زندگی در روزگار ما به فضای مجازی گره خورده و انجام بسیاری از امور که قبلا فقط در ادارات دولتی انجام میگرفت، با اتصال به اینترنت از داخل منازل امکانپذیر شده است. با داشتن یک تلفن همراه هوشمند، دیگر نیازی به ماشینحساب، دوربین، دفتر یادداشت، فکس، اسکنر، آلبوم، کتابها و مطبوعات کاغذی، کنسولهای بازی، تلویزیون، ویدئو و بسیاری از ابزار دیگر وجود ندارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات ،با گسترش شبکههای اجتماعی، دیگر لازم نیست خانوادههایی که عزیزی دور از خانه دارند، مبالغ هنگفتی بابت مکالمه تلفنی برای خبرگرفتن از او خرج کنند بلکه بهسادگی و فقط با پرداخت هزینه اینترنت میتوان با هرکس در هرجای دنیا که اینترنت وجود داشته باشد، تماس صوتی و تصویری برقرار کرد.
نیاز و وابستگی انسان معاصر به ارتباط داشتن از طریق شبکههای اجتماعی، دولتها را موظف میسازد تا برای برقراری و تسهیل این ارتباط برنامهریزی کنند؛ کما اینکه بدون وجود این ارتباط، بسیاری از امور دولتی نیز با وقفه و اشکال مواجه خواهد شد.
یکی از مسایلی که در این میان مطرح میشود بحث فیلترینگ و محدودسازی دسترسی کاربران به سایتها و برنامههای مختلف است. دولتها برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود، سانسور و فیلترینگ را اعمال میکنند که نهتنها مغایر با شعار آزادی بیان است، بلکه امور روزمره مردم را نیز مختل میسازد.
مردم کشور ما هم با این دغدغه مواجهند که چگونه فیلترینگ میتواند در بخشهای مختلف زندگی آنها اخلال ایجاد کند. در این اوضاع اقتصادی، عده قابلتوجهی از مردم از طریق شبکههای اجتماعی کسب و کاری خانگی راه انداختهاند.
افزایش مهاجرت به دلیل شرایط ناپایدار اقتصادی و اوضاع اجتماعی، افراد بیشتری را نیازمند شبکههای اجتماعی برای تماس با خانواده و آشنایانشان کرده است. افزایش ترافیک و آلودگی هوا باعث روی آوردن کاربران سالمند یا کمتوان به اینترنت برای انجام کارهای بانکی و اداری شده است. همچنین گوشیهای هوشمند، دنیایی از سرگرمیهای گوناگون برای گذران اوقات فراغت به همراه دارند که برای جمعیت جوان و بیکار کشور حائزاهمیت است.
بنابراین هر خبری که از اعمال محدودیتهای جدید در استفاده از شبکههای اجتماعی به گوش برسد، امنیت روانی جامعه را بههم میریزد و کسی هم نیست تا دولت را به اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی متهم کند!
آیندههای چندگانه
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک نشست تخصصی در باره فضای مجازی درایران برگزار کرد.
در این نشست دکتر محمدمهدی مولایی، مدیر گروه تحقیقاتی آیندهبان، درباره آیندههای کیفیت محتوا در فضای مجازی ایران سخنرانی کرد. وی میگوید: درباره روند تکامل اینترنت، دیدگاهی وجود دارد که معتقد است «اینترنت محتوا» عصری سپری شده در سیر تکامل اینترنت است و «اینترنت چیزها» نسل آینده اینترنت خواهد بود.
دکتر مولایی میافزاید: برخلاف رویکرد کلاسیک مطالعات آینده که هدف آن پیشبینی یک آینده مشخص بود و درباره این صحبت میکرد که چه چیزی چه موقع اتفاق خواهد افتاد، در آیندهپژوهی از انواع آیندهها سخن گفته میشود. این رویکرد «آیندههای جایگزین» یا «آیندههای چندگانه» نامیده شده است.
در نتیجه در آیندهپژوهی بهدنبال پیشبینی آینده نیستیم و دامنهای از آیندههای ممکن، باورکردنی، محتمل و مطلوب را مطالعه میکنیم. آیندهپژوهی حوزهای برای تفکر نظاممند در مورد آیندههای جایگزین است.
استفاده از عبارت «آیندهها» بهجای آینده، نشاندهنده رویکرد آیندهپژوهی است که مسیر پیش رو را دارای گزینههای ممکن متفاوت و نه به شکل واحد و مطلقا قابل پیشبینی در نظر میگیرد.
