ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 10 مهر 1397     |     کد : 185218

فارس به بهانه روز سالمند گزارش می دهد/

الهی پیر شی جوون/ عاشقانه‌های مادربزرگ و پدربزرگ‌ها

موی سپید تو، کتاب پربهای تجربه‌هاست و سینه‌ات مالامال از آلام زندگی. تو از غصّه‌ها، قصّه‌های بسیار شنیده‌ای. تو گنج رنج‌های روزگاری و تقویم نانوشته عبرت‌ها هستی.

 موی سپید تو، کتاب پربهای تجربه‌هاست و سینه‌ات مالامال از آلام زندگی. تو از غصّه‌ها، قصّه‌های بسیار شنیده‌ای. تو گنج رنج‌های روزگاری و تقویم نانوشته عبرت‌ها هستی.

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز،گفته‌های تو روشنی‌بخش راه زیستن‌مان و چشمان کم سوی تو، ستاره‌های شبستانِ زندگی ماست. دست‌های پینه بسته‌ات جغرافیای دردهای زمین است و چین‌های پیشانی‌ات تاریخ مرارت‌های روزگار.

پشت تو را انبوه تجربه‌ها خمیده است و پای تو از سنگینی عبرت‌ها می‌لغزد. تو معلّم خانواده و الگوی جامعه‌ای. ما بر قامت به رکوع رفته تو سجده احترام می‌گذاریم و بر دستان پینه بسته‌ات، بوسه مهر می‌زنیم و در کلاس آموزه‌های زندگی تو، زانوی ادب، بغل می‌گیریم و خود را وام‌دار مهر و محبت و صفای تو می‌دانیم.

سالمندی دوره ای است که چه بخواهیم، چه نخواهیم فرا می رسد، موها سپید می شوند، عضلات ضعیف می شوند، زانوها کم می آورند. کمر خم می شود. راه رفتن کند و چشم ها کم سو می شوند. دندان ها و معده دیگر تاب هر غذایی را ندارند. اشتها کم می شود و مشکلات گوارشی سر می رسند. حافظه کم می آورد و این آغاز راه است.

همین امروز اگر در خیابان با مردان و زنان مسن مواجه شوی، می بینی که بسیاری از آنان از دردهای مختلف می نالند و در رنجند، اغلب سالمندان امروز توان بالا رفتن از پله را ندارند، چشم اغلب آنان ضعیف شده است و دهها درد نگفته و پیدا و پنهان جسمی دارند که باید در کنار آن، دردهای روانی، افسردگی، اضطراب، تنهایی و غم های فراوان را ردیف کرد، درد دوری از عزیزان، درد از دست دادن عزیزان، درد جدایی، درد تنهایی...

سخن از زندگی در دورانی است که همه به سمت آن پیش می رویم. جمعیتی که از اوایل دهه 60 با رشد جمعیت بالای 3.5 درصدی- در دوره ای که ایران بیشترین میزان موالید را داشت- به دهه سوم زندگی رسیده اند و سنین 30 تا 38 سال را تجربه می کنند.

این گروه سنی از زمان تولد همین طور که بزرگ می شدند، مشکلات اجتماعی را هم به علت جمعیت بزرگشان با خود بزرگ کردند. در دوره ای جا دادن آنها در کلاس های درس معضل جامعه بود، مدارس سه شیفته شدند و نیمکت‌های کلاس چهار نفره، بزرگ‌تر که شدند ایران با بحران کنکور و دانشگاه مواجه شد.

غول کنکور بزرگ‌تر شد، سیل این جمعیت از دانشگاه عبور کرد و به سن کار و ازدواج رسید، حالا اشتغال معضل بزرگ جامعه است، اشتغال با درآمد مکفی زیرا جامعه عوض شده و نسل جدید تنها به درآمد بخور و نمیر راضی نیست، رفاه می خواهد، خانه لوکس و خودروی روز می خواهد و این چنین نسل ما بزرگ شد و مشکلات جامعه را هم بزرگ کرد.

همین نسل می رود که با موی سپید تا چند سال آینده بحرانی جدید را برای ایران رقم بزند. «بحران سالمندی».


الهی پیر شی جوون

۹ مهر، روزی برای دیدن سالمندان است؛ "الهی پیر شی جوون"، همه این جمله رو بارها بارها از بزرگترها شنیده‌ایم ولی تا حالا  شاید به این فکر نکرده‌ایم که اگر روزی پیربشویم چه شکلی خواهیم شد؟

وقتی کنار آدم‌هایی که یک روزی شکل ما بودند، می‌نشنیم و با آنها حرف می‌زنیم یا بعضا عکس‌هایشان را می‌بینیم، کلی خاطره از مسافرت‌ها و شیطنت‌های مختلف زمان جوانی‌شان تداعی می‌شود. به طوریکه بعضی از آنها همه جوره فعال اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره بودند و حتی بعضی‌هایشان خارج از کشور درس خوانده و زندگی کردند.

در چهره خیلی‌هایشان هنوز زیبایی را می‌شود تشخیص داد. خالکوبی‌ها و حرف زدن چندتایی از این بزن بهادرهای مسن نشان  از این دارد که قدیم‌ها برای خودشان یلی بودند.

رسالت خبرنگاری را پیش گرفته و تقویم را ورق می‌زنم و با تاریخ یادی از سالمندان روبه‌رو می‌شوم، دوربین، رکوردر، کاغذ و خودکار را برداشته و به دل خیابان‌ها می‌زنم و می‌دانم سوژه امروز من نیازی به گشتن ندارد چراکه هر روز و هر لحظه جلوی چشم‌هایمان کمر خمیده‌هایی رد می‌شوند که هر کدام رعناهای دیروز بودند.

از دور خانم مسنی را دیدم؛ از چهره‌اش معلوم بود دارد بالا و پایین تصویر دور و خاک خورده  ذهنش را روتوش می‌کند تا یادش بیاید لباس عروسی صورتی رنگش چه شکلی بوده است.

حرارتی در صدایش نبود، اما چشم‌هایش داد می‌زد که با یادآوری اولین یواشکی عاشقانه‌اش، غرق در چه التهاب شیرینی شده است.


عاشقی مادربزرگ و پدربزرگ‌ها هم عاشقی بود
 

با مکافات از روی دیوار پایین آمده بود و یواشکی برایم گیلاس آورد. گیلاس‌ها را که بهم داد، منم سریع آن طرف پرتشان کردم و به داخل خانه رفتم؛ آخر می‌دانی آن وقت‌ها بد می‌دانستند و مثل حالا نبود که دختر و پسر راحتند؛ این‌ها را طاهره خانم می‌گوید و لپ‌هایش همانند دختران، قرمز می‌شود.

طی صحبت با طاهره‌ خانم متوجه این شدم که واقعاً هرقدر هم که حوصله  معاشرت با سالمندان و خاطرات کهنه آنها را نداشته باشی، باز هم امکان ندارد که خاطرات عاشقی‌هایشان سرِ کیف و ذوقت نیاورند! بس که عاشقی‌هاشان،عاشقی‌ است.

مقصد بعدی را به سمت مقبره‌الشعرا کج می‌کنم؛ خوب می‌دانم اطراف این اثر تاریخی پر از سالمندانی است که هر کدام قصه‌های شیرین و تلخ برای گوش دادن دارند.
 


روایت زن و شوهری که ۴۰ سال پیش یا علی گفته و عشق را آغاز کردند


خانم کارگر و آقای بابک‌فر؛ زوج سالمندی که ۴۰ سال پیش عشق خود را آغاز کردند؛ دختری از دیار کرمانشاه، همسر پسری از دیار آذربایجان‌شرقی می‌شود و ۴۰ سال زندگی شیرینی کردند.

خانم کارگر از روزهای سخت خود یاد کرده و می‌گوید: همسرم نظامی بوده و در هشت سال دفاع مقدس به جبهه اعزام شد و من بودم و تر و خشک کردن دو فرزند.

وی ادامه داد: الان که همسرم بازنشسته شده و بچه‌ها نیز سر زندگی خودشان هستند؛ هر روز با همسرم به پارک می‌آییم.

خانم کارگر ادامه داد: به نظر من رفتن به خانه سالمندان یا نیاز به مراقبت فقط بهانه است چون ما پدر و مادرها نیاز به دم کردن چایی یا یک بشقاب غذا نداریم بلکه نیاز به محبت داریم پس بچه‌ها این را از پدر و مادرشان دریغ نکنند.

