بشتابيد كه مريخ و ماه با همديگر هم اندازه شده و در آسمان به يك اندازه جلوهگري ميكنند. الان بيش از 7 سال است كه از نيمههاي تابستان به بعد چنين ايميلي در گوشه و كنار دنيا رد و بدل ميشود و افرادي را انگشت به دهان و حيرتزده وادار ميكند تا دوستان و آشناياني كه دانايياي نسبت به نجوم دارند را سوال پيچ كنند و صحت و سقم اين خبر را جويا شوند. اما واقعيت چيست؟
آيا واقعا ماه و زهره در نيمهشبي از شبهاي تابستان تا اين اندازه درشت و پر نور ميشود؟ آيا شبي از شبهاي تابستان، 2 ماه درخشان در آسمان خواهيم ديد؟
مريخ، همين نزديكيها
سال 1382، 6 شهريور ماه از ساعت 9 شب تا 3 بامداد در رصدخانه آموزشي زعفرانيه تهران بيش از 3000 نفر به تناوب گردهم آمدند تا مريخ را در كمترين فاصلهاش از زمين رصد كنند. بسياري از آنها فكر ميكردند كه در آن شب مريخ را به اندازه ماه بزرگ خواهند ديد و بر سطح آن نشانههايي از زيباييهاي هوشرباي مريخ خواهند ديد. بسياري از آنها كه آمده بودند تلاش ميكردند تا با كمك تلسكوپهاي 4 و 6 اينچي موجود در رصد خانه و پارك پيرامون آن كلاهكهاي قطبي و سفيد مريخ، كوهها و قلههاي سر به فلك كشيده 24000 متري اين سياره سرخرنگ، دشتهاي پهناور و دره عظيم مارينريس را با عمق چند هزار مترياش رصد كنند و زماني كه نميتوانستند اين روياهاي زيبا را ببينند به توانايي ابزارهاي رصدي موجود شك ميكردند و هيچ لحظهاي حاضر نبودند فكر كنند كه خبر هماندازه شدن ماه و مريخ را نادرست بپندارند.
مريخ، مهم، خيلي عادي
مريخ جرم ويژهاي در منظومه شمسي محسوب ميشود. شايد هم اين ويژگي فقط در ذهن ما زمينيان ايجاد شده باشد و از ديدگاه نجومي مريخ اينقدرها هم ويژه نباشد. مثلا مريخ نه سياره خيلي بزرگي است و نه كوچكترين سياره منظومه ما. نه سيارهاي كاملا فعال (مثل زمين) است و نه سيارهاي است كه مثل عطارد يا ماه (تنها قمر زمين) خاموش و سرد و مرده است. خلاصه كلام اين كه مريخ واقعا جرم چندان ويژهاي نيست. البته واقعا نبايد اينقدر هم بيانصاف بود. مريخ شناسههاي منحصر به فردي هم دارد. مثلا بلندترين كوههاي منظومه شمسي به مريخ تعلق دارد. المپوس و آسكرئوس 2 قله بلند با ارتفاعي در حدود 24000 متر (يعني تقريبا 3 برابر قله اورست) روي اين سياره قرار دارند. دره مارينر كه عميقترين دره منظومه شمسي است هم روي اين سياره قرار گرفته است. عمق اين دره در برخي از مكانها حتي از اندازه اورست هم بيشتر است.
اما همه اينها به كنار... مريخ همواره در تاريخ نقشي انكارناشدني در بين زمينيان داشته است. بسياري از زمينيها معتقد بودند (و هستند!) كه روي مريخ موجودات زنده هوشمندي زندگي ميكنند. برخي، آنها را موجوداتي هوشمند و دوستداشتني و مهربان فرض ميكنند و بسياري ديگر، آنها را موجوداتي هوشمند و متخاصم ميپندارند. موجوداتي كه همواره طي تاريخ منتظر فرصتي بودهاند كه به زمين حمله و نسل بشر را نابود كنند. البته دانشمندان هم در باره وجود نشانههاي حيات روي مريخ ايدههايي دارند. بسياري از دانشمندان معتقدند كه امكان شكلگيري و حضور حيات روي مريخ در تمام دورههاي قديمي و باستاني زياد بوده است و حتي برخي معتقدند كه همين الان هم ممكن است كه روي مريخ موجود زنده وجود داشته باشد. البته نه به آن شكلي كه مردم عادي تصور ميكنند. حيات مريخي (اگر الان وجود داشته باشد) در حد باكتريها يا تكياختههاي بسيار ساده و ابتدايي است .
مريخ، جنگجوي خبرساز
مريخ با همه ويژگيهاي واقعي و حاشيههاي غيرواقعياش، چند سالي است كه خبري يكسان را همه ساله از خود منتشر ميكند. البته نميتوان همه تقصيرها را به گردن او انداخت. اين مردم هستند كه خبر را ميسازند و به گردن او مياندازند. خبر اين است:در شهريور ماه مريخ به اندازه ماه شب 14 در آسمان ديده مي شود .
بياييد ببينيم اصل قضيه چيست؟ آيا اصلا چنين چيزي ممكن است كه رخ دهد؟ آيا اصلا مريخ را ميتوان اين اندازه بزرگ ديد؟
آيا در طول تاريخ چنين چيزي امكان رخ دادن داشته است؟
مريخ سيارهاي است كه تقريبا نصف زمين اندازه دارد. شعاع اين سياره حدود 3380 كيلومتر بيشتر نيست، اما ماه حتي از مريخ هم كوچكتر است. با شعاع 1700 كيلومتري، ماه تقريبا نصف مريخ اندازه دارد. با اين وصف شايد شما هم فكر كنيد كه پس ماه را در آسمان بايد نصف مريخ ديد! اما اينجاست كه فاصلهها نقش خود را بخوبي بازي ميكنند. وقتي جرمي را در آسمان (يا زمين، فرقي نميكند) ميبينيم در حقيقت آن را با اندازه ظاهرياش ميبينيم. اندازه ظاهري كاملا به فاصله ربط دارد. جرمي كه دورتر است، كوچكتر ديده ميشود... و مريخ دور است. خيلي دورتر از ماه. ماه را نزديكترين همسايه زمين ميشناسيم. فاصلهاش تا زمين فقط 300.000 كيلومتر است. در حالي كه مريخ در كمترين فاصلهاش از زمين كه قرار ميگيرد تقريبا 57 ميليون كيلومتر تا زمين فاصله دارد و اين يعني آن كه مريخ، حتي در نزديكترين فاصلهاش با زمين هم كه قرار ميگيرد باز 190 بار دورتر است. به همين دليل خيلي ساده مريخ هيچگاه نميتواند همقد و قواره ماه براي ما زمينيان ديده شود.
ستارهشناسان براي زماني كه مريخ در نزديكترين فاصلهاش با زمين قرار ميگيرد اسم مخصوصي دارند؛ مقابله. چون در چنين زماني مريخ و خورشيد در آسمان زمين درست در مقابل هم قرار ميگيرند. يكي در يك سو و ديگري در سوي ديگر آسمان. وقتي مريخ در مقابله است، از هر زمان ديگري بزرگتر و پر نورتر ديده ميشود، اما حتي در اين حالت هم مريخ را چيزي بيشتر از يك ستاره پر نور نميتوان در آسمان ديد. حتي در اين حالت مريخ تقريبا 80 بار از ماه كوچكتر ديده ميشود. حتي در اين حالت كه مريخ از هر زمان ديگري بزرگتر ديده ميشود باز هم جرمي مثل سياره زهره در آسمان پر نورتر و بزرگتر از آن ديده ميشود و اين يعني كه... خيالتان راحت باشد. هيچ وقت مريخ از يك ستاره معمولي و كمي روشن و البته كمي هم سرخرنگ فراتر نميرود و همه چيزهايي كه درباره 2 ماه در يك آسمان و... شنيدهايد چيزي بيشتر از يك شوخي بيمزه نيست.
مريخ و تب نوبه!
مريخ تقريبا در هر دو سال يك بار به حالت مقابله ميرسد و اين يعني كه فاصلهاش را با زمين به كمترين مقدار ميرساند. سال 2003 ميلادي مريخ به نزديكترين فاصلهاش با زمين در طول تاريخ رسيد. در آن سال مريخ به فاصله 7/55 ميليون كيلومتري زمين رسيد. در آن زمان خبرهاي زيادي منتشر شد مبني بر اين كه مريخ به كمترين فاصله (و بالطبع بزرگترين اندازه) در طول تاريخ رسيده است و همين مورد باعث شد تا خبر رويايي و افسانهاي «دو ماه در يك شب» و «مريخ هم اندازه ماه در آسمان» شكل بگيرد. اين خبر دست به دست و دهان به دهان و البته ميل باكس به ميل باكس در جهان چرخيد. از آمريكا تا بوركينافاسو را در نورديد و از آن زمان تاكنون همه ساله در همين ايام (اواخر تيرماه تا اوايل شهريور ماه) دوباره تبي راه مياندازد و ساكت ميشود و دوباره سال ديگر و سال ديگر و همين طور تاكنون.
پس از سال 2003 مريخ تا سالهاي سال به اين مقدار نزديكي نخواهد رسيد. شايد بتوان سال 2050 (يعني درست 40 سال بعد) را با آن مقايسه كرد. در آن هنگام فاصله زمين تا مريخ به حدود 9/55 ميليون كيلومتر خواهد رسيد. در ديگر مقابلهها، فاصله مريخ و زمين خيلي بيشتر از 55 ميليون كيلومتر خواهد بود.
ميدانم كه نميشود، اما اگر ميشد؟!
بياييد فرض كنيم واقعا روزي ميآمد كه مريخ را هم اندازه ماه در آسمان مي ديديم ، آنوقت چه ميشد؟ براي اين كه ماه و مريخ هم اندازه زمين در آسمان ديده شود بايد فاصلهاش تا زمين به 000/600 كيلومتر برسد. آنوقت با توجه به جرم مريخ و فاصلهاش، اولين و قطعيترين اثري كه بر زمين و زمينيان خواهد گذاشت جذر و مدهاي شديد روي زمين خواهد بود.
گر چنين شود، بسياري از مناطق ساحلي زمين در اثر چنين جزر و مدهاي هولناكي خالي از سكنه خواهد شد (حواشي خليجفارس تا دهها كيلومتر از اين پديده متاثر خواهدشد). از سوي ديگر بههمريختگي مداري منظومه شمسي آنچنان شديد خواهد شد كه مثلا ايستگاههاي فضايي و ماهوارههاي جيپياس و مخابراتي ديگر در مدار زمين باقي نخواهند ماند و... شك نكنيد كه زندگي روي زمين با خطر نابودي مواجه ميشود... مريخ دور است و چه خوب كه اينقدر دور است.