بردگان مدرن ایران متصل به شبکه جهانی، تحتسلطه شرکتهای فراملیتی است.دکتر محمدمهدی مولایی با بیان این موضوع میگوید: این شرکتها با سلب آزادیهای گسترده کاربران در فضای مجازی امکان فعالیت کاربران را تنها در چارچوبهای محدودکننده و از پیش تعیینشده فراهم میکنند. با این حال حاکمیت ایران در جایگاه مقرراتگذار تلاش میکند مدافع حقوق شهروندانش در این شرایط باشد و امکان حداکثر بهرهبرداری از این فضای از پیش تعیینشده را فراهم آورد.
حاکمیت با تعامل مناسب با شهروندان و بخشهای خصوصی و مدنی زمینه را برای ایفای نقش آنها در سطح ملی و فراملی فراهم میکند. در دنیایی که شرایط بینالمللی ایدهآل ما نیست، با نوعی نگاه به درون و همگرایی بین حاکمیت، شهروندان، شرکتهای خصوصی و نهادهای مدنی، ایران در عرصه تولید و مصرف محتوا حرفهایی برای گفتن خواهد داشت و مانند بسیاری از کشورهای منطقه تابع و مصرفکننده صرف محصولات جهانی نخواهد بود.
مدیر گروه تحقیقاتی آیندهبان با بیان اینکه شرکتهای فراملیتی به قدرت مطلقه فضای مجازی تبدیل شدهاند و به هیچ وجه خود را پایبند به قواعد و اصول بومی دولت- ملتها نمیدانند، میگوید: در این شرایط که آنها به چیزی جز کسب سود بیشتر نمیاندیشند، فعالیت کاربران در چارچوبهای محدودکننده و از پیش تعیینشده ممکن است و کاربران عملا در جایگاه بردگان مدرن این شرکتها قرار گرفتهاند.
سرویسهای بومی
دکتر محمدمهدی مولایی میگوید: ایران با درنظرگرفتن یک چارچوب معین برای فعالیت، «شبکه ملی اطلاعات» یا اینترانت ملی را ایجاد کرده است. در اینترانت ملی حاکمیت فراتر از مقرراتگذار، یکی از ذینفعان اصلی در تولید، توزیع و انتشار محتواست و جدیترین بازیگر به حساب میآید. حضور تمام قد حاکمیت عرصه را برای شهروندان و بخشهای خصوصی و مدنی تنگ کرده و مانع از بلوغ و شکوفایی آنها شده است.
وی میافزاید: با افول نقش شرکتهای تجاری در حوزه فاوا، دولت- ملتها مجددا توانستهاند قدرت سابق خود در قرن بیستم را بازیابی کنند. حاکمیت ایران نیز با تسلط کامل بر حوزه زیرساخت و شبکه، امکان فعالیت کاربران در چارچوب معینی را فراهم کرده که منطبق با ارزشها و هنجارهای بومی است. ایرانیان به شبکه مخصوص خود دسترسی دارند و در سرویسهای بومی فعالیت میکنند که توسط حاکمیت و نهادهای وابسته به آن تهیه و تدارک دیده شدهاند.
مرزهای فضای مجازی ایرانی تا حدی منطبق با مرزهای سرزمینی کشور ایران تعریف شده و تهدیدهای امنیت ملی از ناحیه فضای مجازی به حداقل خود رسیده است. شهروندان با سرویسهای مجازی حاکمیتساخته روزگارشان را سپری میکنند و تولید و توزیع محتوا تنها توسط افراد و شرکتهایی که صلاحیتشان تایید شده تحت قوانین و نظارت سفت و سخت حاکمیت جریان دارد.
مدیر گروه تحقیقاتی آیندهبان اشاره میکند: شرکتهای بزرگ چندملیتی قدرت بلامنازع دنیای فناوری هستند و قوانین شبکه جهانی زیر نظر آنها تدوین میشود. ابزارهای دیجیتالی و زیرساختهای شبکهای، برخلاف دوران اولیه اینترنت در محیطی محدود، امکان فعالیت کاربران در چارچوبهای از پیش تعیینشده را فراهم کردهاند.
در این شرایط جهانی، وضعیت ایران از وجهی شبیه به سایر نقاط دنیا و از وجهی متفاوت با دنیاست. فعالیت ایرانیان نیز همچون دیگر کاربران در چارچوبی محدودشده انجام میشود، با این تفاوت که این محدودیت به جهت مستقل و بومی بودن شبکه در ایران مضاعف است. هرچند شبکه اینترانت ملی برای ایرانیان جایگزین شبکه اینترنت جهانی شده، اما حاکمیت در محدوده بومیشده اجازه فعالیت تعریفشده به شهروندان و شرکتهای خصوصی را میدهد و تلاش میکند با ایفای نقش ناظر کمتر در حوزه تولید محتوا بهشکل مستقیم دخالت کند و تنها در جایگاه سیاستگذار باقی بماند.