۹ مهر فرصتی شد تا بهتر و بیشتر توجه به سالمندان داشته باشم؛ همه جا پر از سالمندانی بود که حتی اکثر آنها نقشی در چرخه اقتصادی هم داشتند؛ یکی ورزش کرده و دیگری در حال تجارت؛ پیرمردی چرخ باربری در دست گرفته و این طرف و آن طرف بازار می‌رود و یا روی نیمکت نشسته و مسائل کشور را مورد تحلیل قرار داده‌اند.
 


حاج‌کریم: فکر نکنی پیر شده‌ام بلکه ایراد از لامپ است

حاج کریم رحمتی، سالمند ۸۱ ساله که وقتی نامش را پرسیدم با خوشرویی روی صفت حاجی تاکید کرد و گفت اگر حاجی را اول اسمم نیاوری، شاید نشناسند.

پیرمرد رنگرز که  شغل خود را از ۱۰ سالگی آغاز کرده، از زندگی خود چنین گفت: من همیشه تلاش کردم و حتی یکبار هم دکتر نرفتم.

حاج کریم ادامه می‌دهد: فرزندانم شغل من را دوست نداشتند و هر کدام در یک شغل دیگر مشغول هستند و دیگر خودشان بازنشسته و سالمند شده‌اند.

وی که در حال نشان دادن فاکتور فروش خود بود تا برایش رقم نوشته شده را بخوانم، خندید و گفت: فکر نکنی که پیر شده‌ام بلکه ایراد از لامپ است.

او می‌گفت: سن محدودیت نیست پس هم سن و سال‌های من که سمت قبله دراز کشیده و منتظر مرگ هستند یک تکانی به خود بدهند و همیشه موثر باشند.


جوانان شغل‌های پدر و مادرشان را لایق خود نمی‌دانند

حسین زکی دیگر سوژه سالمند و خوشروی ما بود که در شغل لوازم‌التحریری مشغول است.

او از قدمت ۴۰ ساله خود در این شغل برایم گفت و ادامه داد: از شغل‌ام راضی هستم و با عشق این کار را انجام دادم و به خدا ایراد شما جوانان این است که دنبال میز و اداره هستید و به شغل‌های دیگر بها نمی‌دهید.

آقای زکی به هم سن و سال‌های خود توصیه کرد: اگر از پا افتاده‌اید که باز دنیا تموم نشده است و کاری نکنید جوانان، سالمندان را به دید یک سربار ببینند چراکه اگر می‌خواهید اقتصاد این کشور را حل کنید، باز به ما  احتیاج خواهید داشت.


۴۰۹ هزار سالمند بالای ۶۰ سال در آذربایجان‌شرقی وجود دارد

در ادامه گزارش به سراغ محسن ارشدزاده، مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌شرقی رفته تا آمار سالمندان استان را بگیریم.

محسن ارشدزاده در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در تبریز اظهار کرد: طبق سرشماری سال 95 آذربایجان‌شرقی با تعداد 409 هزار نفر سالمند بالای 60 سال در رتبه پنجم کشوری از لحاظ جمعیت سالمند قرار دارد.

وی افزود: با توجه به تعصب و ارزشی که سالمندان در استان آذربایجان‌شرقی دارند و فرستادن سالمند به خانه سالمندان را ناپسند می‌دانند، از این‌رو بیشتر خانواده‌ها تمایل دارند تا خودشان از سالمند خود مراقبت کنند.
 


۹ مهر را فرصتی بدانیم تا کسایی که منتظرند تا با دیدن یک نگاه آشنا یا یک لبخند با محبت به اندازه  وسعت تنهایی‌شان حرف زده و خاطره تعریف کنند.

پـدربـزرگ‌ها همیشه می‌گویند چای و لیمو عطش را رفع می‌کند ولی این چندمیـن فنجان چایی و لیمو است که نمی‌دانیم چرا عطشِ خواستن‌تان ای پدربزرگ و مادربزرگ‌ها رفع نمی‌شود!


پیر شدن جمعیت کشور در ۳ دهه آینده موضوعی است که در سال‌های اخیر درباره آن صحبت‌های بسیاری شده و از همین حالا هشدارهای جدی نسبت به آغاز این دوران در کشور داده شده است.

در این بین ضرورت برنامه‌ریزی برای دورانی که حدود یک‌سوم جمعیت کشورمان به سالمندی می‌رسند، موضوع مهمی است که نباید از آن غافل شد.

گزارش از کتایون حمیدی


نوشته شده در   سه شنبه 10 مهر 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode