یکی از عناصر اساسی در سنت سلوکی امام حسن مجتبی (ع)، بخشش و کرم است. امام مجتبی(ع) چندین مرتبه در طول حیات خویش نیمی از اموال خود را نیازمندان بخشید و اینگونه مواسات مومنانه را به ما آموخت.
خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه: به مناسبت پانزدهم رمضان، سالروز ولادت کریم اهل بیت، امام مجتبی (ع) با حجت الاسلام حسین روحانی نژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید؛
حجت الاسلام روحانی نژاد در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: درباره سنت سلوکی فعلی امام حسن مجتبی (ع) یعنی سیره عملی امام مجتبی (ع) و سنت سلوکی قولی آن حضرت و سلوک سیاسی حسنی چند نکتهای را اشاره خواهم داشت. واژه سلوک به معنای رفتن است، اما رفتن که از یک مبدأ آغاز میشود و به مقصدی میانجامد. گاه در ظاهر است و انسان از وطن به سوی مقصدی حرکت میکند و گاه این سلوک در باطن صورت میگیرد. در واقع دو گونه سفر و سلوک داریم؛ یکی سفر بدنی و فیزیکی و یکی سفر قلبی. به سفر قلبی یا درونی، سلوک گفته میشود. گاهی از سفر درونی نیز به سیر و سلوک یاد میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: سفر در عالم معنا و معرفت، توجه قلبی به سوی خداوند متعال است و بیشتر درون انسان در حرکت، صعود و تعالی است. هر چند از ظاهر و از شریعت مدد میگیرد، اما آن را از عمق جان انجام میدهد. نیت و توجه قلبی، روح عمل است و ظاهر عمل، جسم آن است. آنچه عمل را الهی میکند و انسان را در مدارج قرب به حق تعالی بالا میبرد نیت خالص و الهی است: «انما الاعمال بالنیات». رسول خدا (ص) فرمود: «لَا قَوْلَ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِیَّةٍ وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ وَ لَا نِیَّةَ إِلَّا بِإِصَابَةِ السُّنَّةِ». سالک کوی حق، عقربه دل و اندیشه اش به سمت خداست.
حسین روحانی نژاد سپس عنوان کرد: امام حسن مجتبی (ع) یک سنت سلوکی دارد که اشارهای به آن میکنم، اما سنت سلوکی، منحصر به عباداتی چون نماز، روزه و امثال آنها نیست، بلکه گستره وسیع و دامنهداری دارد و شامل همه کارهای خیر فردی و اجتماعی میشود. هر گونه کار خیری که انسان انجام میدهد و آن کار خیر به قصد تقرب الی الله و به منظور بالا رفتن از نردبان تقرب باشد، این سلوک، سلوک معنوی و در حوزه عرفان عملی است.
وی ادامه داد: عرفانی عملی دو معنا دارد؛ یک معنا آداب، اعمال و دستورالعملهاست که علم سلوک است و معنای دیگر نفس سلوک انسان است. حرکتی که انسان از عالم ماده به سوی عالم ملکوت شروع میکند و در نهایت به قله منیع توحید بار مییابد، از یقظه و توبه شروع و منازل سلوکی یکی پس از دیگری طی میشود. در اینجا در صدد بیان منازل سلوک نیستم. به هر حال مجموعه اعمال خیر، نیکو و پسندیدهای که صورت میگیرد چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی همه اینها را میتوان اطلاق سلوک کرد. البته حساب انبیا و ائمه هدی (ع) جداست. منصب آنان اختصاص الهی است و این گونه نیست که هرکس منازل سلوک را درنوردد، بتواند بدانها دست یابد. در عین حال سلوک عملی آنها باید نصب العین طالبان طریق حق باشد. چرا که «ولکم فی رسول الله اسوه حسنه». ائمه (ع) الگوی عملی سالکان کوی حق هستند. به هر حال مقصود بیان گوشهای از سیره عملی امام مجتبی (ع) است.