پیشبینیهایی برای آینده
به گفته دکتر محمدمهدی مولایی پیشبینیها درباره جایگاه حاکمیت در میان فعالان تولید و توزیع محتوا در ایران بیانگر آن است که در سال ۱۳۹۸ سیاست جدید حاکمیت، کاهش تصدیگری و ایفای نقش مجری در تولید محتوا خواهد بود و بودجههای نهادهای حاکمیتی مرتبط کاهش مییابد.
اگر چه با توجه به وضعیت فعلی فیلترینگ و دخالت بیش از اندازه حکومت در اداره فضای مجازی بهنظر میرسد پیشبینیهای انجامشده تا حد زیادی خوشبینانه است.
مدیر گروه تحقیقاتی آیندهبان در بیان پیشبینیهای انجامشده میگوید: در سال۱۴۰۰ حاکمیت از جایگاه مجری در پروژههای تولید محتوا به صورت کامل کنار میرود و همه ردیف بودجههای نهادهای حاکمیتی مرتبط قطع خواهد شد. در سال ۱۴۰۲ با تشکیل نهادهای صنفی قدرتمند در حوزه محتوا حاکمیت، اختیارات خود در نظارت اعم از تعیین صلاحیتها و اعطای مجوزها را به صنوف مرتبط خواهد سپرد.
در سال ۱۴۰۴ حاکمیت در حوزه محتوا تنها در جایگاه سیاستگذار و تعیین کننده مقررات کلان عمل خواهد کرد. با توازن قدرت در میان فعالان تولید و توزیع محتوا سیاستهاو قوانین ضدانحصار در حوزه فعالیت در فضای مجازی در ایران تصویب شده و به اجرا در میآید.
وی تأکید میکند: در آینده کاربران خواهند توانست قدرت تشکلیافتگی پیدا کرده و با ایجاد انجمنها و کمپینهای فیزیکی و مجازی از حقوق خود در حوزه تولید، توزیع و مصرف محتوا دفاع کنند. در کنار دولت و شرکتهای خصوصی به عنوان دو بازیگر اصلی قدرتمند، نهادهای مدنی و غیرانتفاعی دارای نقش جدی در حوزه محتوای مجازی میشوند.
گردش آزاد محتوا در فضای مجازی
دکتر محمدمهدی مولایی میگوید: در زمینه محتوای فضای مجازی در ایران، قدرت بین تمامی ذینفعان پراکنده است و هیچکدام توانایی حذف یکدیگر را ندارند. حاکمیت با تجدیدنظر در سیاست فیلترینگ، مسدودسازی دسترسی شهروندان به محتوا را فقط به حوزههای پورنوگرافی و خلاف امنیت ملی محدود خواهد کرد. تعیین مصادیق برای مسدودشدن با نظر اجماعی ذینفعان خواهد بود.
تمامی قوانین و سیاستهای کلان در جهت تامین حق آزادی در تولید، ارسال و بازنشر محتوا و آزادی در دریافت، ذخیرهسازی، نگهداری و مصرف محتوا بازنگری خواهند شد. حاکمیت با همراهی سایر ذینفعان، امکانات حمایتی برای صداهای خاموش و گروههای مستضعف رسانهای فراهم خواهد کرد تا محدودیتها مانع از انعکاس صدای آنها در فضای مجازی نشود.
مدیر گروه تحقیقاتی آیندهبان تأکید میکند: حق برقراری ارتباط، بهعنوان یکی از حقوق و اصول پایهای و اساسی ایرانیان، به رسمیت شناخته شده و از طریق بازنگری در قانون بالادستی درج خواهد شد.
در سال ۲۰۱۹ ایران از طریق تقویت جایگاه فراملی و حضور موثر در نهادهای بینالمللی به بازیگری موثر در معادلات جهانی بدل میشود. تا سال ۲۰۲۱ ایران با کشورهای هم رده خود که در معادلات سیاسی سابقا با عنوان کشورهای عدم تعهد شناخته میشدند ائتلافی قوی تشکیل خواهد داد.
در سال ۲۰۲۳ ایران و کشورهای همپیمانش بهعنوان یک بلوک قدرتمند در عرصه سیاستهای جهانی فضای مجازی ایفای نقش خواهند کرد.
