یک کارشناس مسایل مذهبی با بیان اینکه پیادهروی اربعین سمبل حمایت از حرکت حق علیه باطل است، گفت: ریشه پیادهروی اربعین به تاریخ شیعه بازمیگردد.
حجتالاسلام اصغر نقدی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: جابر بن عبدالله انصاری از صحابی پیامبر(ص)، دوستش عطیه و سپس کاروان اسرای کربلا، اولین افرادی هستند که در اربعین با پای پیاده به زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) رفتهاند.
وی با بیان اینکه علاوه بر این پیشینه، پیادهروی برای زیارت در روایات از جمله اعمال مستحب است، افزود: حتی در روایتی آمده که برای تشرف به زیارت امام رضا(ع) نیز مسیری را پیاده روی کرده و در آرامش ذکر گفته شود، این عمل، آمادگی جهت تشرف به محضر شریف امام معصوم(ع) را فراهم میکند.
وی با اشاره به احادیث و روایات در مورد اهمیت و جایگاه "زیارت اربعین"، بیان کرد: روایت شده یکی از علامتهای مومن، زیارت اربعین بوده و زیارت سید الشهدا(ع) نیز که در روایات و احادیث بسیار مورد تاکید قرار گرفته است، از اینرو جایگاه والای زیارت اربعین بیش از پیش روشن میشود.
امام حسین(ع)، سمبل مبارزه با طاغوت است
حجتالاسلام نقدی با تاکید بر اینکه امام حسین(ع)، نماد و سمبل مبارزه با طاغوت است، افزود: هر کس به زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) برود، در حقیقت از حرکت حق علیه باطل پشتیبانی کرده و نام خود را در نهضت حسینی ثبت میکند.
وی با اشاره به اینکه پیادهروی اربعین از قدیمالایام بین مردم عراق رواج داشته و موضوعی نیست که صرفا در چند سال گذشته به وجود آمده باشد، افزود: این پیادهروی ریشه در تاریخ ما داشته و پیادهروی برای زیارت معصومان نیز رایج بوده است، بنده نیز در طول زندگی خود شاهد آن بوده و به خاطر دارم که 50 سال پیش در شهرستان مراغه در روز اربعین و به نیت "زیارت اربعین" 10 کیلومتر راه را با پای پیاده به سمت امامزاده سیدابراهیم(ع) می پیمودند و عزاداری میکردند؛ چنین اعمالی از قدیم در بین شیعیان مرسوم بوده و موضوع جدیدی نیست.
وی با بیان اینکه رونق یافتن گستردهی پیادهروی اربعین طی سالهای اخیر چند دلیل اصلی دارد، گفت: با از میان رفتن حاکمیت صدام و همچنین پاک شدن منطقه از لوث وجود تروریستهای داعش، زمینه برای رونق این پیادهروی فراهم شده و شیعیان عراق و ایران بر این امر رونق بخشیدند و امروز شاهد سیل میلیونی زوار به سمت کربلا هستیم.
این کارشناس مسایل مذهبی با بیان اینکه شرایط زمانی و قرارگیری جبهه مقاومت اسلامی در مقابل جبهه استکباری دیگر علت رونق یافتن این حرکت است، اظهار کرد: امروز پیادهروی اربعین، نمایش قدرت جبهه مقاومت اسلامی بوده و رونق دادن به آن از واجبات و ضرورتهای دینی است.
وی در این خصوص خاطرنشان کرد: در طول تاریخ حاکمانی مثل متوکل عباسی، زائران حسین را شهید کرده و آزار و اذیت میدادند، از اینرو زیارت سیدالشهدا(ع) به نوعی سمبل مبارزه با ظلم و بیداد است.
وی با بیان اینکه علاوه بر جنبهها معنوی، امروز پیادهروی اربعین یک جنبه دیگر پیدا کرده و در حقیقت راهپییمایی ضداستکباری در عرصه سیاسی است، اظهار کرد: این راهپیمایی، نمایش قدرت جهان تشیع و جبهه مقاومت اسلامی در برابر مخالفان و مستکبران(سلفی، تکفیری، وهابی، حکومتهای امپریالیستی و استکباری و نظام سرمایه داری) است.
استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه زیارت اربعین و راهپیمایی برای شرفیابی به زیارت به نوعی بیعت با امام حسین(ع) و لبیک گویی به نهضت اوست، افزود: حضور در این راهپیمایی و اعلام حمایت از نهضت حسینی، حمایت از حق در برابر باطل و حمایت از عدالت در برابر ظلم و ستم حاکم بر دنیا است، ازاینرو تقویت این جریان وظیفه هر مسلمانی بوده و میتوان گفت که واجب کفایی بوده و اولویت و ضرورت دارد تا جریان حق و عدالت را تقویت کند.