حسین روحانی نژاد اضافه کرد: با این رویکرد میتوانیم بر یک سلسله از اعمال امام حسن مجتبی (ع) عنوان سلوک را بگذاریم. هر چند او امام است و مقرب درگاه الهی است، اما چه پدر او که میفرمود من نفسم را به تقوی ریاضت میدهم و چه خود امام حسن مجتبی (ع)، سیره عملی شأن نشان میدهد که به ریاضت مشروع معتدل در چارچوب شریعت میپرداختهاند. یکی از عناصر اساسی در سنت سلوکی امام حسن مجتبی (ع)، بخشش و کرم است. حضرت در کرم و بخشش بینظیر بود، لذا آن حضرت به کریم اهل بیت (ع) معروف است. مواسات مؤمنانه که این روزها ملت بزرگ ما در ارتباط با خواهران و برادرانی انجام میدهند که بر اثر شیوع ویروس منحوس کرونا دچار مشکل اقتصادی شدهاند، در راستای سلوک حسنی است. مواسات مومنانه و بخششهایی که از سوی مؤمنان صورت میگیرد و رزمایشهای سلوکی و معنویای که در این روزها با اشاره مقام معظم رهبری اتفاق میافتد، در همین راستا و تقرب الی الله است.
یکی از عناصر اساسی در سنت سلوکی امام حسن مجتبی (ع)، بخشش و کرم است. حضرت در کرم و بخشش بینظیر بود، لذا آن حضرت به کریم اهل بیت (ع) معروف است. مواسات مؤمنانه که این روزها ملت بزرگ ما در ارتباط با خواهران و برادرانی انجام میدهند که بر اثر شیوع ویروس منحوس کرونا دچار مشکل اقتصادی شدهاند، در راستای سلوک حسنی است. مواسات مومنانه و بخششهایی که از سوی مؤمنان صورت میگیرد و رزمایشهای سلوکی و معنویای که در این روزها با اشاره مقام معظم رهبری اتفاق میافتد، در همین راستا و تقرب الی الله است
وی سپس گفت: عرفان عملی را نباید در چیزهای خاصی منحصر کنیم. این کارها خودش یک نوع سلوک و عرفان عملی است و عملاً در مسیر قرب الی الله قدم برداشتن است. امام حسن مجتبی (ع) کریم اهل بیت است. گویا امام حسن مجتبی (ع) از بین ائمه، مظهر کرم و بخشش است. نمونههای نقل شده از سیره عملی آن حضرت نشان دهنده این واقعیت است که کرم در وجود این امام معصوم جلوهگر است. سعه صدر امام هم ویژگی برجسته دیگر ایشان است. چقدر به امام حسن مجتبی (ع) از سوی حتی نزدیک ترین کسان و هواداران آن حضرت بعد از ماجرای صلح با معاویه اهانت میشد و حتی به ایشان برچسب مذل المومنین میزدند و میگفتند که تو مؤمنان و شیعیان را خوار کردی، اما امام تحمل میکردند.
حسین روحانی نژاد خاطرنشان کرد: در سخاوت و حلم و بردباری هیچکس به پای ایشان نمیرسید. امام حسن مجتبی (ع) در عبادت، زهد، تقوا و فضلیت نیز در اوج بود. وقتی که ایشان میخواست عازم سفر حج شود و از مدینه به مکه برود و این مسافت طولانی و دشوار را با وسایل آن روزگار طی کند، با آنکه مرکب در اختیار حضرت بود، اما برای قرب بیشتر به خدا پیاده به راه میافتاد و گاهی با پای پیاده و برهنه این مسیر را طی میکرد.
وی همچنین عنوان کرد: امام مجتبی (ع) هرگز به کاری نمیپرداخت مگر اینکه خدای سبحان را همواره مد نظر داشت. از نظر راستگویی راستگوترین مردمان بود. وقتی به مسجدی میرسید، حالتی در او به وجود میآمد که عجیب بود و عرضه میداشت: بار خدایا! مهمان تو به در خانه تو آمده است. مسجد را خانه خدا و خدا را میزبان و خود را مهمان میدید و عرضه میداشت: ای احسان کننده! بنده گناهکار تو بر درگاهت ایستاده. ای کریم! تو از بدیهایم به زیباییها و خوبیهایت درگذر. این حالت انقطاع الی الله در حضرت در این گونه موارد کاملاً مشهود بود.
روحانی نژاد در ادامه اظهار داشت: شرافت، بلندی قدر و عزت امام حسن مجتبی (ع) به حدی بود که راوی میگوید حسن بن علی را در راه مکه ملاقات کردم و دیدم که از مرکب خود فرود آمد و پیاده به راه افتاد. ابهت و جاذبه معنوی امام همه رهروان مکه را هم پای ایشان کرد. همه کسانی که در کاروان بودند به او اقتدا کردند و پیاده به راه افتادند و حتی بعضی از کسانی که چندان موافق با آن حضرت نبودند مثل سعد بن ابی وقاص هم ناگزیر پیاده شدند و در کنار آن حضرت به راه افتادند.
وی افزود: در راستای حرکت مواسات مومنانه که مردم ما این روزها از ائمه الگو میگیرند و به آنها تأسی میکنند، امام حسن مجتبی (ع) ۲ بار امکانات و اثاثه زندگی خود را برای رضای خدا به دو قسمت مساوی تقسیم کرد. نیمی را به فقرا داد و نیمی را برای خود گذاشت. در روایتی هم آمده است که ۳ بار تمام دارایی خودش را به دو قسمت مساوی تقسیم کرد و نیمی را در راه خدا داد و نیمی را برای خود نگه داشت. حتی اگر دو جفت کفش داشت، یک جفت برای خود نگه داشت و جفت دیگر را در راه خدا به نیازمندان داد.
امام حسن مجتبی (ع) ۲ بار امکانات و اثاثه زندگی خود را برای رضای خدا به دو قسمت مساوی تقسیم کرد. نیمی را به فقرا داد و نیمی را برای خود گذاشت
حسین روحانی نژاد ادامه داد: امام حسن مجتبی (ع) به یک شاعری صلهای داد. یکی از کسانی که در آنجا حاضر بود به حضرت اعتراض کرد و گفت که سبحان الله بر شاعری که معصیت خدا میکند و بهتان میزند بخشش میکنید و صله میدهید؟ فرمود ای بنده خدا، بهترین بخشش از مال آن است که با آن آبروی خود را نگاه دارید. احتمالاً شاعری بوده که اگر به او بیتوجهی میشد چه بسا زبان به هجو میگشود. مرد دیگری از حضرت چیزی خواست و اعلام نیاز کرد، آن حضرت ۵۰ هزار درهم و ۵۰۰ دینار به او بخشید و به او فرمود کسی را برای حمل این بار بیاور. وقتی هم که کسی را آورد تا درهم و دینارها را که حجم زیادی هم داشته است ببرد، حضرت برای اینکه از این پول به عنوان کرایه نپردازد، عبای خود را که قیمتی هم بود به عنوان کرایه داد و گفت این هم اجرت باربر.
وی سپس عنوان کرد: فرد عربی برای درخواست کمک به حضور امام حسن مجتبی (ع) آمد، حضرت فرمود هر چه در منزل هست و به هر میزان که امکانات مادی اجازه میدهد به او کمک کنید. ۲۰ هزار درهم در منزل بود همه را به آن عرب داد. آن فرد عرب گفت مولای من اجازه ندادید که حاجتم را بگویم و با اشاره من خودتان این همه لطف کردید. بعد مدیحهای را در شأن آن بزرگوار خواند. آن حضرت در پاسخ وی اشعاری را خواندند به این مضمون که ما قومی هستیم که پیش از آنکه دیگران درخواست و سوال کنند، احسان و خوبی میکنیم.
حسین روحانی نژاد افزود: در روایت آمده است امام حسن مجتبی (ع)، امام حسین (ع) و عبدالله بن جعفر، همسر حضرت زینب (س) به سمت خانه خدا حرکت میکردند. توشهای که داشتند و همین طور اثاث آنها مفقود شد. گرسنه و تشنه به یک خیمه رسیدند که پیرزنی در آن زندگی میکرد. از او آب طلب کردند. زن گوسفندی داشت و گفت این گوسفند را بدوشید و شیر آن را بنوشید. فهمید که گرسنهاند و غذا هم میل دارند، گفت همین گوسفند را دارم آن را ذبح کنید و نوش جان کنید.
