امروز 29 فروردین 1394 خورشیدی برابر با 28 جمادی الثانی 1436 هجری و 18 آوریل 2015 میلادی است و رویدادهای زیر رخ دادهاند.
*حماسه ناوچه قهرمان جوشن در خلیج فارس (1367 ش)
به دنبال تهدیدات نظامی آمریکا در خلیج فارس، ناوچه ایرانی جوشن در روز 28 فروردین 1367 ش بندر بوشهر را به قصد دریا و حراست از مرزهای آبی جمهوری اسلامی و صیانت از آبهای خلیج فارس ترک کرد. در روز 29 فروردین، کشتیهای نظامی آمریکایی در تجاوزی آشکار به کیان جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی به سکوهای نفتی ایرانی سلمان، نصر و مبارک حمله برده و آنها را به آتش میکشند.
با حضور ناوچه ایرانی در اطراف سکوهای نفتی ایران، فرمانده ناوگان آمریکایی از نیروهای ناوچه جوشن میخواهد که هر چه سریعتر کشتی را ترک کنند و از محل دور شوند. فرمانده ناوچه جوشن در پاسخ رَجَزخوانیهای آمریکاییها با قاطعیت تمام اعلام میکند که هرگونه حرکت تجاوزکارانه آنها با واکنش کوبنده روبه رو خواهد شد. از این رو، هلیکوپترها و هواپیماهای آمریکا، ناوچه جوشن را در محاصره خود میگیرند و پس از دقایقی، درگیری شدیدی بین دو طرف واقع میشود. سرانجام پس از اصابت چهار موشک لیزری هاریون و سیصد گلوله توپ به ناوچه جوشن، این کشتی قهرمان غرق میگردد. مقاومت این ناو با یازده شهید و سی و سه مجروح، برگ زرّین دیگری به پرونده حماسههای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران میافزاید و خاطره ناوچه حماسه آفرین جوشن را برای همیشه زنده نگاه میدارد.
*روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی زمینی
همزمان با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، ارتش رژیم شاهنشاهی که پیکره اصلی آن را جوانان برومند خانوادههای مسلمان و اغلب مستضعف ایرانی تشکیل میداد به ندای رهایی بخش رهبر کبیر انقلاب اسلامی لبیک گفت و در نتیجه، هم صدا و همراه با امت بعد از براندازی نهایی رژیم ستمشاهی، به ستیز بیامان با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برخاست. ارتش به عنوان نخستین بازوی توانمند نظامی انقلاب در جهت تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای خستگی ناپذیر و مستمری را با فداکاری و ایثار و در ابعاد مختلف آغاز کرد. امام خمینی(ره) روز پیوستن ارتش به مردم را با عبارت حکیمانه «لحظه شادی بندگان خدا و یأس ستمگران» نقطه عطف درخشان و افتخارآمیز قلمداد فرمود. در این حال و در شرایطی که عده ای از ناآگاهان و غرض ورزان در همان دوران خواهان انحلال ارتش بودند امام امت به عنوان بزرگترین حامی ارتش، پای به میدان نهاد و طی پیامی در 27 فروردین 1358 ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام و یکپارچگی ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند. ایشان در این پیام فرمودند: «اکنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتشِ اسلامی است و ملت شریف لازم است پشتیبانی خود را از آنان اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی که حافظ استقلال و نگهبان آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدین خاتمه دهیم." پس از صدور این پیام تاریخ ساز، ارتشیان نیز در عمل ثابت کردند که شایستگی حمایت و پشتیبانی امام امت را داشته و دارند و در این رهگذر، با خلق حماسههای عظیم و به یاد ماندنی در سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن، اوراق زرینی بر دفتر تاریخ سراسر حماسه قیام ملت ایران افزودند.
**رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 28 جمادی الثانی 1436 )
*وفات «ابوالقاسم شاطبی معروف به "امام القُرّاء" عالم و قاری مشهور قرآن کریم(590 ق)
ابوالقاسم قاسم بن فیرة بن ابیالقاسم شاطبی در سال 538 ق به دنیا آمد. وی علاوه بر قرائت، در تجوید و تفسیر قرآن، حدیث، نحو، لغت و سایر علوم دینی متداول عصر خود از دانشِ خوبی برخوردار بود. او که از مشاهیر قاریان قرآن به شمار میرفت، به امام القراء، شهرت یافت. شاطبی با وجود آن که نابینا بود، از هوش و استعداد سرشاری بهره داشت و بسیاری از احادیث را در حافظه ثبت کرده بود. از ابوالقاسم شاطبی آثاری به جای مانده که از آن میان میتوان به قصیده شاطبیه، تتمة الحرز و قصیدهی دالیه اشاره کرد.
**رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 18 آوریل 2015 )
*کودتای موفقیت آمیز "جمال عبدالناصر" علیه "محمد نجیب" در مصر (1954م)
پس از آن که جنبش افسران آزاد مصر به فرمانده ژنرال محمد نجیب در 23 ژوئیه 1952م علیه رژیم سلطنتی کودتا کرد، ملک فاروق، پادشاه مصر را مجبور به استعفا کرد. از آن هنگام، محمد نجیب ریاست شورای فرماندهی انقلاب را بر عهده گرفت و هنگامی که فرزند ملک فاروق را که به عنوان پادشاه جدید مصر معرفی شده بود از مقامش خلع کرد، خود در ژوئن 1953م به عنوان اولین رئیس جمهور مصر برگزیده شد. این مقام چندان پایدار نماند و ژنرال نجیب در 18 آوریل 1954م قربانی همرزم خود، سرهنگ جمال عبدالناصر شد و تا پایان عمرِ عبدالناصر، تحت نظر بود.
*درگذشت آلبرت انیشتین فیزیکدان شهیر و مبتکر فرضیه اتمی (1955م) (ر.ک: 14 مارس)
آلبرت اینشتین (به آلمانی: Albert Einstein) (زاده ۱۴ مارس ۱۸۷۹ - درگذشته ۱۸ آوریل ۱۹۵۵) فیزیکدان نظری زادهٔ آلمان بود. او بیشتر به خاطر نظریّه نسبیت و بویژه برای همارزی جرم و انرژی (E=mc۲) شهرت دارد. علاوه بر این، او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمدهای داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشتهاند.در فرهنگ عامه، نام «اینشتین» مترادف هوش زیاد و نابغه شدهاست.
*مرگ «پول پوت» رهبرِ خونخوار خِمِرهای سرخ کامبوج (1998م)
سالوت سار با نام مستعار پول پوت و معروف به قصاب کامبوج، در سال 1928م در خانوادهای ثروتمند در این کشور به دنیا آمد. وی از شش سالگی به واسطه برادرش که در دربار کامبوج خدمت میکرد وارد کاخ سلطنتی شد و نزد معلمان فرانسوی به تحصیل پرداخت. پول پوت در 21 سالگی به همراه جوانان درباری عازم فرانسه شد و چهار سال در بهترین مدارس این کشور تحصیل کرد. وی در این مدت تحت تأثیر افکار کمونیستی قرار گرفت و پس از بازگشت از فرانسه به همراه چند تن از همفکران خود به سازمان زیرزمینی کمونیستهای کامبوج پیوست.
پول پوت از اواخر دهه 1960م که رژیم طرفدار غرب در کامبوج بر اثر پیروزیهای کمونیستها در ویتنام تضعیف شده بود، مشغول سازماندهی یک نیروی چریکی برای سرنگون ساختن حکومت کامبوج و قبضه کردن قدرت شد.
در این میان هر چند پس از آن، حکومت دست نشانده امریکا برسر کار آمد، اما دیکتاتوری او، موجبات نارضایتی مردمی را فراهم ساخت. از این رو، پول پوت با استفاده از این فرصت، بر طرفداران خود افزود و با کمک نیروی مقاومت کامبوج موسوم به خِمِرهای سرخ به تدریج کنترل بخش بزرگی از کشور را به دست گرفت.
این نیروها در سال 1975م حکومت نظامی را سرنگون کردند و خود زمام امور را به دست گرفتند. آغاز حکومت خِمرهای سرخ در کامبوج در واقع آغاز فاجعهای بود که نه تنها در قرن بیستم که در طول تاریخ، کمتر نظیر آن دیده شده است. به دستور پول پوت، کمترین مقاومت با مرگ پاسخ داده میشد و به این ترتیب نزدیک به یک چهارم جمعیت هشت میلیونی کامبوج طی کمتر از چهار سال به کام مرگی سخت فرو افتادند. در این مدت، چین تنها کشوری بود که با رژیم پول پوت رابطه داشت هر چند وی از حمایت پنهانی امریکا نیز برخوردار بود. پول پوت با اعتقاد به حذف سرمایه داری، شهرها را نابود ساخت و کمترین مظاهر تمدن را از بین برد. منسوخ شدن کامل مالکیت خصوصی، مبارزه خشن و بی رحمانه با دین و قتل عام فراوان با وسایل ابتدایى، بخشی از کارنامه جنایت بار رژیم پول پوت به شمار میرود. رژیم پول پوت در نهایت در 17 ژانویه 1979م با یورش نظامی ویتنام به کامبوج که به عنوان حمایت از مخالفان رژیم صورت گرفت ساقط شد و خودِ پول پوت، از پایتخت گریخت. سالهای پایانی عمر پول پوت به انزوا، بیماری و خشونت بر زیردستان گذشت. این امر باعث شورش اطرافیان و تحویل او به دادگاه گردید. اما اجلْ مهلت چندانی به وی نداد و قصاب کامبوج پس از عمری جنایت، وحشیگری و آدمکشی سرانجام در 15 آوریل 1998م در هفتاد سالگی درگذشت.
*ترور «عبدالعزیز رِنتیسی» رهبر جنبش حماس توسط رژیم صهیونیستی (2004م)
عبدالعزیز علی عبدالحفیظ الرِّنتیسی، مبارز معروف فلسطینی و رهبر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس در 23 اکتبر 1947م، یعنی هفت ماه پیش از شکل گیری رژیم نژادپرست اسرائیل در منطقه یافا در فلسطین به دنیا آمد.
با اعلام موجودیت رژیم غاصب قدس، پدر و مادرش ناگزیر شدند همراه وی و نه برادر و دو خواهرش به اردوگاه خان یونس در جنوب نوار غزّه کوچ کنند. رنتیسی در شش سالگی وارد مدرسه ابتدایى شد اما فقر و تنگنای شدید مالی، وی را وادار کرد تا برای کمک به خانواده به دست فروشی روی آوَرَد.
با این حال تحصیلات خود را ادامه داد و دوره دبیرستان را با رتبه ممتاز به پایان رساند. وی سپس برای تحصیل در رشته پزشکی راهی شهر اسکندریه مصر شد و در 1976م با رتبه بالا از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. رنتیسی از آن زمان به فلسطین بازگشت و در کنار مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی، به تدریس، معالجه و درمان بیماران و مجروحان فلسطینی پرداخت. وی در سالهای 1982 تا 1992م بارها به زندان رژیم صهیونیستی افتاد و آخرین بار در سال 1997م از زندان رهایى یافت. عبدالعزیز رنتیسی و شیخ احمد یاسین، دیگر مبارز فلسطینی، از پایه گذاران جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، در سال 1987م بودند. وی در سال 1992م به همراه چهارصد تن از مجاهدان فعال و مسؤولان حماس و جهاد اسلامی به لبنان تبعید شد و در مقام سخنگوی رسمی تبعید شدگان فعالیت کرد. پس از چندی، رژیم صهیونیستی تحت فشار افکار عمومی، به وی و دیگر مبارزان فلسطینی اجازه ورود به فلسطین را داد، اما وی به محض ورود به فلسطین بازداشت شد و تا سال 1997م در زندان به سر بُرد. رنتیسی در سالهای پس از آن، فعالیتهای سیاسی خود را افزایش داد و تحت نظر او، تلفات سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد آمد. وی در سالهای پایانی عمر، به عنوان یکی از رهبران مؤثر مبارزان فلسطینی و مرد شماره دو جنبش حماس فعالیت کرد. از این رو، مزدوران رژیم صهیونیستی درصدد از میان برداشتن او بودند اما ترور رنتیسی در بهار 2003م ناکام ماند. آشنایى با زبان انگلیسی و شخصیت مؤثر وی در محافل سیاسی داخل فلسطین، ذهن باز و روشن، حافظه قوی و برخورد قاطع با اقدامات اسرائیل، از جمله ویژگیهای بارز شهید عبدالعزیز رنتیسی بود. عبدالعزیز رنتیسی پس از شهادت شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی حماس، به رهبری این جنبش در نوار غزه برگزیده شد، اما 26 روز بعد در حمله بالگردهای رژیم صهیونیستی در 18 آوریل 2004م در 57 سالگی به شهادت رسید. در این ترور، فرزند و دو همراه رنتیسی نیز به شهادت رسیدند و بار دیگر قساوت و سبوعیت رژیم صهیونیستی را به اثبات رساند.