همشهری آنلاین - مهدی تهرانی:جیمزباند جدید یک رونمایی مدرن از کاراکتر مامور ۰۰۷ است. یک روند آشکار که از سال ۲۰۰۶ و با فیلم کازینو رویال با بازی دنیل کریگ پیگیری شد.
با اينهمه اسپكتر در مقام يك تريلر شاخص با رويكرد جاسوسي و حادثهاي و حتي ژانر معمايي نسبت به سقوط آسمان (اسكاي فال) كمي تا قسمتي دچار بحران شخصيتپردازي است. اگر در اسكاي فال شخصيت جيمز باند حتي براي دوستانش چالش برانگيز بود در اسپكتر او سرگردانتر از هميشه است. شايد موفقيت اسكاي فال گريبانگير اين جديدترين جيمزباند شد و به نوعي بدشانسي يقه اسپكتر را گرفت. اگر سام مندس اسكاي فال را چنين درخشان نساخته بود توقع از اسكپتر معقولتر ميبود.
داستان اسپكتر طبق قاعده هميشگي فيلمهاي جيمز باندي شروع ميشود. سكانس افتتاحيه با معرفي از ام ( اينجا ديگر از جودي دنچ محبوب خبري نيست و رالف فاينز در مقام او نشسته است) و ماني پتي( نائومي هريس) در دفتر كار وي آغاز ميشود. شخصيت ديگر فيلم يعني كيو( بن ويشاو) در لابراتوار است. در حاليكه هر سه تن در لندن حضور دارند اين جيمز باند است كه هزاران كيلومتر دورتر در در پايتخت مكزيك در حال تعقيب و گريز با يك خلافكار و جاني بالفطره است. اين تركيب هميشگي براي باند است . شروع فيلمهاي جيمز باند هميشه وي را تك و تنها تصوير و جلوهگري كرده است.
در ادامه اما بازهم همان قضيه موش و گربه بازي و پيدا شدن يك آشناي قديمي رخ ميدهد. اگر در اسكاي فال؛ سيلوا (خاوير باردم) زخم خورده در فكر انتقام از ام و سازمانش و بويژه از جيمز باند است در اسپكتر فرانتس اوبرهاوزر(كريستوف والتس) مدير سازمان اسپكتر ضدقهرمان داستان است. با اين حساب جيمز باند بايد تمام همت خود را مصروف اين مهم نمايد تا پرده از چهره مخرب اين آشناي قديمي بردارد و دوباره مانند هميشه جنگ خير و شر آغاز ميگردد.
پوستر رسمی فیلم
اسپكتر يا اين توصيفات يك فيلم تقريبا خوب است. شايد چرخه معيوبي داشته باشد اما در نهايت راضي كننده است. شايد مهمترين انگارهاي كه باعث نجات اسپكتر شده قالب سنتي آن باشد. به نظرم اين سنتيترين فيلم دنيل كريگ در مقام مامور 007 است. اينجا ديگر خبري از ابزارهاي پيچيده نيست. اگر هم باشد كاربردي آنچناني براي باند ندارد.شايد آخرين فيلم برازنان را مهمترين فيلم از نظر تكنولوژي جيمزباندي بشناسيم. اما اسپكتر شديدا از ابزارهاي روز به دور است و همين تعليق را به نفع داستانكهاي ماجرا پيش برده است.
اين تعليق اتفاقا مناسب داستان اسپكتر است. اصلا بايد با اين واژه دوباره آشنا شويم. اگر از علاقمندان به مجموعه فيلمهاي جيمز باند هستيد حتما به خاطر داريد كه در فيلم هاي شان كانري(محبوبترين جيمز باند تاريخ سينما) محفلي قدرتمند و مافيايي به نام سازمان ويژه ضداطلاعات؛ تروريسم و اخاذي وجود داشت كه عمدتا مشكلات بسياري براي كانري ايجاد ميكرد. حالا همين سازمان با نام مخفف اسپكتر دوباره قد برافراشته و با رئيس آب زيركاهش ميخواهد نفس باند و ام را بگيرد.
از نقاط ضعف ويژه اسپكتر اضافات آن است. 150 دقيقه زمان فيلم براي اين داستان جيمز باند حقيقتا زياد است. فيلمهاي جيمز باندي احتياج به كاراكترهاي پيشبرنده و داستانكهايي دارند كه پيرنگ اصلي و شخصيت اصلي را صيقل دهند. همه عناصر داستان و زيرساختها بايد در خدمت باند باشند. در اسپكتر اما شخصيت اضافي و ماجراهاي بي ربط آزار دهنده و كشدار هستند. براي مثال مشغوليت ام در لندن براي بررسي ماموران وفادار بخش مهمي از زمان فيلم را تلف ميكند.
از ديگر تغييرات فيلم بايد به شخصيت اسپكتر اشاره كرد. ضد قهرمان ماجرا تفاوت عمده با ديگر بدمنهاي فيلمهاي باند دارد. اگر در اسكاي فال سام مندس؛ سيلوا يك درنده خوي تمام عيار بود در اسپكتر؛ اوبرهاوزر ظاهري بسيار موجه و مودب دارد و گويي اصلا يك بيكاره است. در واقع اگرچه كريستف والتس در نقش ضدقهرمان بازياش نقص ندارد اما پرداخت شخصيت او خوب از كار درنيامده است.
اما اسپكتر يك پيشرفت شگرف در برابر اسكاي فال دارد. و آنهم صحنههاي اكشن و درگيري و شلوغ بازي است. تماشاگر در اسپكتر كمي تا قسمتي جيمز باند را سرحالتر و برتر از همه خلافكارها ميبيند و نوع فيلمبرداري و حتي موسيقي متن فيلم نيز جالب توجه است. البته مقايسه توماس نيومن نسبت به جان بري و حتي در مقايسه با جان آرنولد كار خوبي نيست. اما بنظر مي رسد توماس نيومن نسبت به آرنولد فضاي بهتري به لحاظ موسيقايي براي اسپكتر فراهم كرده است. دقيقا همان كاري كه براي اسكاي فال انجام داده بود.
اسكاي فال در اسكار 85 حضوري درخشان داشت. اسکایفال نامزد دریافت ۵ جایزهٔ اسکار در رشتههای بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی متن اریژینال، بهترین ترانهٔ اریژینال، بهترین صداگذاری و بهترین ترکیب صدا شد و دو اسکار بهترین ترانه و بهترین صداگذاری را دریافت کرد. در جوايز بفتا نيز کاندیدای بهترین بازیگر مکمل زن برای جودی دنچ؛ کاندیدای بهترین بازیگر مکمل مرد برای خاویر باردم و و كانديداي بهترين صداگذاري ؛ تدوين؛ صحنه آرايي و موسيقي و برنده بهترين فيلم بريتانيا گرديد.
در اسكار 88 بعيد بنظر ميرسد اسپكتر نامزدي نداشته باشد اما شايد پيش بيني 5 كانديدا مانند اسكاي فال و بردن دو اسكار براي اين جديدترين جيمز باند سينما ميسر نباشد.