ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 19 بهمن 1387     |     کد : 1913

واژه شناسي هرمنوتيك

هرمنوتيك به ده معنا است، و در چه حوزه­ هايي مطرح مي­شود؟

 

الف) واژه ­شناسي هرمنوتيك :

واژة هرمونوتيك از يونان باستان به طور متفرق تداول و رواج داشته است. ارسطو از اين لفظ براي نام گذاري بخشي از كتاب ارغنون كه در باب منطق قضايا است، استفاده كرده و آن قسمت را «پاري ارمنياس» به معناي «در باب تفسير» ناميد. وي در اين اثر بيان نمود كه قضيه چگونه بايد تشكيل شود تا نتيجه درست به دست آيد.

هرمنوتيك واژه يوناني است و به معني «هنر تفسير» یا « تفسير متن» مي­باشد. گاهي گفته مي­شود اين واژه ريشه لغوي با «هرمس» پيام رسان خدايان بي­ارتباط نيست. در حقيقت مفسر، كار هرمس را انجام مي­دهد و مي­كوشد تا هرمس گونه معناي سخن را كشف كند، همان گونه كه هرمس پيام آور و مفسر پيام خدايان بود. پيام خدا را كه براي عموم قابل فهم نبود، قابل فهم نبود، قابل فهم مي­كرد و براي مردم توضيح مي­داد.

 

ب) تعريف هرمنوتيك:

هرمنوتيك «هنر دست يابي به فهم كامل و تام عبارتهاي گفتاري و نوشتاري است» يعني هرمنوتيك علم به قواعدي است كه با دانستن و به كار بستن آن مراد واقعي مؤلف كتاب يا گوينده سخن معلوم مي­شود.

اصطلاح  هنرمنوتيك به عنوان شاخه­اي از دانش تا عصر رنسانس يعني قرن شانزدهم ميلادي هنوز تحقق خارجي نيافته بود. تا قرن هفدهم ميلادي بحث يا گفتار منظم و مرتبطي را سراغ نداريم كه شاخة خاصي از دانش را تشكيل دهد و نام هرمنوتيك بر آن نهاده شده باشد.

معمولاً «دان هاور» را نخستين كسي مي­دانند كه اين واژه را براي شناساندن گونه­اي از دانش استفاده كرد. وي در سال 1654 ميلادي از اين كلمه در عنوان كتابش مدد گرفت.

هرمنوتيك به عنوان يك روش از تأويل متون مقدس (تورات و انجيل) آغاز شد. در دوران قبل از پيدايش صنعت چاپ زماني كه كتاب مقدس (انجيل و تورات) به شكل دست نويس تهيه مي­شد، در جهت يافتن نسخه اصل و معتبر آن و رفع اشتباهات ناسخان به كار مي­رفته است. در عصر رنسانس پروتستان­ها با زير سؤال بردن تفسير رسمي كليساي كاتوليك از كتاب مقدس، با توسعه در معناي تفسير و يافتن اصول اساسي و قواعد نو در تأويل كتاب مقدس، قاعده مند كردن عمل تفسير، و منضبط نمودن فهم خود از متن كتاب مقدس را وجهة همت قرار دادند.

براي اين كه روشن شود تفسير يك متن، چگونه نيازمند به علوم و مقدماتي است كه مفسر بدون داشتن اين علوم نمي­تواند مفسر واقعي باشد و نمي­تواند مراد مؤلف را كشف كند، گفتار مرحوم راغب اصفهاني را در مورد شرايط تفسير و مفسر قرآن كريم نقل مي­كنيم.

ايشان مي­فرمايد:

تفسير كتاب الهي جز در سايه يك رشته علوم لفظي و عقلي و موهبت الهي امكان پذير نيست:

1ـ شناخت الفاظ كه متكفل آن علم لغت است.

2ـ مناسبت برخي لفظ­ها با برخي ديگر كه بيانگر آن علم اشتقاق است.

3ـ شناسايي عوارض الفاظ يعني صيغه سازي و اعراب آخر كلمه كه بيانگر آن علم صرف و نحو است.

4ـ شناسايي قرائت هاي مختلف

5ـ شأن نزول آيات، به ويژه آن چه سرگذشت پيشينيان است كه در علم اخبار و آثار يحث مي­شود.

6ـ آن چه كه از رسول خدا دربارة مجملات و مبهمات قرآن نقل گشته، مانند گفتار رسول خدا درباره نماز و زكات آنها در قرآن و شرح آنها در سنت پيامبر است.

7ـ شناسايي ناسخ و منسوخ و عام و خاص، و مسايل اجمالي و اختلافي كه از آنها در علم اصول بحث مي­شود.

8ـ شناسايي احكام دين و آداب آن و سياست اسلامي كه علم فقه از آن بحث مي­كند.

9ـ شناسايي ادله و براهين عقلي كه از آنها در علم گفتگو مي­شود.

10ـ علم موهبتي، كه خدا آن را در اختيار كسي قرار مي­دهد كه بداند و عمل كند (عالم با عمل)

مي­بينيم كه مفسر قرآن كريم بايد دائره المعارفي از علوم اسلامي باشد تا بتواند به تفسير صحيح كلام خدا دست يابد.

تنها متون و كتاب ها نيست كه فهم صحيحش به آشنايي به زبان متن و چيزهاي ديگري كه براي فهم متن ضروري است نياز دارد، بلكه فهم صحيح گفتارها هم به آشنايي با تعبيرات و كنايه ها و اصطلاحات نيازمند است و اگر اين آشنايي نباشد، به سوء فهم گرفتار مي­شويم.

شهيد مطهري مي­گويد: كنت گو بينو كه در زمان ناصر الدين شاه در ايران اقامت داشته و زبان فارسي را خوب تكلم مي­كرده، د ركتابي به نام سه سال در ايران به زبان فرانسه منتشر كرده و به فارسي ترجمه شده است، آن جا كه كيفيت احوال پرسي ايرانيان را شرح مي­دهد، مي­گويد: پس از آن كه شما و صاحب خانه و جميع حضار نشستيد، شما به طرف صاحب خانه رو مي­كنيد و مي­گوييد: آيا بيني شما فربه است؟ صاحب خانه مي­گويد: در سايه توجهات باري تعالي بيني من فربه است. بيني شما چطور است؟ .... من در بعضي مجالس ديده­ام كه حتي پنج مرتبه اين را از يك نفر سوال كرده­اند و او پاسخ داده است، و حتي شنيدم در توصيف يكي از علماي تهران مي­گفتند كه از بزرگترين خصائصش اين بود كه وقتي به ملاقات يكي از بزرگان مي­رفت، نه تنها در خصوص بيني وي و متعلقان وي پرسش مي­نمود، بلكه راجع به بيني تمام نوكرها و حتي دربان استفسار مي­كرد.

ملاحظه كنيد اين مرد در اثر عدم آشنايي به تعبيرات فارسي و گمان اين كه در جملة «دماغ شما چاق است» منظور از كلمه دماغ، بيني و منظور از چاقي، فربهي است (در صورتي كه اين جمله براي احوال پرسي است) دچار چه اشتباهي شده و به چه صورت مسخره آميزي آن را نقل كرده است. قطعاً كنت گوبينو در بيان اين جمله غرض سويي نداشته و تنها عدم آشنايي كامل به تعبيران فارسي او را به اين اشتباه انداخته است.

 

ج) قلمرو هرمنوتيك:

در زبان علمی امروز هرمنوتیک از دایره تفسیر یک متن پافراتر نهاده و در حوزه همه علوم انسانی مطرح می گردد. در مورد فهم تاریخ (حوادث تاریخی) به ویژه با توجه به فاصله زمانی مفسر با آن حادثه (هرمنوتیک تاریخی)، فهم عواطف و احساسات (هرمنوتیک روان شناختی) و به طور کلی فهم جهان بیرون از خود، دسترسی بر جهان درونی دیگران، از طریق علائم و الفاظ و اصوات به کار می رود.  مثل اینکه  هرمنوتیک جریان و روش فهمیدن را می آموزد.

بنابراین حتی در مورد تفسیر یک نقاشی و یا یک مجسمه نیز به کار می رود.

به عبارت دیگر : هرمنوتیک در هر یک از موارد مورد شناخت و قابل شناسایی، روش شناخت آن مورد را ارائه می دهد تا معنای واقعی به دست آید، مثلاً برای به دست آوردن معنای یک شعر، آگاهی از فرهنگ و شرایط حاکم بر شاعر لازم است.

سعدی درباره اعتدال مزاج انسان می گوید :

چهار اصل مخالف سرکش چند روزی شوند با هم خش

گر یکی زین چهار شد غالب جان شیرین بر آید از قالب

سعدی این اندیشه (سلامتی مزاج انسان در گرو تعادل چهار عنصر مخالف سرکش است) را از دانش معاصر آن روز بهره گرفته که مزاج انسان را با چهار عنصر به نام های : صفرا، سودا، بلغم و خون تفسیر می کردند و غلبه یکی بر دیگری را مایه بیماری می دانستند و تعادل آن ها را مایه صحت؛ در حالی که علم پزشکی امروز صحت مزاج را از طریق فرضیه های جدید تفسیرمی کند.

پس هرمنوتیک در تمام شاخه های علوم و معارف بشری مطرح است. و هر شاخه معرفتی مجموعه قواعد و اصول معرفتی و تفسیری مخصوص خود لازم دارد. فهم کتب فلسفی یک مقدماتی دارد و فهم متون طبی مقدمات دیگر و فهم متون ادبی اصول دیگر و فهم کردار انسان ها اصول ویژه خود را می طلبد.

این همه مربوط است به هرمنوتیک «روش شناسی» که روش فهم و تفسیر را ارائه می دهد، در مقابل هرمنوتیک فلسفی.

هرمنوتیک فلسفی :

هرمنوتیک فلسفی عبارت است از بیان این که فهمیدن چیست و در چه شرایطی به وجود می  آید. هرمنوتیک فلسفی برخلاف هرمنوتیک روش شناسی نه به مقوله فهم متن منحصر می شود و نه در چهارچوب فهم علوم انسانی محدود می گردد، بلکه به مطلق فهم نظر دارد و در صدد تحلیل واقعه فهم و تبیین شرایط وجودی حصول آن است.

 

نتیجه : هرمنوتیک دو بخش است : یکی روش شناسی و آن عبارت است از دانش روش دست یابی به مفهوم و معنای واقعی مسئله مورد مطالعه و مورد تفسیر که شامل همه علوم انسانی می شود.

دیگری هرمنوتیک فلسفی و آن عبارت است از : دانش کشف واقعیت و حقیقت مسئله «فهمیدن»، «عمل فهمیدن» و شرایط به وجود آمدن فهمیدن و درک کردن


محمد كنعاني - سازمان تبليغات اسلامي استان

منابع :

1ـ محمد خوانساری، منطق صوری، ج 1؛ محمدرضا مظفر، المنطق،


2ـ محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 1،


نوشته شده در   شنبه 19 بهمن 1387  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode