مهمترین عامل در شكلگیری و تكوین انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 ، اسلام سیاسی معاصر و رهبری امام خمینی بود . آنچه گفته شد فرضیهی اصلی این پژوهش میباشد . تبیین و توضیح رویدادها و ناآرامیهایی كه در سالهای 1356-1357 / 1978-1979 در ایران رخ داد و به سرنگونی رژیم پادشاهی و استقرار جمهوری اسلامی منجر شد ، یكی از مسائل مهم و مورد توجه نظریهپردازان و پژوهشگران علوم سیاسی در 27 سال گذشته بوده است .
انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلابهای بزرگ جای میگیرد ؛ چرا كه هم در اساس حكومت و هم در ایدئولوژی غالب كشور دگرگونی عمدهای ایجاد كرد .
در تحلیل انقلاب اسلامی رویكردهای مختلفی وجود دارد كه بیانگر تأكید هر كدام از این رویكردها بر یك یا تعدادی از عوامل یا بر همهی عوامل فرهنگی ، جامعهشناختی ، اقتصادی ، روان شناختی و سیاسی در وقوع انقلاب اسلامی میباشد .
اصولا نمیتوان یك انقلاب بزرگ را با فرضیههای غیرعلمی تحلیل كرد لذا برای درك درست و بهتر پدیدهی انقلاب ، نیازمند تأملات نظری در قالب تئوریها میباشیم .
رخداد انقلاب اسلامی فضایی برای آزمون نظریههای انقلاب و تأمل دربارهی پدیدهی انقلاب بود كه برخی دیگر گردید . حال كه بیش از یك ربع قرن از پیروزی انقلاب میگذرد ، هنوز ابعاد ناشناختهی بسیاری وجود دارد و روششناسی متداول غرب نتوانسته همهی زوایای آن را تحلیل كند .
هر یك از اندیشمندان و صاحبنظران به عامل یا عوامل متفاوت و متنوعی در تبیین پیروزی انقلاب اسلامی تأكید دارند ، كه این امر نشان از پیچیدگی و منحصر به فرد بودن انقلاب اسلامی دارد ؛ اما هیچكدام از این رهیافتها تحلیل جامع و مانعی دربارهی انقلاب اسلامی به دست نمیدهند .
هدف پژوهش حاضر ، بازخوانی تحلیلهای موجود و ارائهی تبیین جدید از انقلاب اسلامی است . این رویكرد علاوه بر صحت برخی از تحلیلهای قبلی ، عامل اصلی در پیروزی انقلاب اسلامی را اسلام سیاسی با رهبری امام خمینی میداند . این رهیافت ، هم مدعی است و هم متواضع ، از این جهت مدعی است كه ادعا دارد در تبیین انقلاب اسلامی از یك رویكرد جدید و بدیع استفاده میكند و میتواند چالشی در برابر نظریههای موجود دربارهی انقلاب اسلامی ایجاد كند و متواضع از این جهت ، كه پژوهش هیچ ادعایی ندارد ، در اثبات ادعای خود ، تمام جوانب را در نظر بگیرد و یك تحلیل جامع و مانع از انقلاب اسلامی ارائه دهد .
برای بررسی و اثبات فرضیه ، پژوهش حاضر در پنج فصل سازماندهی شده است : فصل اول به بررسی و تعریف واژهی انقلاب ، مفاهیم و ویژگیهای آن پرداخته است . فصل دوم تئوریهای موجود دربارهی پدیدهی انقلاب را از دید نظریهپردازانی كه در این زمینه دست به تحلیل و تبیین عوامل وقوع انقلاب زدهاند ، ارائه كرده است . فصل سوم اختصاص به تئوریهای موجود در رابطه با انقلاب اسلامی ایران دارد . فصل چهارم مروری است بر نظریههای رهبری كه ما را به سوی نظریهی رهبری واحد در انقلاب اسلامی رهنمون میسازد . نهایتا در فصل پنجم نقد و تعدیلاتی در مورد رهیافتهای مطرح شده در پژوهش انجام گرفته و نقش رهبری و اسلام سیاسی معاصر در شكلگیری و تكوین انقلاب اسلامی تبیین گردیده است .