توسل رزمندگان به اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) یکی از رموز موفقیت ما در آن دوران بود و این یک وعده الهی است که «ان تنصرالله ینصرکم» و «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموو تنزل الملائکة»

وی ادامه داد: از طرفی نیز اگر میزان شکنجه‌ها و آزار و اذیت‌های عراقی‌ها را با سن‌ و سال کم خود مقایسه کنیم، عقل ظاهری نمی‌تواند باور کند که ما آن شکنجه‌ها را تحمل کردیم اما با توجه به اینکه در آن ایام روحیه‌ی خاصی در بین رزمندگان بود و هدف و آرمانی که وجود داشت و با توجه به این‌که شهدای کربلا الگوی ما بودند و حضرت زینب (س) به‌عنوان نمونه‌ی جاودانه‌ی مقاومت در تاریخ اسلام برای ما الگو و اسوه بود، زمانی که مصائب اهل‌بیت را به یاد می آوردیم می‌فهمیدیم که شکنجه های عراقی ها چیز خاصی نبود.

دشمن شناسی ، رمز موفقیت نوجوانان در جنگ نرم است

این فعال فرهنگی در خصوص تغییر نوع جنگ دشمن از جنگ سخت به جنگ نرم و خطراتی که نوجوانان وجوانان امروز را تهدید می‌کند، اظهار کرد: دشمن در حال حاضر اعتقادات نوجوانان و جوانان ما را مورد هدف قرار داده است و یکی ازراه‌های شکست دشمن در این جنگ، تأسی به شهدا و دوران دفاع مقدس است. شهید فهمیده‌ها الگوی مقاومت، ایستادگی، شجاعت،سخت کوشی و ایثار هستند.

وی تاکید کرد: امروز دوره‌ای است که باید تاب آوری و مقاومت را به جوانان یاد دهیم و شهدا بهترین الگو برای جوانان ما هستند که باتاسی از آن‌ها می‌توانیم دشمن را در این جبهه ناکام بگذاریم و با تداوم راه شهدا در مقابل دشمن ایستادگی کنیم.

وی دشمن شناسی را عامل دیگر موفقیت  در جنگ نرم عنوان کرد و افزود: اعتقاد راسخی دارم که اگر جوانان امروزی دشمن را به‌خوبی بشناسند، همانند جوانان آن دوران می‌توانند به وظایف خود عمل کنند چون که در جنگ نرم، دشمن در بسیاری از موارد ناملموس است وجوانان باید دشمن را بخوبی بشناسند و ما نیز باید دشمن را به جوانان امروزی بشناسانیم.

در معرفی و ترویج  فرهنگ بسیجی کوتاهی کرده ایم

 احمدی با اشاره به اینکه در ترویج و معرفی تفکر بسیجی، فرهنگ شهادت و راه و منش شهدا کوتاهی شده است، گفت: رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند که دفاع مقدس گنجینه بزرگی است اما آیا ما توانسته ایم مرواریدها و جواهرات این گنجینه را استخراج کنیم؟مروارید وجواهر دفاع مقدس تفکر بسیجی است که ما در این وادی بسیار کوتاهی کرده‌ایم.

وی ادامه داد: بااین‌همه دیدیم که در موضوع حمله داعش به عراق و سوریه جوانان ما نشان دادند که دنباله رو جوانان دوران دفاع مقدس هستند و اگر عرصه‌ای باشد این جوانان آماده حضور در آن هستند و لذا باید در جنگ نرم دشمن را بشناسیم و شیوه‌ی مبارزه بادشمن را نیز یاد بگیریم که متأسفانه در این عرصه تلفات زیادی داده ایم.

استفاده از قالب های هنری، صحبت کردن با زیان لیّن و محبت راه های جذب جوانان

وی در خصوص نحوه‌ی جذب نوجوانان و ‌جوانان و قراردادن آنها در مدار انقلاب نیز گفت: بهترین راه برای ترویج و معرفی زیبایی‌ها، رشادت‌ها و دلاوری‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس استفاده از قالب های مختلف هنر است و به نظر من سینما و صدا وسیما در این موضوع کم‌کاری کرده‌اند و ما می‌توانیم از انواع مختلف قالب‌های هنر برای رسیدن به این هدف استفاده کنیم.

یادگار دوران دفاع مقدس این دوران را دارای حوادث، فداکاری‌ها و ایثارگری‌های زیادی برشمرد و افزود: این ظرفیت را می‌توان در قالب رمان، فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی نمایش داد و لذا باید از شیوه‌ها و قالب‌های مختلف هنری برای ترویج تفکر بسیجی ومعرفی زیبایی‌های دوران دفاع مقدس استفاده کنیم.

وی ادامه داد: به هیچ عنوان نباید به نوجوانان و جوانان امروزی به چشم غریبه نگاه کنیم این نوجوانان و جوانان ذات پاکی دارند و مسلمان هستند و نباید با این دید به آن‌ها نگاه کنیم و باید خودمان را به آن‌ها نزدیک کرده و با محبت رفتار کنیم و اگر زیبایی‌های دفاعمقدس را بی‌پیرایه و بی‌آلایش به آن‌ها نشان دهیم، مسلماً قلب‌های آن‌ها جذب خواهد شد.

وی با بیان اینکه باید از شیوه‌ها و راه‌های مختلف برای معرفی فرهنگ بسیجی به جوانان استفاده کرد، افزود:باید زبان گفت‌وگو با جوانان امروزی را بشناسیم و توجه کنیم که از راه مناسبی وارد عمل شویم تا بتوانیم به تعهد و وظیفه خود نسبت به نوجوانان و جوانان به‌خوبیعمل کنیم و بجای بسنده کردن به تذکر ساده، به فکر راه‌هایی باشیم که بتوانیم به قلب‌های جوانان و نوجوانان رسوخ پیدا کنیم پس محبت،استفاده زبان لیّن و بکارگیری شیوه‌های هنری بهترین راه برای جذب جوانان و نوجوانان امروز است.

خانواده رکن رکین تربیت نوجوانان است

این کارشناس مسائل فرهنگی با تاکید بر اینکه خانواده ها در شکل گیری شخصیت نوجوانان تاثیر زیادی دارند، گفت: هسته‌ی اولیه تربیت یک نوجوان در خانواده شکل می گیرد و لقمه‌ای که وارد خانه می شود، تاثیرگذار است و کودک ابتدا به رفتار و منش پدر و مادر خود نگاه کرده و از آنها الگو برداری می‌کند لذا خانواده می‌تواند با رفتار و شیوه‌های مناسب کودکان را از خطرات بسیارینجات دهد چون که کودکان از دوران طفولیت در کنار خانواده بزرگ می‌شوند و صداقت یا دروغ و پاکی و یا ناپاکی را از خانواده یادمی‌گیرند ‌پس خانواده رکن رکین تربیت کودکان است.

به عملکرد نهاد های فرهنگی نمره قبولی نمی‌دهم

وی با انتقاد از عملکرد نهاد های فرهنگی در خصوص جذب جوانان نیز گفت: من نمی‌توانم به عملکرد نهادهای فرهنگی در این رابطه نمرهقبولی دهم چون که در عملکرد آن‌ها کوتاهی و قصور می بینم. درحالیکه فرهنگ ما ید بیضایی دارد و غنی است و هر کجا که این فرهنگ نفوذ کند، انقلاب ایجاد می‌کند. ما با چشم خود دیدیم که شهید ابوترابی ، سید و سالار آزادگان، با رفتار خود زندان‌بانان وحشی عراقی را تحت تاثیر قرار داد و منقلب کرد.

وی اضافه کرد: اگر نهادهای فرهنگی عملکرد خوبی داشتند، به هیچ عنوان در جنگ نرم دشمن به این اندازه تلفات نمی‌دادیم. چقدرتوانسته‌ایم از ظرفیت سینما برای معرفی فرهنگ دفاع مقدس استفاده کنیم؟ البته ما دستبوس کسانی هستیم که در این عرصه تلاش کرده‌اند و باید کسانی مورد مواخذه قرار بگیرند که در این حوزه کار نکرده‌اند.

