ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 10 آذر 1403
شنبه 10 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 9 مهر 1399     |     کد : 193715

سایه سرد طلاق عاطفی بر زندگی خاموش

طلاق عاطفی، یکی از معضلات پیچیده ‌ای است که اخیرا در بسیاری از جوامع ازجمله کشور خودمان دیده می ‌شود و بایستی برای کاهش وقوع آن چاره ‌ای موثر اندیشید.

طلاق عاطفی، یکی از معضلات پیچیده ‌ای است که اخیرا در بسیاری از جوامع ازجمله کشور خودمان دیده می ‌شود و بایستی برای کاهش وقوع آن چاره ‌ای موثر اندیشید.

به گزارش سرویس اجتماعی نصر، جوانان سردرگم تا زمانی که مجرد هستند احساس می ‌کنند که ازدواج کنند بهتر است، وقتی هم که ازدواج می ‌کنند پشیمان می ‌شوند. این وصف حال زوج ‌هایی است که وقتی پای درد دل آن ها می ‌نشینیم هشدار می ‌دهند که ازدواج نکنید بهتر است؛ وضعیتی نابسامان که تداعی‌کننده ناپختگی‌ جوانان است.
این روزها اگر خوب به اطرافمان نگاه کنیم، متوجه می شویم که هیچ خبری از درک متقابل بین زن و شوهر ها وجود ندارد و زوج ‌ها با کوچکترین تلنگری راه طلاق را پیش می ‌گیرند. در واقع نه ‌تنها خود را به مخمصه می ‌اندازند، بلکه خانواده‌ هایشان را نیز اسیر درگیری‌ های خود می‌ کنند و بدتر آنکه پای کودکی هم در میان باشد.
در این گزارش قرار است زوج هایی که نسبت به یکدیگر سرد شدند و آن احساس سابق را ندارند و به اصطلاح زن و شوهر هستند ولی فقط در کنار هم به‌دلیل یک نقطه مشترک آن هم فرزندانشان نفس می‌ کشند، اما زندگی نمی‌ کنند را با یک آسیب شناس خانواده مورد بحث قرار دهیم.

تعریف طلاق عاطفی
"ساناز برزگر "، دکترای روانشناسی خانواده طلاق عاطفی را چنین تعریف کرد: طلاق عاطفی، جدایی بدون طلاق است و زمانی اتفاق می ‌افتد که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی می‌ کنند ولی تقاضای طلاق قانونی ندارند و داشتن فرزند یا نگاه منفی جامعه به طلاق می ‌توانند دلیل عدم طلاق قانونیشان باشد.
در خانواده ‌هایی یک تشنج روانی حکم‌ فرماست و نگرش ‌های منفی، ترس و نگرانی از تنهایی، از دست دادن فرزندان و یا ناتوانی در تامین نیازهای زندگی باعث می شود تا زوجین تصمیم بگیرند که به اجبار زیر یک سقف باهم زندگی کنند.
طلاق درواقع به معني جدا‌شدن زن و مرد و رها‌شدن از قيد نکاح و رهايي از زناشويي است. مي توان گفت طلاق واقعه نيست بلکه فرآيندي است که طي ساليان متمادي بين همسران شکل مي ‌گيرد و با رسيدن به مرحله حاد ظاهر مي ‌شود. شايد بتوان گفت طلاق را ما به دو صورت مي ‌بينيم:

الف- طلاق رسمي: که زن و مرد با مراجعه به دادگاه به ‌طور قانوني از هم جدا مي ‌شوند و ديگر هيچ تعصبي به يكديگر ندارند.

ب_طلاق خاموش یا طلاق عاطفي: در اين نوع طلاق زن و مرد زير يک سقف زندگي مي ‌کنند ولي هيچ رابطه احساسي ميان آن ‌ها وجود ندارد.

