فاجعه آتشسوزی سينما ركس آبادان توسط عُمّال رژيم پهلوی (1357 ش)
در فاجعه آتشسوزي عمدي سينما ركس آبادان كه از سوي ساواك و عوامل رژيم سفّاك پهلوي جهت بدنام كردن انقلاب اسلامي مردم ايران به وقوع پيوست، 377 نفر به طرزي فجيع كشته شدند. در جريان اين آتشسوزي، تماشاگران سينما كه در آن روز، حدود 700 نفر بودند براي فرار از مهلكه به طرف درهاي خروجي روي آوردند، ولي درها را بسته يافتند. انتشار اين خبر و نمايش فيلمها و عكسهاي اين فاجعه، افكار عمومي را به شدت جريحهدار ساخت. اما رژيم شاه با متهم كردن نيروهاي انقلابي در اين حادثه ضد انساني، قصد داشت تا انقلابيون مسلمان را افرادي متحجّر و مخالف با هُنر و ضد مردم نشان دهد كه در اين هدف خود ناكام ماند و مردم بيشتر حرف مخالفان را كه رژيم را در اين فاجعه متهم ميكرد، ميپذيرفتند.
تشكيل نخستين مجلس خبرگان قانون اساسي جمهوري اسلامي با پيام امام خميني(ره) (1358 ش)
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و برگزاري اولين انتخابات كه منجر به تعيين نوع حكومت و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران گرديد، بحث درباره تعيين قانون اساسي نظام در محافل مختلف گسترش يافت. اين مرحله از استقرار نظام نيز با تيزبيني و آيندهنگري حضرت امام خميني(ره) با موفقيت پشت سرگذاشته شد. از اينرو، پيشنويس قانون اساسي به دستور حضرت امام نگارش يافت و پس از بحث و بررسي پيرامون آن به اطلاع مردم رسيد. هرچند در مسير تصويب قانون اساسي كارشكنيهايي صورت گرفت، ولي در دوازدهم مرداد سال 1358 انتخابات خبرگان قانون اساسي صورت گرفت و در 28 مرداد آن سال نيز اولين جلسه مجلس خبرگان قانون اساسي با پيام حضرت امام(ره)، آغاز گرديد. سرانجام مجلس خبرگان پس از سه ماه تلاش و فعاليت فوق العاده، كار پر مسؤوليت تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را در بيست و چهارم آبان 1358در 12 فصل و 175 اصل و با يك مقدمه و مؤخّره تنظيم نمود و در دوازدهم آذر سال 1358 به تصويب نهايي ملت ايران رسيد
كودتاي آمريكا عليه نهضت ملي ايران و سرنگوني دولت "دكتر مصدق" (1332 ش)
نهضت ملي ايران با رهبري آيتاللَّه سيدابوالقاسم كاشاني و مبارزات قهرمانانه ملت مسلمان ايران در 30 تير 1331 به اوج خود رسيد و نزديك بود طومار استبداد و استعمار را براي هميشه درهم پيچد اما در اين ميان، اتفاقاتي رخ داد كه نهضت مردمي را از مسير اصلي خارج ساخت و به شكست كشاند. پس از روي كار آمدن مجدد دكتر مصدق، او خواهان افزايش اختيارات بود و آيتاللَّه كاشاني كه رياست مجلس هفدهم شوراي ملي را برعهده داشت، براي ايجاد اتحاد و جلوگيري از تفرقه، به اين لايحه نخست وزير راي داد. با اين حال، مصدق در صدد منزوي كردن مجلس بود و اختيارات بيشتري ميخواست. اين در حالي بود كه آيتاللَّه كاشاني معتقد بود كه مجلس، كمال همكاري را با دولت دارد و نيازي به اختيارات بيشتر نيست. از همين زمان، اختلاف نظر در امور مختلف بين دكتر مصدق و آيتاللَّه كاشاني آغاز شد و اين اختلاف پس از درخواست تقاضاي تمديد اختيارات نخستوزير به مدت يك سال از جانب مصدق، شكلي جدي و گسترده به خود گرفت. مصدق ميخواست با اخذ اختيارات وسيع، نقش مجلس را در قانونگذاري كمرنگ سازد و خواستههاي خود را به صورت قانون درآورد. اين اختلاف و شكاف در جبهه ملي و مذهبي، باعث شد كه دشمنان با سوء استفاده از اين فرصت درصدد كودتا عليه دولت و حذف مصدق باشند. در اين ميان آيتاللَّه كاشاني، بارها در ضمن نامهها و سخنرانيهاي خود، مصدق را از خطر وقوع كودتا آگاه كرد ولي مصدق، مغرور به قدرت خود و پشتيباني مردم، نصايح دلسوزانه آيتاللَّه كاشاني را نشنيده گرفت. سرانجام با خروج شاه از كشور و به وجود آمدن شرايط لازم براي كودتا عليه دكتر مصدق، در حالي كه بيش از سيزده ماه از پيروزيهاي چشمگير مردم در قيام 30 تير 1331ش نگذشته بود، اين موفقيتها با كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 توسط ايادي سلطنتطلب به شكست انجاميد و مصدق سرنگون شد. از آن پس عامل كودتا، سپهبد فضلاللَّه زاهدي، كه در دولت مصدق سمت وزارت كشور را داشت به قدرت رسيد و پس از مدتي محمدرضا پهلوي به كشور انتخاب مجدد و بار ديگر بر تخت سلطنت تكيه زد. مقدمات كودتايي كه در روز 28 مرداد 1332، به عمر حكومت مصدق خاتمه داد، از ده ماه قبل از آن، در پاييز 1331، فراهم آمده بود و طرح اوليه آن نيز پس از بازگشت چرچيل به مقام نخستوزيري انگلستان در مهرماه 1331، تهيه گرديد. اين كودتا با همكاري آمريكا و انگليس در ايران به وقوع پيوست و از آن پس، ايران به طور مستقيم تحت نفوذ رژيم استكباري آمريكا درآمد. پس از اين كودتا، اوضاع ايران آنچنان بر وفق مراد آمريكا گرديد كه تا بيست و پنج سال، حكومت ايران مهمترين دست نشانده براي دولت آمريكا بود و آن دولت استكباري بر تمامي جريانها و امور كشور ايران خيمه زد.
شهادت حضرت امام محمدباقر(ع) به دستِ هشام بن عبدالملك اُمَوي(114 ق)
امام پنجم، حضرت امام محمدباقر(ع) در هفتم ذيالحجه ي سال صد و چهارده هجري قمري به دست هشام بن عبدالملك اموي در مدينه مسموم گرديد و در قبرستان بقيع در كنار امام حسن مجتبي(ع) و امام سجاد(ع) به خاك سپرده شد. آن حضرت به هنگام شهادت، پنجاه وهفت سال داشته و از امامت ايشان، در حدود بيست سال ميگذشت. در دوران امامت آن حضرت، فرصتهايى براي نهضت فكري به دست آمده بود كه امام باقر(ع) كمال استفاده را در جهت تربيت شاگرد و استحكام و گسترش تشيع و انقلاب فرهنگي نمود. امام باقر(ع) در فرصت كوتاه و مناسبي كه به دست آمده بود، يكسره به تعليم و نشر علوم اسلامي پرداخت و پايههاي يك مركز بزرگ علمي را كه مملو از دانش پژوهان برجسته بود، پيريزي كرد. اين موقعيت حساس، سرفصل بزرگي در تاريخ تمدن اسلامي گشود و رشد اسلام در دورههاي بعد، تاثير فراواني از آن پذيرفت.
