دبير انجمن روانپزشكان كودك و نوجوان ايران گفت: 10 تا 15 درصد كودكان زير 3 سال كشور به اختلال زباني مبتلا ميشوند كه با افزايش سن كاهش مييابد.
به گزارش سلامت نیوز فريبا عربگلدرباره اختلال زباني خاص اظهار داشت: گروهي از كودكان هستند كه درك خوبي از زبان دارند اما براي استفاده از آن در گفتوگو، مكالمه و برقراري ارتباط مشكل دارند. كودكان سنين پائينتر كه اين مشكل را دارند ممكن است اصلاً نتواند حرف بزنند و تكلم داشته باشد و طيف ديگري از اين افراد ممكن است اَشكال ناقصي از زبان را استفاده كنند.
وي افزود: اين كودكان معمولاً دير شروع به صحبت مي كنند و تا 2 سالگي اولين كلمات خود را نميگويند و زماني هم كه شروع به صحبت ميكنند، كلمات جديد را به آهستگي و كندي وارد ذخاير لغات خود ميكنند كه ممكن است تا 3 سالگي از كلمات واحدي استفاده كنند يا يك كلام كوتاه و تلگرافي داشته باشند.
عربگل در گفت وگو با فارس ادامه داد: اين كودكان خطاهاي زيادي در دستور زبان و گرامر مانند نقص در بهكاربردن افعال و ضماير، حذف ضمير و حذف فعل كمكي دارند و ممكن است جملهاي كه كودك به كار ميگيرد از نظر قواعد دستوري به هم ريخته و بينظم باشد (مثلاً به جاي آنكه بگويد: بابا ماشين دارد، ميگويد: ماشين بابا دارد).
اين عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي يادآور شد: ممكن است اين كودكان فقط از يك محدوده خاص، كلمات خود را انتخاب كند كه به طور مثال ممكن است تمام جملات مورد نظر را در زمان حال بگويد و از ساير زمانها مثل گذشته، آينده ماضي بعيد و ... در جملات خود استفاده نكند.
وي اضافه كرد: همچنين ممكن است در يافتن كلمهاي مناسب دچار مشكل شوند و كلمه ديگري را جايگزين كنند كه معناي جمله را بهم بريزد يا منجر به جملهاي ناهمگون، بيربط و غيرقابل فهم شود يا ممكن است هنگام يافتن كلمه مناسب، كلمه ناصحيحي را انتخاب كند كه ارتباطي با آن كلمه دارد (مثلاً به جاي صندلي بگويد ميز) يا عملكرد آن را توصيف كند (به جاي صندلي بگويد چيزي كه روي آن مينشينيم).
عربگل خاطرنشان كرد: اين كودكان از كلمات كلي و مبهم مانند چيز و چيزه زياد استفاده ميكنند يا ممكن است كلمه خودساخته خود را به كار گيرند. كودك در پاسخ به سؤال ممكن است حاشيه برود و در نهايت جواب مورد نظر را ندهد يا پاسخ نامناسب به سؤالات بدهد.
وي با بيان اينكه نوجوانان با اين اختلال ممكن است مشكلات ويژهاي در استفاده از زبان داشته باشند تصريح كرد: ممكن است در شروع مكالمه، حفظ و تداوم آن، عوضكردن موضوع مورد بحث و مطرحكردن سؤال در ارتباط با موقعيت مشكل داشته باشند يا اينكه نتوانند مكالمه را به طرف نيازهاي شنونده بكشانند. لذا بسياري از مشكلات عملكردي زبان كه اين بيماران با آن دست به گريبان هستند، مربوط به فقدان انعطافپذيري در زبان است.
دبير انجمن روانپزشكان كودك و نوجوان ايران خاطرنشان كرد: به دليل مسائل فوق اين كودكان ممكن است در ارتباطات اجتماعي گستاخ، بيادب و شديداللحن به نظر برسند چون نميتوانند شكلهاي مختلف زباني را كه در محاوره استفاده ميشود به كار ببرند و ممكن است لحن و صداي آنها متناسب با آن موقعيت اجتماعي نباشد.
وي افزود: شيوع اين اختلال در زير 3 سالگي 10 تا 15درصد است كه با افزايش سن كاهش يافته و در سن مدرسه فقط 3 تا 7 درصد كودكان اين اختلال را دارند. همچنين مشكلات تحصيلي آنها به طور اوليه در خواندن و نوشتن است كه عليرغم تداوم اكثر مشكلات، اغلب اين كودكان دبيرستان را به اتمام ميرسانند و بعضيها وارد دانشگاه ميشوند و اكثراً زندگي مستقلي پيدا ميكنند.
عربگل گفت: عدهاي از كودكان هستند كه علاوه بر مشكلات فوق در زبان دركي نيز مشكل دارند. اين كودكان از نظر درك مطلب ضعيف هستند و در نوع مركب اين اختلال كه شامل اختلال زبان بياني و دركي است كودك هم از نظر تحصيلي و هم از نظر اجتماعي ناتوانكنندهتر است.
وي افزود: شيوع اين عارضه مركب پيش از مدرسه 5 درصد و در سنين مدرسه 3 درصد است. اين بيماران در درك مفاهيم انتزاعي، ضرب المثلها، استعاره، اظهارنظرهاي كنايهدار و طعنهآميز، در بيان وقايع، خاطرات و چيزهايي كه رخ داده مشكل دارند، در علت شناسي اين اختلال عوامل نوروبيولوژيك، ژنتيك و محيطي نقش دارد.
عربگل خاطرنشان كرد: در صورت وجود اين مشكل بايد درمان متوجه تمام جوانب حالات مورد نظر باشد و فقط روي تكلم و زبان تمركز نشود. همچنين به علت مشكلات روانپزشكي و آموزشي همراه، اين كودكان نياز به تدريس خصوصي، آموزش مهارتهاي اجتماعي و يا مداخله روانپزشكي ديگر دارند.
وي اضافه كرد: بايد در نظر داشت كه تشخيص به موقع و درمان مناسب اين كودكان با توجه به شيوع و گستردگي اين اختلالات كمك بسيار مؤثري به آينده كودك و خانواده وي مينمايد.