فكر مي ‌كنيد كدام يك از اين دو به فرزندان آسيب بيشتري مي ‌رساند؟
وی افزود: بارها شنيده‌ ايد كه جدايي والدين زندگي فرزندان را تباه مي ‌كند و عامل اصلي تمامي مشكلات روحي و رواني و رفتاري فرزندان به شمار مي ‌آيد؛ اما تحقيقات بسيار زيادي در مورد تاثير جدايي والدين بر زندگي فرزندان انجام شده است كه اغلب آن ‌ها بدون بررسي علل مشكلات رفتاري يا ذهني كودكان طلاق، با نگاهي سطحي و ساده، جدايي والدين را عامل تمامي اختلالات رفتاري ذكر كرده و با توجه به اين فرضيه اشتباه، مانع جدايي بسياري از زوج ‌ها شده‌ اند.
ولي آيا زندگي كردن كودك در يك خانه پرتشنج كه افراد آن رابطه سرد و بي ‌روحي با يكديگر دارند، آسيب كمتري به روح و روان او وارد مي ‌آورد؟ بی تردید يك طلاق خوب و مسالمت ‌آميز از دوام يك زندگي پرتنش بهتر است.
برزگر تصریح کرد: رسیدن به طلاق عاطفی در بین زوجین دارای مراحلی است که طبق تحقیقات انجام ‌شده سه مرحله از تمام مراحل مهم ‌تر است و این سه مرحله هم عبارت است از (ایجاد تنش در خانه به ‌همراه سرزنش کردن به یکدیگر)، (بدبینی و استرس به ‌همراه افکار منفی ) و (عصبانیت و در آخر پرخاشگری به ‌همراه خشم) که این سه مرحله باعث شکل‌گیری طلاق عاطفی در خانواده ‌ها می ‌شود.
این آسیب شناس خانواده اذعان کرد: نگاه ما به وضع طلاق عاطفی اینگونه است که هر شخصیتی فرایند رشدی دارد و بعد با سن بلوغ بحث دگرخواهی ها پیش می آید و در سنین بالاتر بحث ازدواج صورت می گیرد. در ازدواج بحث زوجیت مطرح است. زوجیت بحث تامین نیازهای جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و کمک به همسر در شکل گیری شخصیت فردی و هویت خود را پیش می آورد. اینکه زن به مرد و مرد به زن کمک کنند تا در مسیر تکامل با توجه به فلسفه خلقت خداوند که انسان را آفرید در حرکت باشند.
برزگر ادامه داد: همچنین بحث نیازهای عاطفی و روانی و نیازهای چندگانه انسان است، یعنی نیازهای جنسی نیز در زوجیت مطرح می شود. زن و مرد در مسیر تکامل، مکمل هم هستند. وقتی بحث ازدواج پیش می آید، مرد از زن و زن از مرد این انتظار را دارد. نیازهای چندگانه ۵۰ درصد مرد را زن و نیازهای چندگانه ۵۰ درصد زن را مرد تامین می کند. وقتی زوجیت مطرح می شود منظور زوجیت جسمانی و روانی و عاطفی و اجتماعی است. زن پر و بال می خواهد و از نظر اجتماعی پشتوانه می خواهد و مرد نیز همچنین و رفع این نیازها در مسیر تکامل با شکل گیری زوجیت و ازدواج پیش می آید.
این روانشناس خانواده طلاق عاطفی را که از عوامل اساسی تضعیف بنیان خانواده بوده، علت اصلی طلاق رسمی دانست و اظهار کرد: طلاق عاطفی پدیده‌ ای پنهان و ثبت ‌نشده در زندگی بسیاری از همسران است که در آن اگرچه زن و شوهر به‌ طور رسمی از هم جدا نمی‌ شوند اما بدون هیچ احساسی و عاطفی نسبت به هم و فقط به ‌صورت هم‌ خانه به زندگی خود ادامه می‌ دهند.
برزگر ادامه داد: چنین همسرانی با یکدیگر ارتباط صمیمی ندارند و نمی ‌توانند درباره احساسات و عواطف خود با یکدیگر حرف بزنند. این حالت متضمن فقدان اعتماد، احترام و محبت به یکدیگر است و همسران غالبا به ‌جای حمایت از یکدیگر، در جهت آزار و ناکامی و تنزل عزت‌ نفس طرف مقابل عمل می ‌نمایند و هر یک به دنبال یافتن دلیلی برای اثبات عیب و کوتاهی و طرد دیگری هستند.
این آسیب شناس خانواده به دلایل طلاق عاطفی اشاره کرد و گفت: فقدان اعتماد، احترام و محبت به یکدیگر، عدم رضایت زنانشویی، تولد فرزند، ازدواج تحمیلی در سنین پایین، شبکه ‌های اجتماعی، درک نکردن متقابل اصلی ترین دلایل طلاق عاطفی هستند.

عدم رضایت زنانشویی
وی گفت: عدم وجود رضايت زناشويي در زوجين آن ها را بر اين مي ‌دارد که به‌ دنبال راه ‌هاي مختلفي براي رهايي از اين موقعيت تنش ‌زا باشند.

تولد فرزند
برزگر افزود: تولد فرزند که به همان اندازه مي ‌تواند امکان با هم بودن را افزايش دهد، باعث غلفت زن و شوهر از يکديگر و کمرنگ شدن روابط عاطفي ‌شان خواهد شد که از جمله علل بروز طلاق عاطفي است.

