دبير گروه تاريخ و انديشه معاصر مؤسسه امام خميني (ره) گفت: بنيانگذار انقلاب اسلامي در طول نهضت خويش همواره از دو گروه متحجر و روشنفكر به شدت انتقاد ميكرد و آنها را دو لبه يك قيچي ميدانست كه عليه اسلام عمل ميكند.
حجتالاسلام مهدي ابوطالبي، دبير گروه تاريخ و انديشه معاصر مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در گفتوگو با خبرنگار آئين و انديشه باشگاه خبري فارس «توانا» گفت: حضرت امام خميني (ره) همواره در بياناتشان دو گروه روشنفكران و متحجرين را به شدت مورد انتقاد قرار ميدادند.
وي اظهار داشت: متحجرين با نگاه تحجرآميز به دين نگاه ميكنند و به دنبال آن با هرگونه تغيير اجتماعي و سياسي و تحولات نوگرايانه مخالفت ميكنند.
* روشنفكران مذهبي ميخواهند از پايگاه دين با غرب تعامل كنند
حجتالاسلام ابوطالبي تصريح كرد: اين نگاه در بخشهاي محدودي از حوزه وجود داشت و حضور دين در عرصه سياست را برنميتابيد، كه حضرت امام (ره) از عدم دخالت اينها در مسائل سياسي ناراضي بودند و در دوران نهضت از اينها به عنوان اقشار متحجر ياد ميكنند؛ ايشان در طول نهضت و بعد از آن همواره با اين قشر درگير بودند و در بحث منشور روحانيت به اينها اشاره كرده است.
وي اظهار داشت: قشر ديگري كه حضرت امام (ره) با آنها نيز به طور جدي مقابله كردند روشنفكران ديني هستند؛ امام (ره) نسب به روشنفكران غربزده و حتي روشنفكران مذهبي كه به نوعي رگههاي غربزدگي در آنها ديده ميشود بسيار معترض هستند و ميگويند چرا شما تصور ميكنيد كه چون غرب در تكنولوژي يا برخي از ابعاد فني پيشرفت كرده، پس اساساً در همه ابعاد از ما جلوتر است.
عضو هئيت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) افزود: روشنفكران مذهبي ميخواهند از پايگاه دين با غرب تعامل كنند و به زعم خودشان ميخواهند با نوعي التقاط بين دين و غرب با حفظ دين، از مواهب غرب نيز استفاده كنند؛ يعني ميخواهند هر دو طرف را داشته باشند.
وي ادامه داد: اين گروهها كه ميخواهند با عينك روشنفكري به دين نگاه كنند، در دهههاي 30 تا 50 سه شكل عمده در جامعه ايراني مشاهده ميشوند؛ اين سه گروه عبارتند از روشنفكران سوسياليست، روشنفكران ليبرال و روشنفكران سلفي.
حجتالاسلام ابوطالبي تصريح كرد: دسته اول روشنفكراني هستند كه نگاههاي ماركسيستي و سوسياليستي داشتند و قائل بودند كه اسلام و سوسياليسم به خصوص در بحثهاي اجتماعيشان بسيار به هم شبيه هستند؛ مصداق بارز اين تفكر، آقاي علي شريعتي است، كه بحث خداپرستي سوسياليستي را طرح ميكند؛ هم ايشان و هم به صورت رسمي آقاي محمد نخشب كه حزب خداپرستان سوسياليست را به راه انداخت، با نگاه سوسياليستي و ماركسيستي به دين نگاه ميكردند.
وي افزود: حضرت امام (ره) در بحثهايشان به اين نكته اشاره دارند كه نه به آنكه عدهاي در قديم با صوفيمنشي و با نگاههاي عرفاني ميخواستند همه امور دين را معنوي و خارج از مسائل مادي نگاه كنند و لذا به عرصه سياسي و اجتماعي كاري نداشته باشند و نه به اين افراد كه ميخواهند همه چيز دين را مادي نگاه كنند.
