بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) چه مدت زمان طول خواهد كشيد تا حكومت عدل برقرار شود؟ آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت فقير يا ستمگری در جامعه يافت می شود؟ آیا در آن زمان گناهی صورت نخواهد گرفت؟
*پنهان كاری امام حسن عسكري(ع) درباره امام مهدی(عج) چگونه با وجوب معرفت امام سازگار است؟
امامت در تفكر اسلامي اهميت بسياري دارد. از تعاليم قرآن به دست مي آيد كه مقام امامت برتر از مقام نبوت است؛ زيرا خداوند پس از آن كه ابراهيم (ع) را در زمان نبوتش مورد آزمايشهاي گوناگون قرار داد، به وي منصب امامت داد: "به ياد آور هنگامي را كه پروردگار ابراهيم او را به آزمون هايي آزمود وي آن آزمونها را به اتمام رساند، خداوند فرمود تو را پيشواي مردم قرار دادم". ۱به خاطر همين جايگاه منيع امامت است كه گزينش انتصاب امام از توان عقل بشر بيرون و يك امر الاهي است. به همين جهت اختلاف شيعه و سني در اين مسئله تنها اختلاف درباره مصداق امام نيست، كه بعضي ها تصور مي كنند. تعريف امامت در نزد دو گروه كاملا متفاوت است. امامت از ديدگاه شيعه مسئله اي كلامي و از اصول دين است؛ زيرا اعتقاد به انتصاب امام از سوي خداوند دارد، ولي اهل تسنن ان را مسئله اي فقهي و از فروع دين مي داند؛ چون به انتخاب امام از طرف مردم اعتقاد دارند.
در احاديث اسلامي، امامت و امام شناسي جايگاه والايي دارد. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: "كسي كه بميرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهليت مرده است". ۲ از اين روايت و ساير روايت هايي كه به همين مضمون وارد شده است، وجوب شناخت امام و امام شناسي فهميده مي شود؛ زيرا فهم عميق و كامل از توحيد بدون شناخت از طريق امامت (با تعريف شيعه) ممكن نيست. ۳ فهم صحيح از اصول عقايد ديني تنها از طريق امامت حاصل مي شود. از اين رو آنان كه از اين طريق دور افتاده اند، در فهم مسائل اساسي و اصول دين به انحراف رفته اند.
اما مراد از اين شناخت، رؤيت با چشم و چهره به چهره نيست. هم چنان كه مراد از پيامبر شناسي، ديدن و مشاهده صورت ظاهري پيامبر نيست. شايد بتوان گفت كه رؤيت جسم امام كمترين نقش را در شناخت او دارد. از اين رو اويس قرني با وجود اين كه در تمام عمرش حتي يك بار هم پيامبر اكرم (ص) را نديد، ولي از معرفت بالايي نسبت به رسول خدا (ص) برخوردار بود. پيامبر خدا (ص) از وي بسيار تعريف و تمجيد نمود. ۴ حديث "اويس بهترين تابع است" را محدثين و دانشمندان شيعه و اهل سنت از پيامبر خدا (ص) روايت كرده اند. ۵ چنين شخصيتي بعد از رحلت رسول خدا (ص) همواره از شيعيان و ارادتمندان امام علي (ع) بود و در جنگ صفين در ركاب آن حضرت به شهادت رسيد. در مقابل افرادي چون ابوجهل و ديگر كفار كه هميشه در كوچه و بازار پيامبر (ص) را مي ديدند، از شناخت آن حضرت نصيبي نداشتند و همواره به دنبال آزار و اذيت و حتي در صدد كشتن آن حضرت بودند. همچنين بودند كساني كه امام را بسيار مي ديدند، ولي شناخت حقيقي نداشتند و پيدا نكردند و حتي قاتل امام شدند.
پس مشاهده جسم و بدن امام، نقشي در شناخت امام ندارد؛ زيرا شناخت امام به معناي شناخت حقيقت امامت و مقام و منزلت او در پيشگاه خداوند، شناخت جايگاه امام در جهان هستي، شناخت وظايف و تكاليف خود در مقابل امام است. به عبارت ديگر يعني درك اين كه امام داراي مقام عصمت و وارث پيامبر و جانشين او است و اطاعت او، اطاعت خدا و پيامبر و برطرف كننده هر گونه شك و حيرت است. ۶ شناخت اين كه امام و پيامبر از يك نور آفريده شده اند. چنان چه پيامبر اكرم (ص) فرمود: "خداوند تعالي من و علي را از يك نور آفريد". ۷ شناخت اين كه امام ترجمان وحي الاهي و بيان گر حقايق قرآني، يگانه زمان و معدن پاكي و قداست است. ۸
پس بايد گفت كه امام حسن عسكري (ع) به هيچ وجه مردم را از شناخت امام به معنايي كه گفته شد منع نكرد. بلكه ايشان به عللي تنها درباره ديدن فرزندش محدوديت ايجاد كرده بود. از جمله به خاطر ترس از دشمنان كه مبادا او را به شهادت برسانند و هم چنين به علت اين كه به تدريج زمينه را براي غيبت امام مهدي (ع) فراهم سازند. البته اين محدوديت هم براي همه نبود و برخي از خواص شيعه، توفيق زيارت حضرت را پيدا مي كردند.
پي نوشت ها:
۱. بقره، ۱۲۴.
۲. تفتازاني، سعد الدين، شرح المقاصد في علم الكلام، ج ۵، ص ۲۳۹، چاپ اول، منشورات شريف رضي، قم، ۱۴۰۹ه. ق؛ مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۷۶، مؤسسة الوفاء، بيروت، ۱۴۰۴ه. ق ؛ حر عاملي، محمد بن الحسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۱، ص ۱۱۲، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۵۷ش.
۳. مفيد، محمد بن محمد نعمان، الحكايات، ص ۲۲، چاپ دوم، دار المفيد، بيروت، ۱۴۱۴ه. ق؛ علم الهدي، سيد مرتضي، الشافي في الامامة، ج ۱، ص ۴۹، چاپ دوم، مؤسسة الصادق، تهران، ۱۴۱۰ه. ق.
۴. قمي، عباس، سفينة البحار، ج ۱، ص ۱۹۹، چاپ دوم، اسوه، قم،۱۴۱۶ه. ق.
۵. نيشابوري، مسلم بن الحجاج، صحيح مسلم، ج ۱، ح ۱۸۱، دار الفكر، بيروت، بي تا.
۶. بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۹۳
۷. قندوزي حنفي، شيخ سليمان، ينابيع المودة، ص ۲۵۶، مؤسسة الاعلمي، بيروت، ۱۴۱۸ه. ق.
۸. صدوق، عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۷۱، منشورات اعلمي، تهران، بي تا.
*بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) چه مدت زمان طول خواهد كشيد تا حكومت عدل برقرار شود؟
ايمان به ظهور امام زمان (عج) و وقايع پس از آن، از جمله مصاديق ايمان به غيب است كه پذيرش و شناخت ويژگيهاي آن، جز از راه تعبّد و استفاده از متون نقلي معتبر، ميّسر نيست. ۷ لكن، از آن جا كه اغلب احاديث و روايات، در گذر زمان، دست خوش بلايايي چون تقيه از سوي شيعيان و يا جعل و تحريف از سوي دشمنان، فراموشي يا عدم دقت در ضبط، توسط راويان، گشته و با نبود امكانات چاپ و نگه داري، فرسوده و نابود شدهاند، شناخت كامل جزئيات حوادث قبل و پس از ظهور آن گونه كه مطلوب طبع حقيقت جوي شيعيان و منتظران است، امكان ندارد. به خصوص كه در اين راستا به برخي تعارضات غير قابل جمع در روايات نيز برخورد ميكنيم. از اين رو پاسخ به سؤال فوق، به خصوص قسمت اوّل آن، به صورت ظن و گمان است و براي پاسخ به سؤال نياز به تحليل آن به چند قسمت مجزاست، لذا پاسخ هر قسمت، به طور جداگانه در زير مي آيد:
بعد از ظهور حضرت مهدي (عج) چه مدت زمان طول خواهد كشيد تا حكومت عدل برقرار شود؟ امام باقر (ع) مي فرمايند: "امام دوازدهم (عج) هشت ماه تمام، شمشير بر دوش نهاده و دشمنان خدا را ميكشد تا اين كه خدا خشنود گردد. "۸ بنابر رواياتي كه در اختيار ما وجود دارد ايشان در مكه ظهور نموده و پس از اين كه ياران و خواص ايشان به او پيوستند، به سمت عراق و سپس شام (سوريه فعلي) و بعد به سمت بيت المقدس حركت ميكنند و پس از آن ساير بلاد اروپا و تركيه و چين و افغانستان و ساير ممالك به تسخير ايشان درآمده و حكومت عدل، پس از هشت ماه درگيري پيوسته، برقرار ميگردد و صلح و امنيت جهاني فراگير مي شود. ۹ در باره مدت حكومت ايشان نيز اختلاف فراواني در روايات ديده مي شود:
۱۹ سال و چند ماه، ۷ سال، ۴۰ سال، ۱۰ سال و ۳۰۹ سال كه هر سال آن برابر ۲۰ يا ۴۰ سال است و گفته شده است پس از شهادت يا وفات آن حضرت، ۴۰ روز خواهد گذشت تا كه قيامت بر پا شود۱۰ و بساط زمين و آسمان برچيده شده و مهياي برپايي قيامت ميگردد.
*آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت فقيري يافت مي شود؟
وقتي حضرت (عج) قيام مي نمايند و حكومت عدل برقرار ميشود، زمين گنج هاي معدني و روييدني خود را در اختيار حضرت (عج) قرار داده و حقوق مستضعفان و فقرا نيز از ثروت مندان و ظالمان گرفته و عادلانه بين همه تقسيم ميگردد، تا آن جا كه هيچ فقيري باقي نميماند و موردي براي مصرف صدقات و زكوات يافت نميشود. امام صادق (ع) ميفرمايند: "جهان با پياده شدن عدالت خرم ميشود، آسمان باران هايش را فرو ميريزد، درختان، ميوههاي خود را آشكار نموده و زمين گياهان خود را بيرون ميفرستد و براي ساكنان خود آرايش ميكند". ۱۱ امام زمان (عج) به منادي دستور ميدهد كه در ميان مردم اعلام كند كه هر كس نيازي به مال دارد، برخيزد. از ميان مردم كسي بر نميخيزد، مگر يك نفر كه ميگويد: من (محتاجم). پس قائم (عج) به او ميگويد: "برو پيش كليددار و بگو مهدي (عج) به تو دستور ميدهد كه مالي به من بدهي". كليددار ميگويد: "جامه ات را بياور". جامهاش را ميگسترد و درون آن را پر ميكند. هنگامي كه آن را بر دوش ميگيرد، پشيمان ميشود و ميگويد: "چرا در ميان امت محمد (ص) من از همه آزمندتر باشم؟! چرا آن عفت نفس عمومي را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به كليددار تحويل ميدهد، اما پذيرفته نميشود، و مهدي (عج) ميگويد: "آنچه را كه ما عطا كرديم، پس نميگيريم". ۱۲
رسول اكرم (ص) ميفرمايند: "مردم دنبال كسي ميگردند كه از آنها (صدقهاي) و هديهاي را بپذيرد، زكات مالشان را جدا ميكنند، لكن كسي را نمييابند كه آن را بپذيرد؛ زيرا همه به واسطهي فضل الاهي بي نياز شدهاند". ۱۳
*آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت (عج) ستمگري در جامعه يافت مي شود؟
شاخصهي حكومت جهاني حضرت مهدي (عج) برقراري صلح و امنيت و عدالت در سراسر گيتي و برچيدن بساط فساد، تباهي، ظلم، جور، جنايت و ستمگري است، چنان كه هدف اساسي تمامي انبيا نيز همين بوده است، لكن موفقيت آن بزرگواران در زمان خودشان و اوصياي آنها پس از ايشان، چندان چشمگير نبود، ولي برقراري صلح و امنيت جهاني بخشي از وعدههاي تمامي آنها بوده و فطرت پاك همهي انسانها، در طول تاريخ نيز، در انتظار چنين ايامي، با اين خصيصه عالي بودهاست.
پس، از آن جا كه خداوند تبارك و تعالي و انبيا و اوصيا، معصوم اند و هيچ گاه خُلف وعده نكرده و بي جهت مردم را اميدوار ننموده و منتظر نگه نميدارند، حتماً اين وعده محقق خواهد شد، آن هم با اين ويژگي چشمگير متعالي. بلكه ميتوان تحقق آن روزگار رهايي را، هدف آفرينش انسان قلمداد نمود. روزي كه با رحمت الاهي همه، امت واحده گشته و تحت پرچم توحيد درآمده و كفر و شرك و نفاق برچيده ميشود. ۱۴ احاديثي كه صراحتاً يا تلويحاً به اين امر اشاره دارند بسيار فراواناند؛ از جمله: امام عسكري (ع) به فرزندشان (عج) ميفرمايند: "فرزندم! گويي تو را ميبينم، هنگامي كه نصرت خدا بر تو نازل شده و فرج هموار شده و شكوه و عظمت تو اوج گرفته،. . . در اين هنگام فجر دولت حق ميدمد و تاريكي باطل از صحنهي گيتي برچيده ميشود. خداوند با دست تو كمر ستمگران را ميشكند، شعاير دين را باز ميگرداند، آفاق جهان را روشن ميسازد، آرامش و صلح را از كران تا كران برقرار ميكند. . . . دشمنانت خوار و زبون و دوستانت عزيز و پيروز ميشوند. در روي زمين از ستمگران، جنايتكار و منكران طغيانگر و دشمنان تجاوزگر و مخالفان عنادگر احدي باقي نميماند؛ زيرا هر كس به خدا توكل كند، خداوند او را كفايت نمايد، همانا خداوند امر خود را به پايان ميرساند و وعده و قضاي حتمي خويش را محقق خواهد نمود. همانا خداوند براي هر چيزي تقديري قرار داده است. ۱۵،۱۶
*آيا بعد از استقرار حكومت آن حضرت گناهي صورت نخواهد گرفت؟
مهم ترين عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنيا و احساس نياز انسان به متاع دنيا است.
وقتي انسان به قدر كفايت از مال و ثروت بهرهمند گشته و عزت و آبروي اجتماعي بيابد و بينش او الاهي شود و دنيا و متاع آن برايش بي ارزش گردد و به يقين برسد كه تمامي وعدههاي الاهي حقاند و - گرچه ديگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند - بالاخره محقق خواهند شد. اگر انسان به يقين برسد كه معاد و حساب و كتابي در كار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقايسه با عمر دنيا و آنچه در آن است نبوده، ديگر انگيزهاي براي ارتكاب گناه باقي نميماند. به خصوص كه بنابر برخي روايات و استدلالهاي برخي محققان فرزانه، عمر ابليس نيز با قيام حضرت (ع) تمام خواهد شد و به استناد برخي روايات آن ملعون به دست نبي اكرم (ص) در بيت المقدس ذبح خواهد شد و تسويلات و وسوسهها و تزيينهاي او هم منقطع ميگردد،۱۷ از طرف ديگر، موانع بي شماري مثل حكومت عدل فراگير كه رهايي از عدالت آن امكان ندارد، محيط امن و امان و سالم و عدم پذيرش فساد و تباهي و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگيزه، مفقود و مانع، موجود ميشود. لذا گناه صادر نميشود، در اين زمينه نيز احاديث فراوان است، از جمله:
امام صادق (ع) آن دوران را اين گونه توصيف ميكنند: "روابط نامشروع، مشروبات الكلي و رباخواري از بين ميرود، مردم به عبادت و اطاعت روي ميآورند، امانت ها را به خوبي رعايت ميكنند، اشرار مردم، نابود ميشوند و افراد صالح باقي ميمانند". ۱۸ و پيامبر (ص) ميفرمايند: "خداوند به وسيلهي مهدي (عج) از امت رفع گرفتاري ميكند، دلهاي بندگان را با عبادت و اطاعت پر ميكند و عدالتش همه را فرا ميگيرد. خداوند به وسيله او دروغ و دروغ گويي را نابود ميسازد. روح درندگي و ستيزه جويي را از بين ميبرد و ذلّت بردگي را از گردن آنها بر ميدارد". ۱۹
پي نوشت ها:
۱.فيض كاشاني، ملامحسن، ديوان شعر.