ازدواج تحمیلی در سنین پایین
روانشناس خانواده تصریح کرد: ازدواج‌ هاي تحميلي از يک طرف و پافشاري بي ‌مورد براي ازدواج با وجود مخالفت خانواده ‌ها از طرف ديگر، دو سر طيفي هستند که مي‌ تواند منجر به سرد شدن عواطف زوجين از يکديگر به مرور زمان شود.

بي ‌اعتمادي زوجين به مروز زمان
وی بیان کرد: چند پيشگي زن و شوهر که باعث دوري فيزيکي و خستگي است، پرخاشگري و کم نياوردن مقابل يکديگر که گاه بين بگومگو حرفي گفته مي ‌شود که جبرانش دشوار است، خاطرات تلخي از خود براي زوجين به‌ جاي مي‌گذارد.

شبکه ‌های اجتماعی
وی در خصوص اینکه وضعیت طلاق عاطفی در جامعه امروز ما چگونه است گفت: طبیعتا در هر جامعه انسانی با توجه به بحث تکنولوژی و ابزارها و فضای بی حد و حصر مجازی با چنین مسائلی درگیر است، بخصوص در فضای مجازی قانون مندی نمی بینیم. فرد خلایی عاطفی دارد و با یک تصویر و نوشته و عکس دلدادگی صورت می گیرد وقتی در مرد و زن فقر عاطفی و روانی وجود دارد به طور طبیعی در آن سو وقتی کسی به سوالاتش جواب می دهد و با او هم خوانی اندیشه دارد و همدلی ایجاد می شود این مسائل ایجاد می شود، این در تمام جوامع وجود دارد و در جامعه ما نیز هست ولی در جامعه ما با توجه به رویکرد دینی و اسلامی و اعتقادی و باورها و اینکه باید انسانها مسئولیت رفتار خود را بپذیرند رهنمود هایی داده می شود و این خود آمار را کم می کند ولی وجود دارد.
وی تاکید کرد: امروزه برخی از زوج ها قصد دارند تا نیازها و یا کمبودهای عاطفی را در شبکه های اجتماعی تامین کنند، چرا که در حال حاضر زن و مرد بنا به دلایل مختلف مانند مشکلات اقتصادی و یا مشکلات دیگر زمان و یا حوصله چندانی برای گذران وقت در کنار یکدیگر ندارند که این خود می‌ تواند عاملی برای گرایش هر چه بیشتر به شبکه های اجتماعی باشد.

توصيه به زوج‌هايي كه به خاطر فرزندشان طلاق نمي ‌گيرند
این آسیب شناس خانواده اظهار کرد: اگر  زوجین تنها به خاطر فرزندان شان در کنار یکدیگر زندگی مي‌کنند، در واقع آن ‌ها را در معرض مشاجره و دعوای هر روزه و شاید خشونت بیش از حدي قرار بدهند که به هیچ وجه برای آن ‌ها آرامش بخش و دوست داشتنی نخواهد بود. چنین موقعیتی می ‌تواند تبعات بسیاری براي کودک داشته باشد.
برزگر افزود: هنگامی که والدین انتخاب م ی‌کنند که به خاطر فرزندان خود در کنار یکدیگر بمانند، کودکان مجبور خواهند بود در یک چرخه بی ‌پایان از ناراحتی و کشمکش باقی مانده و با آن شریط بسازند.
وی در پایان ادامه داد: یک ازدواج بد مانند یک زخم سرباز است که هیچ ‌گاه بهبود نخواهد یافت و هرچقدر هم که والدین سعی کنند به خاطر بچه ‌ها با هم بسازند، به‌ جايي نمي‌ رسند. بنابراين ادامه چنين زندگاني ‌اي نه تنها سودي براي كودك ندارد، بلكه او را در معرض آسيب ‌هاي بسياري قرار مي‌ دهد كه آثار آن ‌ها تا هميشه در زندگي او باقي مي ‌ماند. بنابراين بهترين شيوه براي در نظر گرفتن آينده كودكان در اين شرايط ناگزير، جدا شدن در آرامش و مديريت مشترک اداره كودك پس از طلاق است. به ‌اين معني كه پدر و مادر بعد از طلاق بايد همکاري ‌شان را راجع به مسائل بچه  ها ادامه بدهند.
گزارش نصر حاکی است، امروزه جوامع مختلف اقدام به پژوهش ‌های گسترده و فراهم‌ سازی برنامه ‌های آموزشی و پیشگیرانه درزمینه ارتقای سلامت خانواده و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر خانواده ازجمله طلاق عاطفی نموده ‌اند که لازم است فرایندهایی که می ‌تواند خانواده را در برابر این نوع آسیب ‌ها و چالش‌ ها محافظت کنند، شناسایی شوند.

گزارش از سحر مغفرت


برچسب ها
نوشته شده در   چهارشنبه 9 مهر 1399  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode