ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 24 شهريور 1389     |     کد : 9385

چهار شنبه 24 شهريور 5 شوال 15 سپتامبر

حركت حضرت علي(ع) به سوي صفين در سال 36 هجري قمري ...

حركت حضرت علي(ع) به سوي صفين در سال 36 هجري قمري
حضرت علي(ع) پس از رأي قاطع مسلمانان به وي و انتخابش به خلافت اسلامي، در صدد برآوردن انتظارات و درخواست هاي به حق مردم در اجراي عدالت الهي، برآمد و در اين راه همت فزاينده اي گماشت و نخستين اقدامات آن حضرت، عزل عاملان و حاكمان غير صالح از حكومت و نصب افراد شايسته به جاي آنان بود.
تمامي حاكمان و عاملان منصوب عثمان مقتول، در برابر اقدامات حضرت علي(ع)، ناچار به تسليم و يا فرار از محل حكومت خود شدند و حضرت علي(ع) به جاي آنان افراد صالح، كاردان و دلسوزي منصوب كرد. ولي حاكم شام از تبعيت امام علي(ع) سر باز زد و در صدد كارشكني و افساد و فتنه جويي برآمد.
معاويه بن ابي سفيان كه از زمان خلافت عمر بن خطاب، به حكومت شام منصوب و در خلافت عثمان نيز پايه هاي حكومت خويش را تقويت كرده بود، در برابر رأي مردم و انتخاب حضرت علي(ع)، گردنكشي و ياغي گري نمود و با بهانه قرار دادن قتل عثمان بن عفان در صدد سرپيچي از فرمان حضرت علي(ع) برآمد(!). آن حضرت نامه هايي براي وي ارسال و او نيز پاسخ هايي براي امام علي(ع) فرستاد، ولي عاقبت بر لجاجت خويش باقي ماند و براي مخالفت و دشمني آشكارتر با امام علي(ع)، به سوي عراق هجوم آورد.
امام علي(ع) نيز در روز پنجم شوال سال 36 قمري، ياران و سپاهيان خويش را از كوفه به سوي سرحدات شام گسيل نمود.
امام علي(ع) در كوفه، ابو مسعود عقبه بن عامر انصاري را جانشين خويش قرار داد و به همراه لشكريان رزمنده و خداجوي خويش از كوفه خارج شد.
آن حضرت، از كوفه به "مدائن"، پس از آن به "أنبار" و آن گاه به "رقّه" رفت و در ميان راه سپاهيان جديدي به وي پيوستند.
اهالي "رقه" به دستور مالك اشتر نخعي، پل بزرگي بر روي رودخانه فرات در محل "منبج" احداث نمودند و سپاهيان حضرت علي(ع) از آن پل عبور كرده و در سرزمين صفين، در برابر سپاهيان معاويه بن ابي سفيان قرار گرفتند و سرانجام نبرد سنگين و بزرگ "صفين" در نخستين روزهاي ماه صفر سال 37 قمري ميان طرفين آغاز گرديد.

