ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴
سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴
 
  جستجو در سایت
 
 
اوقات شرعی تبریز
۲:۱۵ مانده تا اذان صبح   
۰۳:۴۳:۴۳اذان صبح
۰۵:۲۳:۵۴طلوع خورشید
۱۲:۲۲:۰۴اذان ظهر
۱۹:۱۹:۱۵غروب خورشید
۱۹:۴۰:۰۵اذان مغرب
اوقات به افق :
اوقات با اختلاف ۲± دقیقه
   
 
تاریخ : چهارشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۴     |     کد : ۸۶۹۰۶

حکایت ابو سعید و یک قدم

روزی ابوسعید ابوالخیر در مسجدی قرار بود صحبت کند ، مردم همه از روستاهای اطراف برای شنیدن سخنان او هجوم آورده بودند. در مسجد جایی برای نشستن نبود و عده ای هم بیرون ایستاده بودند. شاگرد ابوسعید روی به مردم کرد...



روزی ابوسعید ابوالخیر در مسجدی قرار بود صحبت کند ، مردم همه از روستاهای اطراف برای شنیدن سخنان او هجوم آورده بودند. در مسجد جایی برای نشستن نبود و عده ای هم بیرون ایستاده بودند. شاگرد ابوسعید روی به مردم کرد و گفت : « تو را به خدا از آنجا که هستید یک قدم پیش بگذارید !» مردم قدمی پیش گذاشتند. سپس نوبت سخنرانی ابوسعید شد. ابوسعید از سخنرانی خودداری کرد و گفت : « من صحبتی ندارم!.»

اطرافیان حیرت زده علت را پرسیدند و گفتند : مگر می شود ، این همه مردم برای شنیدن سخنان شما آمده اند !
با اینحال باز هم ابوسعید بر سر حرف خود ایستاده بود ، وقتی با اصرار مستمر اطرافیان مواجه شد. گفت : همه حرفی که من می خواستم بگویم شاگردم زد. او گفت : از جایی که ایستاده اید یک قدم پیش بیایید و من نیز این سخن را می خواستم ظرف مدت یک ساعت در لابه لای سخنانم به مردم بفهمانم.


نوشته شده در   چهارشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۴  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode
 
بارگذاری ...