محققان دانشگاه پيتزبورگ به شواهد جديدي دست يافتهاند كه نشان ميدهد مخچه و گرههاي عصبي پايه براي شكل دادن شبكهاي كاربردي جامع به يكديگر متصل هستند.
مخچه و گرههاي عصبي پايه دو قسمت مهم سيستم اعصاب مركزي هستند. اين 2 ساختار زيرقشري عمده هستند كه براي تاثير گذاشتن روي حركات و ادراك ما اطلاعاتي را از قشر مخ گرفته و به آن ارسال ميكنند.
هر يك از ساختارهاي زيرقشري مغز محل نگهداري مكانيسمهاي يادگيري منحصربهفرد است. محققان معتقدند گرههاي عصبي پايه در يادگيريهاي مبتني بر پاداش و جايزه و شكلگيري تدريجي عادات دخالت دارند.
در مقابل تصور بر اين است مدارات مخچه امور مربوط به يادگيريهاي سريع و انعطافپذير در پاسخ به خطاي عملكرد را مديريت ميكند.
در گذشته اين دو مكانيسم يادگيري كاملا مجزا تلقي ميشدند و اين موضوع كه چگونه سيگنالهاي اين 2 ناحيه به هم پيوسته و يكپارچهاند محققان را شگفتزده كرده بود.
با استفاده از يك روش بينظير براي نشان دادن زنجيره عصبهاي سيناپسي متصل به هم، محققان ثابت كردند كه اين 2 ناحيه مغز واقعا به هم متصل بوده و با هم در ارتباطند.
اين نتايج نه فقط براي كنترل عادي حركت و شناخت مهم است بلكه به حل معماهايي در مورد افراد مبتلا به اختلالات هانتينگتون كمك ميكند. افراد مبتلا به اين بيماري داراي حركات غيرارادي شانهها، گردن، صورت و بدن هستند.
اختلالات هانتينگتون بخشي از موارد مربوط به اختلال كاركردي گرههاي عصبي پايه است.
به عنوان مثال ميدانيم كه بيماري پاركينسون به دليل فساد مجموعهاي از عصبها و سيناپسهاي آن در گرههاي عصبي پايه به وجود ميآيد. يكي از روشهاي درمان اين بيماري توقف سيگنالهاي ارسالي از طرف مخچه به قشر مخ (پوسته مغز) است. اختلال تونوس (كشيدگي طبيعي عضلاني) مورد ديگري است كه محققان فكر ميكنند مربوط به اين ناحيه از مغز است.
نتايج اينگونه نشان ميدهد كه از محل گرههاي عصبي پايه سيگنالهايي غيرعادي به مخچه فرستاده ميشود و به احتمال زياد تغيير عملكرد مخچه در ظهور علائم ناتوان كننده ساختار حركتي موثر است.بنابراين شايد يك راهكار جديد براي درمان اينگونه اختلالات تلاش براي عاديسازي فعاليت مخچهاي باشد.
phys.org
مترجم: آتنا حسنآبادي
جام جم