در تربیت نیروی انسانی قصور کرده ایم

احمدی گفت: به‌عنوان مثال من ظهور و بروزی از کارهای فرهنگی وزارت ارشاد را در جامعه نمی‌بینم و یا سازمان تبلیغات اسلامی و کلا سایر نهادهای فرهنگی دیگر و اصلا برایم مفهوم نیست که چه اقداماتی در این خصوص کرده‌اند و لذا در این موضوع کوتاهی شده است و متأسفانه با وجود داشتن فرهنگ غنی، در تربیت نیروی انسانی قصور کرده‌ایم و اگر می توانستیم ارزش‌ها و اعتقادات خود را بی‌پیرایه نمایش دهیم قطعا دلهای بیشتری را می‌توانستیم جذب کنیم.

این آزاده دوران دفاع مقدس در پایان به بیان خاطراتی از دوران اسارتش پرداخت و اظهارکرد: بعد از این‌که به اسارت دشمن درآمدیم ما را به چندین مکان منتقل کردند و در نهایت به محلی در ناصریه آوردند که اسرای عملیات بیت المقدس را در آنجا نگهداری می کردند. در این اردوگاه تعدادی اسرا وجود داشت که هم‌سن منو در ایام نوجوانی بودند و عراقی‌ها ما را جمع می‌کردند و با خود به پادگان‌های دیگر می‌بردند تا از این طریق به نیروهای خودروحیه دهندکه نقطه مقابل شما کودکانی هستند که به زور به جبهه‌ها آمدند.

وی ادامه داد: چون در عملیات بیت‌المقدس نیروهای رزمندگان اسلام پیشروی زیادی کرده بودند و دشمن طعم شکست را چشیده بود، لذابا این کار می‌خواستند روحیه‌ی نیروهای خود را حفظ کنند.

وی افزود: در میان ما رزمنده‌ای بود که نامش مهدی بود و ۱۳ سال داشت و وقتی که ما را به اردوگاه‌ها و پادگان‌های عراقی‌ها می‌بردند چون مهدی از همه ما کوچکتر بود، برای او آبمیوه خنک می‌آوردند و به اواصرار می‌کردند تا بنوشد و پیش ما شرمنده شود چون که همه ما به شدت تشنه بودیم و لب‌هایمان از تشنگی خشک شده بود اما مهدی گفت من به شرطی آبمیوه را می‌نوشم که به دوستانم نیز بدهیدوسپس آبمیوه را به سمت عراقی ها پرتاب کرد.

احمدی به سوال یکی از ژنرال های عراقی از مهدی اشاره کرد و گفت: ژنرال عراقی که قصد تحقیر مهدی را داشت، از او پرسید «تو مگرجنگیدن را بلد هستی که به جبهه آمده ای؟» اما مهدی با افتخار در پاسخ به او گفت من کار کردن با همه سلاح ها را بلد هستم حتی می‌توانم آن تانکی را که تو در کنارش ایستاده ای ، برانم.

وی در پایان اظهار کرد: یکی دیگر از درجه‌داران عراقی از مهدی پرسید «چرا با این سن کم به جبهه آمده ای تو تکلیفی نداری و اکنون باید درس بخوانی و تفریح کنی» مهدی پاسخ داد « مگر در صحرای کربلا علی اصغر، قاسم و حبیب بن مظاهر حاضر نبودند؟ پس جهاد در راه اسلام سن و سال نمی‌شناسد»  وقتی که عراقی‌ها نام شهدای کربلا راشنیدند تعجب کردند چون آنها فکر می‌کردند ما ایرانیها آتش پرست هستیم ولی بعد از شنیدن این صحبت‌ها بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند.


برچسب ها
نوشته شده در   جمعه 9 آبان 1399  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode