ورود اولين اتومبيل به ايران در زمان مظفرالدين شاه قاجار (1279ش)
اولين اتومبيل وارد شده به ايران در سال 1279/1900م كه مظفرالدين شاه نخستين جفت اتومبيل هاي رنوي فرانسوي خريداري شده را در پاريس بوسيله راه آهن و كشتي و از طريق روسيه و درياي خزر به ايران فرستاد. گويا اين دو رنو خريداري شده يكي در ميانه راه به علت نقص فني و مشكلات حمل آن براي هميشه مي ماند و ديگري و در هنگام ترور نافرجام محمد علي شاه (كه در دوشان تپه براي ديدن با وحش مي رود) با نارنجك منفجر مي شود ودر پايان بدون اينكه اين اتفاق خسارت جاني بردارد محمد علي شاه با گالسكه به دربار بر ميگردد. بعد از مظفرالدين شاه احمد شاه قاجار دومين شاه ايران مي باشد كه اتومبيلي خريداري مي كند وسومين شاه ايران است كه سوار شدن بر آن را تجربه نموداست. نقل است كه ناصر الملك كه مدت ها در انگلستان و فرانسه زندگي كرده بود هنگام انتصاب به مقام نيابت سلطنت براي احمد شاه خردسال يك دستگاه اتومبيل را به هزينه دولت ايران از اروپا خريداري كرد اين اتومبيل ها راهي تهران شدند و مورد استفاده دربار قرار مي گرفتند. به غير از دربار قاجار سياحان اروپايي نيز اولين اتومبيل ها را وارد ايران نمودند وليكن بعدها نيز در ميان سياستمداران و ملاكين بزرگ و تجار سرشناس بخصوص تجار بوشهري همچون: حاج امين التجار و معين التجار بوشهري، و ديگر تجار يزدي ،شيرازي و كرماني خريد اتومبيل باب شد و به نوعي نشانه اشرافيت و چشم هم چشمي تجار از هم مي بود.
تشكيل حكومت خودمختار فرقه دموكرات در آذربايجان با حمايت ارتش بيگانه (1324 ش)
در گير و دار حضور نيروهاي بيگانه در ايران در جريان جنگ جهاني دوم و در زمان نخست وزيري محسن صدر معروف به صدرالاشراف، در نقاط مختلف كشور اغتشاشاتي بروز كرد كه غائله آذربايجان از مهمترين آنها بود. اين غائله اينگونه آغاز شد كه سيد جعفر پيشهوري نماينده اول تبريز پس از رد شدن اعتبارنامهاش در مجلس، به آذربايجان رفت و بيانيهاي صادر كرد كه در آن، خود مختاري آذربايجان و زبان تركي جزو اصول مسلَّم مرام وي در آذربايجان قيد شده بود. وي سپس درتبريز فرقه دموكرات را تاسيس كرد و به رياست آن برگزيده شد و در همان روز حزب توده آذربايجان، الحاق خود را به فرقه دموكرات اعلام كرد و اين دو با هم اعلان خود مختاري نمودند. سرانجام حزب دموكرات آذربايجان، پس از يك سال درگيري با دولت، در آذرماه 1325ش، پس از شكست از قواي دولتي، منحل گرديد
تولد حضرت عبدالعظيم حَسني(ع) (173ق)
يكي از چهرههاي شاخص اصحاب ائمه، حضرت عبدالعظيم حسني است كه در شمار اصحاب امام رضا، جواد و هادي عليهم السلام بوده و مورد تمجيد فراوان قرار گرفته است. حضرت عبدالعظيم از نوادگان امام حسن مجتبي(ع) بود كه در شهر مدينه به دنيا آمد. آن حضرت فردي پرهيزگار و انديشمند بود و از ائمهي بزرگوار و هم عصر خويش به طور مستقيم، نقل حديث كرده است. ايشان در زمان امامت امام هادي(ع) به پيشنهاد آن حضرت براي هدايت مردم به ايران مهاجرت كرد و در شهر ري در نزديكي تهران كنوني مسكن گزيد. آمدن حضرت عبدالعظيم به ري، هم نشانهي وجود تشيع در اين شهر بوده و هم خود زمينهاي براي رشد دعوت شيعي شده است. حضرت عبدالعظيم احتمالاً در حدود سال 250 هجري به درجهي رفيع شهادت نايل شد.
تولد "گوسْتاو فلوبِر" نويسنده معروف فرانسوي (1821م)
گوستاو فلوبر يكي از نويسندگان طراز اول فرانسه، در 12 دسامبر 1821م در شهر روان فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي راهي پاريس شد و به فراگيري علم حقوق، پرداخت. فلوبر از جواني به ادبيات عشق ميورزيد، از اين رو حقوق را رها كرد و براي رهايى از سر و صداي پاريس، در ويلايى در منطقهاي طبيعيْ، زندگي را ادامه داد. وي در طي اين سالها آثاري را به نگارش درآورد و به شهرت فراواني رسيد، هرچند مخالفتهايى را نيز برانگيخت. هنر فلوبر در نوع خود بينظير است. او گرچه آثار متعددي ندارد ليكن همان چند كتابش هر يك از شاهكارهاي جهان ادب به شمار ميرود. در دوراني كه رمانتيسم و احساسگرايى اوج ترقي خود را ميپيمود، فلوبر در ترويج رئاليسم و واقعبيني و حقيقتجويى تلاش فراواني نمود و موفقيت زيادي نيز به دست آورد. درچشم فلوبر فقط متفكرين و هنرمندانْ، آدم حساب ميشوند زيرا در نظر او هيچ چيز به قدر معرفت، ارزش ندارد و هنر نيز در قاموس او چيزي جز راه وصول به معرفت نيست. او معتقد است كه عقايد مذهبي و فلسفي، دستخوش تبديل و زوال است و تنها هنر، ثابت و پايدار ميباشد. هنر با انگيختن احساس زيبايى پرستي، در دنيا نفوذ ميكند و حتي خود قادر است دنياي تازهاي بسازد كه همان شاهكار هنري است. فلوبر در واقع خط رابط يا نقطه پيوندي است ميان دو عصر كه جريان رمانتيسم رابه رئاليسم وصل ميكند. در شيوه انشاي فلوبر، كلمهها بسيار بجا و مناسب و در جاي صحيح نشانده شده است. تجسم و برجستگي وصفها، بسط معاني و مفاهيم و دقت وسواس و وجدان هنري و زيركي فراوان در تجزيه و تحليل، فلوبر را از استادان مسلم جهان در فنّ داستاننويسي ساخته است. درباره وي گفتهاند: نخستين هنر فلوبر در نويسندگي كه به محض نظر افكندن به آثارش به چشم ميخورد، قالب و شكل داستان است كه نزد نويسندگان، كم نظير است و نزد عامه مردم، نامرئي. در واقعْ قدرت اثر، چنان خوانندگان را تحت تسلط خود قرار ميدهد كه بيآن كه باور داشته باشند، حتي در قعر وجودشان رسوخ مييابد، همچون خورشيد كه نابينايان را گرم ميكند، بيآن كه نورش را به چشم ببينند. برخي از آثار فلوبر بدين قرارند: تربيت احساساتي، نوامبر، مكاتبات در 13 جلد، مهمان نواز و مهمترين اثرش با نام مادام بواري. گوستاو فلوبر سرانجام در 8 مه 1880م در 59 سالگي جان سپرد.