صلح، نقاب از چهره باند تبهکار اموی و معاویه برافکند. زیرا آنان با نقض پیمان و بدعهدی و با تعقیب، زجر، تبعید و کشتن کسانی که قرار بود در امان باشند، چهره واقعی و نیات پلیدشان را نشان دادند
وی اضافه کرد: چند روزی را نزد او اقامت کردند و زمانی که میخواستند از آن زن جدا شوند گفتند وقتی از سفرمان برگشتیم نزد ما بیا تا نیکی تو را جبران کنیم. به مکه برگشتند و روزگاری گذشت و کار بر پیرزن سخت شد و از آن محل کوچ کرد و به مدینه رفت. در مدینه امام حسن مجتبی (ع) او را دید و شناخت و به او گفت که آیا مرا میشناسی؟ گفت نه. فرمود من فلانی هستم و تو به ما کمک کردی و تنها گوسفندت را برای ما ذبح کردی. حضرت تعداد زیادی گوسفند به او دادند و امام حسین (ع) و همین طور عبدالله بن جعفر نیز نیکی او را جبران کردند. زیرا هر سه از نامداران عرصه کرم و بخشش و سخاوت بودند. به این چند نمونه درباره سیره عملی امام حسن مجتبی (ع) که قطرهای از دریای فضائل آن حضرت به خصوص مواسات مومنانه آن بزرگوار است اکتفا میکنم.
حسین روحانی نژاد در ادامه گفت: چند کلمهای هم درباره سنت سلوکی قولی آن حضرت عرض میکنم. سخنان حکیمانه آن بزرگوار، سنت سلوکی قولی ایشان به شمار میآید. حضرت فرمود هر کس به درگاه خدا اخلاص ورزد و گفتار حضرت حق را دلیل راه خود قرار بدهد و در صراط مستقیم حرکت کند، خدا هم او را هدایت میکند و توفیق رشد به او عطا میکند و به روشهای گوناگون او را ارشاد میکند. کسی که پناهنده به خدا باشد در امان است و در مسیر تقرب حضرت حق قرار میگیرد و کسی که اطاعت میکند در مسیر تقرب الی الله حرکت میکند.
وی سپس اظهار داشت: حضرت کلمات فراوانی دارند. حکمتهای فراوانی در سنت قولی آن حضرت وجود دارد و نصایح حکیمانه بسیار درخشانی دارند. در جای دیگر میفرمایند دستور خدا را اطاعت کنید و به او ایمان بیاورید. کسی که عظمت خدا را دریابد سزاوار نیست بزرگی و گردن کشی بکند. سربلندی آنها که بزرگی خدا را میشناسند در فروتنی است و عزت آنها که جلال و عظمت و بزرگی خدا را درک کنند به این است که در برابر او به سجده بیفتند و متواضع باشند و به درگاه او سر بندگی بسایند.
زندگی امام حسن مجتبی (ع) با زندگانی برادر ایشان امام حسین (ع) ارتباط تنگاتنگی دارد. سلوک سیاسی این دو بزرگوار هم با هم ارتباط وثیق و محکمی دارد. حادثه کربلا و قیام عاشورا گرچه به ظاهر حسینی است، اما باطناً حسنی است
حسین روحانی نژاد عنوان کرد: به سنت سلوک سیاسی حضرت هم اشارهای بکنم. زندگی امام حسن مجتبی (ع) با زندگانی برادر ایشان امام حسین (ع) ارتباط تنگاتنگی دارد. سلوک سیاسی این دو بزرگوار هم با هم ارتباط وثیق و محکمی دارد. حادثه کربلا و قیام عاشورا گرچه به ظاهر حسینی است، اما باطناً حسنی است. به این معنی که قیام کربلا پیش از آنکه حسینی باشد، حسنی است. به این دلیل که امام حسن مجتبی (ع) با صلحی که در شرایط خاص و ناگزیر و بر اساس مصالح حکمیانه انجام دادند، ولی معاویه و باند تبهکار اموی مفاد قرارداد را زیر پا گذاشتند، نقاب نفاق را از چهره برافکندند. دشمنانی که خودشان را پشت حرکات ظاهری شرعی پنهان کرده بودند و به ظاهر ادعای مسلمانی میکردند، با نقض پیمان و با بدعهدی و پیمان شکنی، خودشان را رسوا کردند.
وی همچنین گفت: عزیزانی که میخواهند با سلوک سیاسی امام حسن مجتبی (ع) آشنا شوند یکی از کتابهایی که بسیار ارزشمند است کتابی به نام «صلح الحسن» نوشته عالم نامدار نجف شیخ راضی آل یاسین است. این کتاب را مقام معظم رهبری سالها قبل از انقلاب با قلم بسیار شیوا و جذاب ترجمه کردند، ولی در ذیل عنوان اصلی یک تعبیری گنجاندند که نشان میدهد سلوک سیاسی امام حسن مجتبی (ع) تا چه حد با سلوک سیاسی امام حسین (ع) ارتباط محکمی دارد. عنوان کتاب را این گونه ترجمه کردند: صلح امام حسن، پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ. گویی امام حسن (ع) صحنه را آماده کرد و نرمشی را انجام داد و ضربه نهایی را امام حسین (ع) با خون خودش زد.
حسین روحانی نژاد سپس گفت: اگر نبود صلح امام حسن مجتبی (ع)، خون امام حسین (ع) این گونه به ثمر نمینشست. یکی از عالمان شیعه در لبنان، عالم بسیار فرهیخته و کم نظیر سید شرف الدین جبل عاملی مقدمهای بر این کتاب زده که مقام معظم رهبری را از نوشتن مقدمه منصرف کرده است. مقدمه او بسیار عالمانه است و تعبیرات عجیبی دارد. تعبیر این است که قیام عاشورا پیش از آنکه حسینی باشد حسنی است. در واقع امام حسن در به ثمر نشستن قیام عاشورا نقش دارد. ایشان عناصری را که در گرداگرد حضرت بودند و بافت فکری و اجتماعی کوفه را - که یک پادگان نظامی بوده و عناصر مختلفی با ایدهها و انگیزههای گوناگون و مردمانی به رنگهای مختلف در آن میزیستند - بررسی و تحلیل میکند. اینها امام حسن مجتبی (ع) را تنها گذاشتند و امام یاوری نداشت.
اگر نبود صلح امام حسن مجتبی (ع)، خون امام حسین (ع) این گونه به ثمر نمینشست
وی اظهار داشت: این صلح، نقاب از چهره باند تبهکار اموی و معاویه برافکند. زیرا آنان با نقض پیمان و بدعهدی و با تعقیب، زجر، تبعید و کشتن کسانی که قرار بود در امان باشند، چهره واقعی و نیات پلیدشان را نشان دادند. به هر حال زندگی امام حسن مجتبی (ع) با زندگی برادر بزرگوارشان ارتباط تنگاتنگی دارد و این برداشت که امام حسن مجتبی (ع) اهل رویارویی و قیام نبود و اهل صلح و سازش بود، برداشت بسیار غلطی است. امام بر اساس وظیفه و مطابق شرایطی که وجود داشت، بهترین تصمیم را گرفت.
حسین روحانی نژاد در پایان گفت: کار این دو برادر در هم تنیده است و به سوی یک مقصد و مقصود پیش میرود. زندگی سیاسی این دو برادر به سمت هدف عالی پیش رفت و امام حسین (ع) این حرکت را با پشتوانه آن نرمش قهرمانانهای که برادرش انجام داد، به پیش برد و آن قیام عظیم الهی که علت مبقیه اسلام بود صورت گرفت. این بحث، بحث دامنهداری است و یکی از کتابهایی که در این باره بسیار جالب است «زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع)» است که عالم محقق لبنانی سید جعفر مرتضی آن را نوشته است. ایشان مردی بینظیر در تحقیق بودند و اخیراً در لبنان رحلت کردند. هم درباره سیره نبوی بهترین کتاب و تحقیقات را دارد هم در ارتباط با سلوک سیاسی امام حسن مجتبی (ع) و زندگی سیاسی آن بزرگوار تحلیلهای بسیار جالبی دارد.