* تفسيرهاي عجيب گروه فرقان از آيات قرآن بر مبناي نگاه ماركسيستي بود
دبير گروه تاريخ و انديشه معاصر مؤسسه امام خميني (ره)، با اشاره به رسوخ انديشههاي ماركسيستي در اين افراد، افزود: لذا اين گروه تفاسير خاصي از دنيا و آخرت دارند، كه بعد از شريعتي ميتوان به گروههايي مثل فرقان كه در اين زمينه خيلي تند رفتند، اشاره كرد؛ گروه فرقان تفسيرهاي عجيبي از آيات قرآن ارائه ميكرد كه همه بر مبناي نگاه ماركسيستي بود؛ مثلاً كلمه «ناس» را به عنوان تودههاي محروم جامعه معنا ميكنند و به اين ترتيب همه چيز را با عينك مادي نگاه ميكنند و اين بحث را به بحث طبقات تسري ميدادند.
حجتالاسلام ابوطالبي بيان داشت: گروه ديگر روشنفكران ديني، گروههاي متمايل به ليبراليسم هستند؛ چهره شاخص اين جريان آقاي مهندس بازرگان است كه نگاه ليبراليستي دارد و معتقد است بسياري از دستورات اسلام مبتني بر علوم تجربي است و لذا بهدنبال تطابق اسلام با علوم تجربي است.
وي در بيان گروه سوم گفت: اين گروه خيلي خطرناكتر از دو گروه قبلي هستند، اين افراد به اسم نوگرايي، روشنفكري و مبارزه با خرافات عملاً در فضاهاي وهابي و سلفي افتادهاند و با همان نگاههاي وهابي كه بهعنوان مثال توسل را شرك و خرافه ميپندارند به مقابله با اسلام ناب محمدي (ص) ميپردازند.
وي افزود: از افراد شاخص اين جريان در زمان رضاخان ميتوان به «اسدالله خرقاني» و «شريعت سنگلچي» اشاره كرد؛ البته بايد گفت كه «احمد كسروي» نيز در همين طيف قرار دارد و بحث پاك دينياي كه مطرح ميكند در راستاي همين تفكر ارائه شده است؛ وي با اين بهانه آرام آرام مفاتيح و ادعيه را به عنوان خرافه مطرح ميكنند و حمله عليه مباني ديني را شروع ميكند.
وي ادامه داد: حضرت امام (ره) در كتاب كشفالاسرار به اين تفكر كه به اسم نوگرايي و خرافهستيزي با نگاهي وهابي به مقابله اسلام ناب آمدهاند به شدت مقابله ميكنند؛ ايشان معتقدند كه چطور اينها كه ادعاي دغدغه دين دارند در برابر كشف حجاب رضاخان هيچگونه واكنشي نشان نداده و احساس هجمه به دين نميكنند.
* روشنفكران در قالبي بهظاهر علمي و وهابيها با نگاهي سلفي مانند تيغههاي قيچي عمل ميكنند
وي در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس در مورد اينكه روشنفكران بهعنوان جرياني كه در ظاهر نوگرايي را دنبال ميكنند چطور با سلفيها كه با نوعي واپسگرا هستند، ارتباط بر قرار ميكنند، گفت: اين پيوند از اين باب است كه سلفيها معتقدند كه دين فعلي داراي تغييراتي است و ما بايد به دين سلف صالح بازگرديم؛ لذا به اسم خرافهستيزي و بازگشت به دين سلف خيلي از مسائل ديني را به اسم خرافه طرد ميكنند و در غالب سلفيگري به دنبال اصلاح دين هستند؛ روشنفكران هم به اسم نوگرايي، عقلگرايي و مدرن شدن با دستورات ديني مخالفت ميكند.
حجتالاسلام ابوطالبي گفت: وجه اشتراك اين دو گروه اين است كه به اسم اصلاح و نوگرايي ميآيند بسياري از متون، عقايد، آداب و رسوم ديني را به چالش ميكشند و هر دو به اسم خرافه ستيزي يك مسلئه را مورد هدف قرار ميدهند.
عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) افزود: روشنفكران در قالبي بهظاهر علمي و جديد و وهابيها با نگاهي سلفي و ادعاي اينكه بايد به دين اصيل و پاك برگرديم، در واقع مانند تيغههاي قيچي كه در جهت مخالف هم هستند ولي در نهايت يك هدف را كه همان اسلام ناب محمدي (ص) را ميبرند، يكي با التقاط مسائل غربي و ديگري به اسم دين اصيل و پاك.