۲. شجاعي، سيد مهدي، دست دعا چشم اميد، مناجات خمسة عشر، مناجات نهم، ص ۸۱.
۳. امام خميني (ره)، سيد روح الله، سرّ الصلوة، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام، ص ۵.
۴. طه، ۱۴.
۵ رعد، ۲۸.
۶. معارج، ۱۹ و ۲۳.
۷. ر. ك: صافي گلپايگاني، لطف اللَّه، نويد امن و امان (امامت ومهدويت)، ج ۳، ص ۲۸ - ۴۲.
۸. الزام الناصب، ص ۱۸۹؛ غيبت نعماني، ص ۱۶۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۹۹، منقول از، روزگار رهايي، ج ۱، ص ۴۷۸،ح ۵۸۵.
۹. ر. ك: روزگار رهايي، ج ۲، ص ۵۳۶، ۴۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۹، ۳۹۲.
۱۰. روزگار رهايي، ج ۲، ص ۶۰۱، ۶۵۸؛ بحار، ج ۲، ص ۲۷۹ و ۳۹۲.
۱۱. بشارة الاسلام، ص ۷۱، منقول از، روزگار رهايي، ص ۶۳۹، ح ۸۸۲.
۱۲. منتخب الاثر، ص ۱۴۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۳۷؛ الصواعق المحرقه، ص ۱۶۴؛ ينابيع المودة، ص ۱۳۵، ج ۳، نقل از، روزگار رهايي، ص ۶۴۲، ح ۸۹۴ ؛ نيز ر. ك: همان، ص ۵۹۶ و ۵۹۸.
۱۳. الزام الناصب، ص ۲۳۰؛ بشارة الاسلام، ص ۲۵۶؛ روزگار رهايي، ص ۵۹۸، ح ۷۸۰.
۱۴. هود، ۱۲۳، ۱۱۸.
۱۵. بحار، ج ۵، ص ۳۵؛ وفاة العسكري، ص ۴۹؛ منقول از، روزگار رهايي، ج ۱، ص ۵۳۰، ۵۳۱؛ نيز ر. ك: همان، ص ۷۳، ح ۵ ؛ ص ۶۲۵، ح ۸۴۴.
۱۶. طلاق، ۳.
۱۷. ر. ك: الميزان، عربي، ج ۱۴، ذيل آيه ۳۶، سورهي حجر، ص ۱۶۰، ۱۶۱، ۱۷۵.
۱۸. منتخب الاثر، ص ۴۷۴؛ الزام الناصب، ص ۲۲۸؛ الملاحم والفتن، ص ۵۴، منقول از، روزگار رهايي، ج ۲، ص ۶۰۰.
۱۹. بحار، ج ۵۱، ص ۷۵؛ الملاحم والفتن، ص ۵۶؛ غيبت شيخ طوسي، ص ۱۱۴ و. . .