كاپيتان اسبق تيم ملي فوتبال ايران گفت: باورمان نميشد امام خميني (ره) كه رهبر بزرگ جهان اسلام بود، در يك اتاق كوچك زندگي كند.
محمود حقيقيان در گفت و گو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس، درباره ديدار تاريخي ورزشكاران در اول انقلاب با حضرت امام خميني (ره) گفت و گويي انجام داد. وي درباره دلايل آن ديدار و حاشيههايي از آن ملاقات تاريخي مسائلي را بيان كرد كه تاكنون گفته نشده است.
* با جام قهرماني به ديدار امام رفتيم
تمامي بازيكنان تيم ملي و چند تيم ديگر مشتاق ديدار حضرت امام بوديم. آن زمان در مسابقات قائد اعظم پاكستان حضور پيدا كرديم و در نهايت قهرمان شديم و با جام قهرماني خدمت حضرت امام رفتيم. آن زمان اوايل انقلاب بود. بازيكنان تيم ملي در پاكستان هم فعاليت انقلابي داشتند؛ حتي در آن كشور پوستر حضرت امام را پخش كرديم. فعاليتهاي سياسي ديگري هم انجام داديم كه همگي آنها به گوش حضرت امام خميني (ره) رسيد.
* دوست و همتيمي حاج احمدآقا زمينه ملاقات را فراهم كرد
كاظم رحيمي كه از دوستان نزديك سيداحمد خميني بود و با پسر امام در تيم شاهين قم همبازي بود، زمينه ساز اين ملاقات تاريخي شد. ايشان ارتباطي برقرار كردند و در نهايت، جمعي از ورزشكاران تيم ملي و ساير تيمها به ديدار ايشان رفتند كه در آن ديدار امام خميني (ره) آن جمله تاريخي را فرمودند و گفتند ورزشكار نيستم؛ اما ورزشكاران را دوست دارم. در آن ديدار، چهرههايي چون علي پروين نيز حضور داشتند.
* باورمان نميشد رهبر بزرگ جهان اسلام در يك اتاق كوچك زندگي كند
زماني كه قرار شد به ديدن رهبر كبير انقلاب برويم، تصور ميكرديم ما را به يك مكان خيلي بزرگ ببرند زيرا امام خميني رهبر كل جهان اسلام بود و انقلابي بزرگ در سطح جهان ايجاد كرد. زماني كه اتاق كوچك ايشان را ديديم، متحير شديم. باورمان نميشد رهبر بزرگ جهان اسلام در چنين اتاق كوچكي زندگي كند و زندگي بسيار سادهاي داشته باشد. تمام ورزشكاراني كه مشتاق ديدار ايشان بودند، با فشردگي وارد اتاق شدند تا از نزديك ايشان را زيارت كنند.
* مقابل سفارت آمريكا در پاكستان، شعار مرگ بر آمريكا داديم
زماني كه اتوبوس تيم ملي در پاكستان از مقابل سفارت آمريكا ميخواست عبور كند، به درخواست بازيكنان، مقابل اين سفارت توقف كرد. پياده شديم و شعار مرگ بر آمريكا داديم. اين اتفاق باعث شد مأموران پليس كراچي ما را محاصره كنند و بگويند اگر بار ديگر چنين رفتاري سر بزند، تيم را به كشور باز ميگردانند؛ اما مهم آن بود كه حركت ما تأثير مثبت و عميقي گذاشته بود.
* بين دو نيمه فينال دعاي وحدت خوانديم
خوب يادم است در فينال با چين بازي داشتيم. هوا خيلي گرم بود. زماني كه سوت نيمه زده شد، بازيكنان چين به سرعت به رختكن رفتند تا از 15 دقيقه وقت استراحت نهايت استفاده را ببرند؛ اما بازيكنان ايران در زمين و در آن گرما مانديم و همگي با هم دعاي وحدت خوانديم. محمد مايلي كهن اين دعا را ميخواند و ما بازيكنان با قدرت آن را تكرار ميكرديم. اين حركت ما روي شيعيان پاكستان و تماشاگران حاضر در ورزشگاه تأثير عميقي گذاشت. خوشحال بوديم توانستيم قهرماني را همراه شعارهاي سياسيمان كنيم.
* در عرصه فرهنگ ورزشي موفق نبوديم
متأسفانه بايد بگويم در عرصه فرهنگ موفقيتي در ورزش نداشتيم. پول زياد ورزش، مسائل فرهنگي را كمرنگ كرده است. با وجود آن كه سر در همه باشگاهها عنوان فرهنگي ورزشي ميبينيم؛ اما كمتر از فرهنگ خبري است. در رسانهها بيشتر از شكايت و شكايتكشي، اخراج فلان بازيكن و بداخلاقي هاي ورزشي را شاهديم. كمتر شاهد گردهماييهاي اخلاقي و فرهنگي هستيم. متأسفانه رسانهها نيز كمتر به بازيكنان ما با اخلاق بها ميدهند. در سال 58 و در مقدماتي المپيك مسكو، تيم ما ميتوانست به راحتي قهرمان آسيا شود؛ اما به دليل شروع جنگ تحميلي، كويتيها مسائلي را پيش آوردند كه قهرمان نشديم. با اين حال، تيم قدرتمندي داشتيم؛ اما اكنون مسائل حاشيهاي فراواني را در تيم ملي شاهد هستيم به طوري كه تيم حتي نميتواند به جمع 4 تيم برتر آسيا راه پيدا كند. اين مايه تأسف است. بايد در بحث فرهنگي در ورزش حركتي انقلابي ايجاد كنيم.