در سال ۲۰۲۵ فضای مجازی تحت سلطه هیچیک از ابرقدرتهای سیاسی- اقتصادی نخواهد بود و کشورها در برابر شرکتهای چندملیتی میتوانند از حق اعمال حاکمیت ملی خود دفاع کنند
امکان مشارکت حداکثری
براساس سخنرانی دکتر مولایی بهطور خلاصه میتوان گفت وقتی امکان مشارکت حداکثری و آزادانه کاربران در تولید، توزیع و مصرف محتوا فراهم باشد، زمینه شکوفایی و بروز خلاقیتها در تولید محتوا فراهم خواهد شد.
حاکمیت ایران به عنوان قانونگذار، باید زمینه فعالیت شهروندان، شرکتهای خصوصی، نهادهای مدنی و سایر ذینفعان حوزه محتوا را تسهیل و بر فعالیتهای آنها نظارت کند. تمدن ایران با اتکا به ذخایر چندفرهنگی خود و ایفای نقش فعال و همگرایانه حاکمیت، شهروندان، شرکتهای خصوصی و نهادهای مدنی خواهد توانست در عرصه تولید محتوا در فضای مجازی به قدرت منطقهای تبدیل شده و در سطح جهانی هم محصولاتی برای ارائه داشته باشد.
باید دید این پیشبینیها تا چه اندازه درست است و چنددرصد از آنها به وقوع خواهد پیوست. درحال حاضر هنوز میان مسئولان بر سر مسأله فیلترینگ جدال وجود دارد و نظرات بسیار مختلفند.
علیرغم ممنوعیت قانونی فعالیت در برخی شبکههای اجتماعی، بالاترین مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز در این شبکهها فعال هستند. پیامی که مردم از این وضعیت دریافت میکنند آن است که مسئولان معتقدند آزادی خوب است، اما فقط برای خودشان!
دولت و حاکمیت برای پرهیز از ایجاد شکاف و دودستگی در میان مردم باید نسبت به مسأله فضای مجازی موضع شفاف و یکدست داشته باشد و از اعمال سیاستهای دوگانه و چندگانه بپرهیزد تا امکانات مدرنی که میتوانند در نیل به وفاق ملی و افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل میان مردم و مسئولان کارساز باشند، تبدیل به مسألهای بحرانساز که نارضایتی اکثریت مردم را درپی داشته باشد نشوند.
فضای مجازی، تیغ دولبه
اینکه دولتها چگونه امکان استفاده و ارتباط در فضای مجازی را برای شهروندانشان تهیه و تسهیل کنند، یکسوی ماجراست. سوی دیگر همان شهروندان یا بهاصطلاح کاربران اینترنت هستند که باید بلد باشند چگونه از این امکانات درجهت مثبت استفاده کنند، زیرا فضای مجازی هم درست مثل تیغ دولبهای است که میتوان از آن به شکلهای متفاوت استفاده کرد.
دکتر حمید عبداللهیان، استاد ارتباطات، در بیان یکی از مشکلات فعالیتهای مجازی در ایران میگوید: در ایران ۴۴ میلیون کاربر اینترنتی داریم، اما هیچ رشتهای در دانشگاه با این عنوان وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه فرد در شبکههای اجتماعی شروع به بازسازی شخصیت خود میکند، میافزاید: برخی معتقدند زبانهای کلامی انسانها در آینده از بین خواهد رفت. امروز وقتی شما میخواهید در شبکههای اجتماعی به کسی بگویید عاشق تو هستم، برایش شکل قلب را میفرستید. حالا مشخص نیست منظور شما واقعا همین است یا دارید دروغ میگویید!
احتمال شکست هویتی
دکتر حمید عبداللهیان میگوید: نظریه شبکههای اجتماعی ترکیبی از رویکردهای چهارگانه ارتباطات انسانی، نظریه گراف، نظریه بازی، رویکرد ارتباطات انسانی و نگاه جامعهشناسانه است. درضمن از آنجا که فرد در دو فضا مجبور به کنش است، نگاه روانشناختی هم باید به اینها افزوده شود.
این استاد ارتباطات میافزاید: انسانها در شبکههای اجتماعی معمولا با افراد شبیه به خودشان ارتباط برقرار میکنند، اما در جهان مجازی شکست هویتی رخ میدهد، زیرا نمیدانید در آنجا احساساتتان را برای چه کسانی خرج میکنید و با چه تیپ آدمهایی طرف هستید. تبعات شکستگی هویت، از دست دادن خصلتهای انسانی و شیوههای تربیتی و اجتماعی شدن است.
ارمغان زمانفشمی