درگذشت "جِيمز وات" دانشمند برجسته انگليسي (1819م)
جِيمز وات، مخترع و مهندس معروف انگليسي در 28 مارس 1736م درناحيهاي در شمال انگلستان به دنيا آمد. وي از ابتدا به مطالعه و تحقيق درباره مسائل علمي علاقهمند بود و به ساخت ابزار گوناگون ميپرداخت. در اين هنگام، يك مركز علمي، از جِيمز وات خواست تا ماشين نمونه بخار را كه از كار افتاده بود تعمير كرده و به كار اندازد. در حين تعمير اين ماشين، وات به قدرت عظيم بخار پي برد و درصدد برآمد به نحوي مطلوب از اين نيرو در اين ماشين استفاده كند. او با تلاش فراوان، اشكالات ماشين اوليه بخار را برطرف كرد و دستگاه جديدي اختراع نمود كه ماشين بخار را شكل ميداد. پس از آن، وات بار ديگر اصلاحات متعددي در ماشين خود ايجاد كرد و تكامل بخشيد. از اين رو، در جهان او به عنوان مخترع ماشين بخار شهرت يافت. وي با تكميل ديگ بخار، خدمت عظيمي به علوم فيزيك و مكانيك نمود و با اختراع كندسور بخار كه به وسيله آن، صرفهجويى بسيار زيادي در مصرف سوخت به عمل ميآيد، كمك شاياني به استفاده بيشتر از نيروي بخار كرده است. در واقع دستگاه كندسور، يك محفظه انقباض بود كه به وسيله آن، حرارتِ سيلندر تقريباً يكنواخت باقي ميماند. بعدها با استفاده از ماشين بخار، نيروي حركت لوكوموتيوها و كشتيها فراهم شد و تحولي عظيم در صنعت حمل و نقل فراهم گرديد. جِيمز وات سرانجام در 19 اوت 1819م در 83 سالگي درگذشت.
كشف جريان برق (1727م)
در اين روز" گراي "فيزيكدان و دانشمند معروف انگليسي جريان برق را كشف كرد .وي بعد از 6 سال آزمايش و مطالعه درباره الكتريسيته ،در آن روز موفق شد نيروي برق را در يك مفتول فلزي هدايت كند .قانون جريان برق كه معلول دو قطب مثبت و منفي بودند روز 19 سپتامبر 1723 ميلادي صورت عمل به خود گرفت .
تولد "اُرويل رايْتْ" سازنده اولين هواپيماي موتوردار جهان (1871م)
ویلبر رایت در سال 1876 در «میل ویل» ایندیانا به دنیا آمد و ارویل رایت به سال 1871 در «دیتون» اوهایو زاده شد. هر دو برادر تحصیلات دبیرستانی داشتند ولی هیچکدام موفق به دریافت دیپلم نشدند. این دو جوان در زمینه مکانیک نابغه بودند و به موضوع پرواز انسان علاقه زیادی داشتند. در سال 1892 مغازهای را دائر کردند که در آن به فروش، تعمیر و ساخت دوچرخه مشغول شدند. این کار پول مورد نیاز را برای کار مورد علاقه آنان، تحقیقات هوانوردی، تأمین میکرد. آنان با علاقه ی زیاد، نوشتههای کسانی مثل اوتولیتلینتهال، اوکتاو چانوت و ساموئل لانگلی را که در زمینه هوانوردی کار کرده بودند، مطالعه کردند و در سال 1899 کار خود را آغاز نمودند. با بیش از چهار سال کار در دسامبر 1903 تلاشهای آنان با موفقیت به نتیجه رسید. برای برخی ممکن است موفقیت برادران رایت تعجبانگیز باشد مخصوصاً هنگامی که بدانند افراد زیادی که در این راه تلاش کردند با شکست مواجه شده بودند. اما این دو برادر با دو فکر و دو اندیشه که بهتر ازیک اندیشه واحد کارایی دارد کار می کردند و همچنین آنها همیشه با یکدیگر کار میکردند و همکاری کاملی با هم داشتند و تصمیم گرفته بودند قبل از اینکه برای ساختهواپیمای موتوردار تلاش کنند به یادگیری چگونگی پرواز بپردازند. موفقیت برادران رایت به این عوامل بستگی داشت. برای قرنهای بیشمار پرواز رؤیای انسان بود. مردمان کارآزموده همواره بر این باور بودند که قالیچه پرنده داستانهای هزارو یک شب تنها یک رؤیا است و نمیتواند در دنیای واقعی وجود داشته باشد. اما برادران رایت این رؤیای دیرینه ی بشر را به حقیقت تبدیل کردند. و امروزه می توان مسافت های بسیار طولانی را در عرض چند ساعت طی کرد و به مقصد رسید.