وی با تاکید بر اینکه شیعیان در صورت داشتن توان جسمی و شرایط، در پیادهروی اربعین شرکت کنند، اظهار کرد: شرکت در این راهپیمایی، در وجود انسان احساس نشاط ایجاد میکند و چنانچه بحث نشاط اجتماعی امروز مورد توجه است، تجمعهایی چون "زیارت اربعین" جزو عوال نشاط بخش بوده و اندیشمندانی مثل امیل دورکیم نیز بر این باورند که برای ایجاد نشاط در جامعه باید حضور فرد در جمع و ایجاد احساس مشترک مورد توجه قرار گیرد.
وی در این خصوص تاکید کرد: علاوه بر جنبههای دینی و معنوی، اندیشمندانی چون دورکیم نیز چنین اجتماعاتی را جهت ایجاد نشاط در جامعه لازم میداند و در روایات بسیاری نیز آمده که چنین حرکتهایی به جامعه نشاط میبخشد.
حجتالاسلام نقدی در خاتمه تاکید کرد: باید تا حد امکان و به صورت مادی و معنوی از این جریان حمایت کرده و همچنین مسئولان ایران و عراق نیز در فراهم کردن شرایط برای برگزاری مناسب این تجمع تلاش کنند.
ماجرای اولین زائر امام حسین(ع) در روز اربعین بعد از شهادتش(سال ۶۱ هجری)
شیخ طوسی مینویسد: «روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی پیامبر(ص) که در آن زمان نابینا شده بود از مدینه برای زیارت قبر امام (ع) به کربلا آمد و او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد.
جابر به همراه «عطیه»، فرزند سعد کوفی، یکی از راویان شیعه و از محدثان، به سوی کربلا رفت. عطیه ماجرای زیارت امام حسین (ع) را اینگونه روایت میکند: هنگامی که نزدیک کربلا رسیدیم، جابر در نهر فرات غسل کرد و لباس پوشید و خود را خوش بو ساخت. هر گامی که به سوی قبر امام حسین (ع) برمی داشت، زبانش به ذکر و یاد خدا مشغول بود. هنگامی که نزدیک قبر رسید، گفت: دست مرا به قبر برسان. دست او را روی قبر نهادم. جابر از بسیاری غم و اندوه از هوش رفت و روی قبر افتاد. من به سر و صورتش آب پاشیدم. آن گاه که به هوش آمد، سه بار فریاد زد: «یا حسین». سپس گفت: چگونه دوستی است که پاسخ دوست خود را نمیدهد؟ سپس گفت: «چگونه میتوانی پاسخ بدهی، در حالی که رگهای گردنت بریده شده، خونت ریخته شده و سرت از بدن جدا گشته است؟
در ادامه کتاب اعیان الشیعه، آمده: جابر به اطراف قبر روی گرداند و چنین گفت: سوگند به خداوندی که محمد (ص) را به پیامبری برانگیخته، ما نیز در پاداش شما شریکیم. عطیه از او پرسید: «چگونه در پاداش با آنان شریکیم!؟ در حالی که شمشیری نزدهایم؟ حال آنکه سرهای آنان در راه خدا از تن جدا گشت و فرزندانشان یتیم و همسرانشان بیوه شدند؟». جابر پاسخ داد: «ای عطیه، از حبیبم پیامبر خدا (ص) شنیدم که میفرمود: «هرکس گروهی را دوست بدارد، روز رستاخیز در صف آنان قرار میگیرد و با آنان در یک مکان گرد میآید و هرکس رفتار گروهی را دوست داشته باشد، در پاداش یا کیفر عمل آنان شریک خواهد بود؛ سوگند به خدایی که محمد (ص) را به پیامبری برانگیخته، نیت و اعتقاد من و یارانم، همان اعتقاد و نیت حسین و یارانش است».
عطیه، ادامه ماجرا را اینگونه بیان میکند: «در این هنگام، سیاهی کاروانی از سوی شام پدیدار شد! جابر گفت: «برو از این کاروان برای ما خبری بیاور، رفتم و گفتم: «جابر، برخیز و به پیشواز حرم رسول خدا (ص) بیا. اینک زین العابدین است که همراه عمه ها و خواهرانش میآیند.» جابر با سروپای برهنه حرکت کرد. هنگامی که نزدیک امام سجاد (ع) رسید، امام به وی فرمود: «آیا تو جابری؟» عرض کرد: «آری». امام فرمود: «جابر، در این مکان بود که مردان ما کشته شدند، کودکانمان را سر بریدند، زنانمان اسیر گشتند و خیمه های ما را آتش زدند.»( منبع: عمادالدین قاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص 125، حدیث 72؛ بحارالانوار، ج 68، ص 130،ح 62).
پنج نشانه مومن در روایتی از امام حسن عسکری (ع)
امام حسن عسکری در حدیثی فرمودهاند: نشانههای مؤمن پنج چیز است: اول: 51 رکعت نماز (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوم: زیارت اربعین حضرت سیدالشهداء (ع). سوم: انگشتر در دست راست کردن. چهارم: پیشانی بر خاک گذاردن. پنجم: بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» در نمازهای جهریّه (صبح، مغرب و عشا). منبع: إقبال الأعمال، ج 3، ص