شيوه علامه طباطبايی و علامه جوادی آملی بر اين است كه پس از تفسير قرآن به قرآن وارد تفسير قرآن به سنت میشوند؛ يعنی هنگامی كه معرفت آيه به عنوان يك ميزان و شاخص معلوم شد، آنگاه روايت بر آن عرضه میشود.
حجتالاسلام و المسلمين علی اسلامی، پژوهشگر تفسير و علوم قرآن و سرويراستار تفسير «تسنيم»، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در تبيين ديدگاه علامه طباطبايی درباره تفسير قرآن به قرآن و جايگاه سنت در تفسير قرآن كريم، اظهار كرد: برخی فكر میكنند كه علامه طباطبايی بر اساس شيوه تفسيريش، قرآن را با روايت تفسير نمیكند، اما شيوه علامه اين چنين نيست. وی 600 بحث روايی در تفسير الميزان دارد و حتی گاهی ذيل برخی از آيات دو بحث روايی دارد.
وی افزود: علامه در ذيل برخی آيات، ابتدا مینويسد: «بحث روايی» و آن بحث تمام میشود و سپس میآورد: «بحث روايی آخر». كدام مفسر روايی است كه اين همه روايات را در ذيل آيه دستهبندی، تحليل و تبيين كرده باشد؛ بنابراين شيوه عملی مرحوم علامه نشان میدهد كه عنايت ويژهای به تفسير قرآن به سنت داشته است.
سرويراستار تفسير تسنيم تصريح كرد: اگر علامه در جايی اشاره داشت كه قرآن را با روايت تفسير نمیكنيم. بحثش اين است كه بايد جايگاه تفسير قرآن به قرآن با جايگاه تفسير قرآن به سنت را تشخيص دهيم. اين چنين نيست كه اين دو در عرض هم باشند.
وی با بيان اينكه برخی از مفسران به اين نكته روشی در تفسير قرآن توجه نداشتند، گفت: آنان گرفتار اشتباهاتی شدند؛ مثلا مفسر در تفسير آيه شريفه چند وجه را برای ترجيح اين وجهها بر وجه ديگر بر روايت استناد میكند. سنت از بهترين منابع تفسير قرآن است، اما اينجا جای استناد به سنت نيست.
حجتالاسلام اسلامی با اشاره به روايات «عرضه سنت بر قرآن» اظهار كرد: وجود مقدس پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت(ع) فرمودند: «كلام ما را بر قرآن عرضه كنيد «كلما خالف قول ربنا لم نقله و كلما خالف كتاب الله فهو زخرف؛ هرچه مخالف قرآن باشد، سخن ما نيست و باطل است».
اين شاگرد آيتالله العظمی جوادی آملی تصريح كرد: بايد كوشش كنيم تا روايات معصومين(ع) را به گونهای بفهميم كه مخالف قرآن نباشد و يا اگر كلام رسيده از آنان به گونهای است كه هيچ توجيهی را برنمیتابد، فهمش را به اهلش واجب كنيم و از آن روايت استفاده نكنيم.
وی با بيان اينكه سنت گرچه از بهترين منابع تفسير قرآن است، بايد در جايگاه خاص خودش به كار گرفته شود، اظهار كرد: بر همين اساس شيوه علامه طباطبايی و آيتالله العظمی جوادی آملی اين است كه ابتدا تفسير قرآن به قرآن را مطرح میكنند و سپس وارد تفسير قرآن به سنت میشوند. وقتی كه اين معرفت آيه به عنوان يك ميزان و شاخص معلوم شد، آنگاه روايت، عرضه بر اين معرفت میشود.
اسلامی تصريح كرد: هنگامی كه روايت مخالف معرفت برآمده از خود قرآن نبود، در خدمت تفسير قرآن قرار میگيرد و ممكن است كه نكات جديدی را در تفسير آيه بيان كند؛ لذا اينكه ايشان فرمودند، تفسير قرآن به سنت از بهترين شيوههای تفسيری است، اما در طول تفسير قرآن به قرآن است و نه در عرض آن.
وی با اشاره به اهميت روششناختی اين مسئله تصريح كرد: در اين روش ابتدا بايد تفسير قرآن به قرآن انجام شود و معرفت حاصل از آيه به عنوان يك ميزان و سنجش معلوم شود تا بتوانيم روايت را در اين ميزان توزين كنيم؛ حال اگر وزن لازم را پيدا كرد و مخالف آيه نبود به عنوان مفسر در خدمت آيه به كار گرفته میشود.
سرويراستار تفسير تسنيم افزود: البته علامه طباطبايی نكته ديگری نيز دارد و آن اينكه اهل بيت(ع) در روايات تفسيريشان كوشش كردند تا به مخاطبان و قرآنپژوهان شيوه تفسيری قرآن به قرآن را نيز آموزش دهند؛ در واقع ما با روايات آنها شيوه تفسيری قرآن به قرآن را میآموزيم.
وی در تبيين جايگاه عقل در تفسير قرآن به قرآن اظهار كرد: عقل به عنوان يكی از منبعهای مهم تفسير به شمار میآيد، اما بايد بدانيم كه تفسير قرآن به عقل در آيات خاصی راه دارد و در تمامی آيات قرآن كريم مطرح نيست. به عنوان نمونه در جايی كه آيهای جزو آيات الاحكام باشد، عقل ورودی ندارد.
اين شاگرد آيتالله العظمی جوادی آملی با اشاره به آياتی كه احكام روزه و حج را بيان میكند، تصريح كرد: در اينگونه آيات اينجا نه تنها عقل ورودی ندارد، بلكه خود نيز به آن اذعان میكند. همچنين عقل در جزئيات و جايی كه مطالب تفصيلی مطرح میشود، بيان میكند كه جايی ندارم.
وی با اشاره به آياتی كه به جزئيات قصص میپردازد، خاطرنشان كرد: آيات فروانی در بيست و چند سوره قرآن كريم، قصه حضرت موسی(ع) را بيان میكند. خوب جايی كه قرآن قصص را بيان میكند عقل به خود اجاز نمیدهد كه وارد جزئيات قصص قرآنی شود و در آنجا داوری كند. پيام عقل اين است كه من درباره اينگونه آيات حكم و داوری ندارم.