در رابطه بين تقوا و عاقبت، بايد فهميد معناي عاقبت چيست تا رابطهاش با تقوا را بفهميم؟
پيشتر بحث تقوا بود و كرامت، كرامت هم گفتيم كه يعني چه. انسان هيچ وقت ذلت نميخواهد، عزت، شرافت و فضيلت ميخواهد، برتري ميخواهد؛ اين جزء فطريات انسان است. خب اين را ميخواهي برو فضيلت تقوا را بهدست بياور. تقوا چيزي را كه از درون طالب آن هستي به تو ميرساند. اما عاقبت يعني چه؟ عاقبت در لغت يعني آخر كار ولي ما نميخواهيم لغوي بحث كنيم. عاقبتي كه ما ميگوييم مثل كرامتي است كه انسان طالب آن است. اين عبارت از سعادت است؛ باز يك امر فطري است، عين اوست. هر انساني ميخواهد سعادتمند باشد در هر بعدي؛ در سه نشئه؛ دنيا، برزخ، آخرت.
از دنيا تا آخرت در تمام اين نشئات وجودي، انسان، سعادتمندي را طالب است. اين طلب هم يك طلب تحميلي نيست؛ اين هم باز يك امر فطري است؛ يعني انسان در رابطه با هر كاري ميخواهد پيروز باشد.انسان هيچ وقت طالب شكست نيست ؟! در ذيل آيه شريفه «فَاصْبرِْ إِنَّ الْعَاقِبَهَ لِلْمُتَّقِين» مرحوم فيض در صافي ميگويد «في الدُنيا بالظَفَر و في الآخِرَهِ بالفوز». خيلي زيباست! در دنيا پيروزي، آخرت رستگاري. گفتيم اين هم جزء فطريات انسان است.
يعني انسان مفطور به اين معناست؛ اين از خواستههاي دروني انسان است كه آميخته شده است با وجودش. من ميگويم انسان عين مسئله كرامت است. همانطور كه شرافت ميخواهد، همانطور هم پيروزي ميخواهد در تمام نشئات. قرآن رابطه بين عاقبت و تقوا را زيبا بيان ميكند. مي فرمايد: اگر ميخواهي پيروز بشوي (چون پيروزي هميشه آخر كار است، اول كار نيست كه يك مدتي بگذرد در راه قدم بردارد بعد ببينيم چه ميشود. روي اين جهت هم هست كه تعبير به عاقبت ميكنند. همان پيروزي است. اين تعبير به عاقبت از ظرافت است، لذا قرآن نيز ميگويد عاقبت، نميگويد فلاح، رستگاري) راه گذارش از تقواست.
آن چيزي كه نقش اساسي در پيروزي انسان در تمام نشئههاي وجودياش دارد تقواست. در اينجا اين مسئله پيش ميآيد كه ما ميبينيم برخي انسانها كه ادعاي تدين ميكنند، وقتي وارد كار ميشوند پيروز نميشوند چرا؟ اين يعني هدفگيرياش درست است اما گاهي راه رسيدن به هدفش را اشتباه ميكند.
گاهي هم ميگوييم اشتباه در تطبيق دارد كه اگر اين همان راهي را كه انبيا گفتهاند آن راه را برود به آن هدفش كه سعادتمندي است ميرسد. اگر انسان پايداري كند چون تقوا زيربناي عملياش عبارت از صبر است، پايداري و تحمل است. راهي را كه انبيا و اوليا براي ما گذاشتند براي رسيدن به هدفمان كه همان سعادتمندي است مشكلاتي دارد چون مشكلات دارد ما چه كار ميكنيم؟ صبر نميكنيم، راه را عوض ميكنيم، قهراً به هدف هم نميرسيم. اشتباه در تطبيق هم منشأش باز هواي نفس است. به تعبير من راحت طلبي در دنياست كه مانع ميشود.