ورود مسلم بن عقيل(ع) به كوفه در سال60 هجري قمري
پس از دعوت كوفيان از امام حسين(ع) و ارسال نامه هاي بي شمار براي وي و درخواست از آن حضرت جهت رفتن به كوفه و بر عهده گرفتن رهبري قيام بر ضد يزيد بن معاويه، آن حضرت، پسرعمويش مسلم بن عقيل(ع) را با نامه اي به سوي كوفيان اعزام كرد.
مسلم بن عقيل(ع) در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال 60 قمري از مكه معظمه خارج گرديد و از آن جا به مدينه منوره رفت و پس از تجديد ديدار با خانواده خويش و زيارت قبر شريف پيامبر(ص) و وداع با آن مضجع مطهر، به سوي كوفه حركت كرد و در روز پنجم شوال همان سال وارد شهر عظيم كوفه گرديد و در خانه مختار بن ابي عبيده ثقفي، كه از شيعيان مبارز و از مخالفان سرسخت بني اميه بود، سكونت گزيد. شيعيان مخلص و انقلابيون كوفه، كه از حضور مسلم بن عقيل(ع)، به عنوان نماينده و سفير امام حسين(ع) در اين شهر آگاه شدند، دسته دسته به سوي وي شتافته و به وي خير مقدم گفتند.
هنگامي كه گروهي از آنان در حضور مسلم(ع) اجتماع مي كردند، وي نامه امام حسين(ع) را براي آنان مي خواند و مردم به خوبي گوش فرا داده و از شوق ديدار قريب الوقوع آن حضرت، گريه مي كردند.
پس از آمادگي نسبي مردم، مسلم بن عقيل(ع) از آنان براي امام حسين(ع) بيعت گرفت و تعداد هيجده هزار تن از انقلابيون كوفه، در نخستين روزهاي ورود مسلم، با وي بيعت كردند. مسلم بن عقيل(ع)، نامه اي به محضر امام حسين(ع) نوشت و آن حضرت را از وضعيت كوفه و بيعت مردم با وي، با خبر گردانيد و از امام حسين(ع) درخواست نمود، كه به سوي كوفه حركت كند، تا شخصاً رهبري مردم را بر عهده گيرد.
از آن سو، هواداران بني اميه و طرفداران يزيد بن معاويه، همانند عبدالله بن مسلم حضرمي، عمارﺓ بن عقبه و عمر بن سعد، كه از صاحب نفوذان كوفه بودند، براي يزيد بن معاويه، نامه هايي به شام ارسال كرده و او را از وضعيت كوفه و بيعت شيعيان با مسلم بن عقيل(ع) آگاه نمودند و از وي درخواست كردند كه به جاي نعمان بن بشير، عامل وي در كوفه، كه با قيام مسلم بن عقيل(ع) برخورد جدي نمي كند، شخص ديگري بفرستد كه داراي عزمي قوي و اراده اي راسخ باشد و در برخورد با مخالفان حكومت، شدت و خشونت به خرج دهد.
يزيد بن معاويه، پس از مطالعه نامه هواداران خود در كوفه و مشورت با سرجون مسيحي، تصميم گرفت عبيدالله بن زياد، عامل خويش در بصره را با حفظ سمت، به حكومت كوفه نيز منصوب كند، تا با قساوت و شدتي كه در وي وجود دارد، قيام مسلم بن عقيل(ع) و شيعيان و محبان اهل البيت(ع) را در كوفه سركوب كند.

پایان نگارش كتاب« تاريخ فَخري» در سال701هجري قمري
نگارش كتاب« تاريخ فَخري» يا «آدابُ السُّلطانيّه» در سال701هجري قمري به دست «صفي الدّين محمد بن طباطبا» پايان يافت. اين اثركه كهن‎ترين كتاب سياسي تاريخي پس از فروپاشي خلافت عباسي است شامل يك مقدمه و درفصل است كه فصل نخست درباب آداب فرمانروايي و چگونگي اداره جامعه و فصل دوم درباره تاريخ اسلام ازآغاز تا سقوط شهربغداد بدست مغولان است. اين كتاب به همّت محمد وحيد گلپايگاني به فارسي ترجمه شده و به نام تاريخ فخري درآداب مُلك داري و دولتهاي اسلامي به چاپ رسيده است. گفتني است كه نخستين چاپ كامل اين اثر درسال1860ميلادي درآلمان منتشرشد.

درگذشت محمدبن سيد صفدرمعروف به سيد جمال الدين اسدآبادي در سال1314هجري قمري
محمدبن سيد صفدرمعروف به سيد جمال الدين اسدآبادي دانشمند سياستمدار انقلابي و از رهبران ضداستعماري ملل اسلامي چشم ازجهان فروبست. وي درپايان تحصيلات درفلسفه، نجوم، علوم، علوم شرعي و تاريخ دانش بسياراندوخت و با زبانهاي عربي، تركي، انگليسي، فرانسوي و روسي آشنا شد. سيد را مي‎توان مظهرانديشه اتحاد اسلام دانست. او براي نيل به هدف خود از18سالگي به سفرپرداخت و همواره درراه اتحاد ملل اسلامي به تبليغ اين آرمان پرداخت و با انتشارروزنامه‎هاي عُروَةُ الوُثقي درهند و ضياءُ الخافِقَين درلندن درراه بيداري ملل مسلمان مي‎‏كوشيد. هدف سيد آن بود كه مسلمانان جهان را حول محوري واحد درآورد و قدرت واقعي اسلام را به جهانيان بشناساند. ازتأليفات اين منادي وحدت كتابهاي «اِبطالُ مذهب الدهرين، تتمّة البيان درتاريخ افغانستان و نِيچريّه دررَدّ فلسفه مادّي» را مي‎توان برشمرد. سيد جمال درسرودن شعرنيز تبحرداشت و به افغاني تخلص مي‎كرد.

درگذشت دكترعبدالحسين زرين كوب در سال1378هجري شمسي
دكترعبدالحسين زرين كوب پژوهشگر، اديب ودانشمند پرآوازه عرصه تاريخ و ادبيات ايران در سال1378هجري شمسي روي درنقاب خاك كشيد. استاد زريين كوب همزمان با تحصيلات دانشگاهي به تحصيل علوم حوزوي پرداخت و سرانجام در عرصه فرهنگ، تاريخ، ادبيات و فلسفه صاحبنظرو عالمي برجسته شد. ايشان كتابهاي متعدد و ارزشمندي ازخود به يادگارگذاشته است. جملگي اين آثارازذهن روشن بود و پوياي استاد حكايت مي كند. اما استاد زرين كوب بيش ازهمه زمينه ها به تاريخ علاقمند بدو و هيچگاه مطالعه و تحقيق درباره تاريخ را رها نكرد. دوقرن سكوت ازآثارگران سنگ دكترزرين كوب محسوب مي شود كه بررسي اوضاع تاريخي ايران دردو قرن اوليه هجري قمري است. همچنين كتابهاي «تاريخ ايران بعد از اسلام، بامداد اسلام، كارنامه اسلام، تاريخ درترازو، تاريخ مردم ايران و با كاروان حلّه » از ديگر آثار ارزشمند استاد عبدالحسين زرين كوب بشمارمي روند.

پایان دوران سلطه 1200ساله امپراتوري روم برسرزمين يونان در سال1453ميلادي
دوران سلطه 1200ساله امپراتوري روم برسرزمين در سال1453ميلادي يونان خاتمه يافت و يونان به تصرف محمد فاتح امپراتورعثماني درآمد. يونان از كشورهاي جنوبي شبه جزيره بالكان است. اين كشوردرقرن دوم قبل ازميلاد جزئي از امپراتوري روم بود ولي پس ازتجزيه دولت روم ضميمه امپراتوريبيزانس يا روم شرقي شد. سرانجام پس ازاضمحلال امپراتوري بيزانس دراواسط قرن15 ميلادي يونان در اختيار دولت عثماني قرار گرفت. گفتني است كه يونان در سال 1830ميلادي استقلال يافت.

استقلال كشورهاي هندوراس ونيكاراگوآ در سال1821ميلادي
كشورهاي هندوراس ونيكاراگوآ در سال1821ميلادي به استقلال رسيدند. هندوراس و نيكاراگوآ تا اوايل قرن 19ميلادي جزو مستعمرات اسپانيابودند اما در اين زمان مردم اين كشورها از ضعف دولت اسپنيا استفاده كردند ودربرابراستعمارگران اسپانيا قيام كردند. هندوراس و نيكاراگوآ پس ازكسب استقلال به اتحاديه مكزيك پيوستند اما پس از چندي با پيوستن به كشورهاي ديگرمنطقه فدراسيون آمريكاي مركزي را تشكيل دادند. هندوراس و نيكاراگوآ درسال 1838ميلادي استقلال كامل خود را باز يافتند. 


نوشته شده در   چهارشنبه 24 شهريور 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode