پس از پايان جنگ سرد انديشمندان حوزههاي استراتژيك در استدلالهاي خود تلاش مينمودند با ترسيم فضاي آينده جهان، روشهاي مختلفي را براي حفظ قدرت كشورهاي غربي با تغيير روشهاي گذشته پيشنهاد نمايند.
در اكثر اظهار نظرهاي انديشمندان آن روزهاي حوزه سياست ادامه روند سنتي (كاربرد نيروهاي نظامي) براي حفظ قدرت اشتباه دانسته شده است. بهطور مثال پال راجرز در كتاب زوال كنترل مينويسد: به دليل تغييرات اساسي بوجود آمده در جهان بايد پارادايم امنيتي غرب تغيير كند. لذا بهكارگيري واژه قدرت نرم از آن زمان متداول شده و واژههايي از جنس قدرت اقناعي در نوشتههاي گالبرايت، قدرت هژمونيك در نوشتههاي گرامشي و فوكو را ميتوان شاهدان خوبي براي اين ادعا قلمداد نمود.
به گفته جوزف ناي قدرت نرم ستون سياستهاي دموكراتيك روزانه است و حتي در حوزه نظامي هم اين قدرت نقش بسيار مهمي را ايفا ميكند. در انديشه جوزف ناي قدرت نرم و سخت از همديگر قابل تفكيك هستند. هر چند از سال 2001 با فرو ريختن برجهاي دوقلو در آمريكا و هجوم همهجانبه اين كشور به خاورميانه به بهانه مقابله با تروريست تاكنون عملاً شاهد بروز و ظهور هژموني سخت آمريكا در منطقه بودهايم، اما متوليان امر سياست در آمريكا كماكان از ايده اسلاف خود مبني بر بهكارگيري قدرت نرم غافل نشده و حداقل تاكنون در مورد جمهوري اسلامي ايران با اقدامات مختلف از جمله كمكهاي مالي و رواني به اپوزيسيون داخل و خارج ايران، تلاش براي اعمال تحريمهاي بينالمللي بر عليه ايران و... تلاش نمودهاند رقيب فرهنگي و اعتقادي خود را در خاورميانه تضعيف نمايند.
رژيم صهيونيستي نيز به عنوان مهمترين متحد آمريكا در منطقه تلاش نموده است با روشهاي مختلفي در بالا بردن قدرت منطقهاي همپيمانش سهيم باشد، بهطوري كه از زمان مسووليت ژنرال ايتان بن الياهو به عنوان فرمانده نيروي هوايي اين رژيم، شاهد دكترين جديدي مبني بر انجام مانورهاي مشترك با كشورهاي منطقه خاورميانه و خليج فارس در رأس برنامههاي نظامي اين رژيم غاصب ميباشيم.
بيشك مهمترين هدف اين مانورهاي نظامي علاوه بر افزايش آمادگي نظامي اين رژيم در برخورد احتمالي با ايران مقدمهاي براي به رخ كشيدن قدرت نظامي سردمدارانشان در منطقه براي پيروزي در جنگ نرم با ايران است. در عين حال جمهوري اسلامي ايران كه از ابتداي انقلاب تاكنون توانسته از كورانهاي سخت سربلند بيرون بيايد، به راحتي ميدان را در اختيار رقيب قرار نخواهد داد. بيشك آنچه نياز امروز جامعه ما است تكيه بر دكترين امنيت نرم بهمنظور مقابله با جنگ نرم دشمن است. براي اين منظور بايد احساس امنيت را در جامعه افزايش داد.
كوفتن بر طبل ناامني اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... كه امروز گفتمان غالب برخي جريانهاي معاند است، متاسفانه گاه بهواسطه عدم آگاهي از فضاي كلان پيشروي نظام توسط برخي جريانهاي خودي نيز مطرح ميشود، اگرچه اغلب اظهار نظرهاي خوديها، جنبه آگاهسازي و حل مشكل را دارد اما بعضاً خلط مباحث علمي و از سر دلسوزي با مسائل سياسي مانع از نتيجه مثبت انتقادات شده و بار رواني منفي را در جامعه ايجاد ميكند.
آنچه بهعنوان يك افتخار در تاريخ بيش از 30 ساله انقلاب ميتوان از آن ياد كرد، پيشبرد اهداف متعالي نظام با همراهي مردم بوده و هست، لذا تمامي اقدامات صدرالذكر از دشمنان داخلي و خارجي نظام تا مادامي كه پشتوانه مردمي انقلاب حفظ گردد، اثري كه منتج به نتايج ناگوار براي انقلاب شود نخواهد داشت.
لذا به نظر ميرسد آنچه امروز در مسائل مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي، علمي و... بايد بعنوان استراتژي مسوولان و دلسوزان نظام در نظر گرفته شود، ترويج گفتمان امنيتسازي در فضاي جامعه است و بس.
جام جم آنلاين