شهرستان بناب: اين شهرستان داراي يك شهر بناب و يك بخش مركزي و دهستان بناجوي شرقى، بناجوي غربى و بناجوي شمالى است نشريه...، . شهرستان بناب از شمال و شمال خاوري به شهرستان مراغه، از خاور به شهرستان هشترود، از جنوب و جنوب غربى به شهرستان مياندوآب و از غرب به درياچة اورميه محدود است جعفري، 93. نامگذاري آن به سبب مجاورت اين ناحيه با درياچة اورميه و نزديك به سطح بودن آبهاي زيرزمينى آن است توكلى، 80-81؛ مرواريد، 9.
بنا بر سرشماري 375ش جمعيت شهرستان بناب 85 ،12نفر بوده است كه از اين عده 7/5% در نقاط شهري و 3/4% در نقاط روستايى سكنا داشتهاند سرشماري...، شانزده. شهرستان بناب در جلگة آبرفتى دامنههاي سهند و صوفى چاي قرار گرفته، و ارتفاع آن از سطح دريا 00 ،متر است. اين شهرستان داراي آب و هواي معتدل با تابستان مطبوع و زمستان ملايم است جغرافيا...، /99. سراسر شرق اين شهرستان را ارتفاعات سهند فرا گرفته است و در جنوب آن كوههاي قره قشون و تپه ماهورهاي دنبالة كوههاي مراغه قرار دارد. رودخانة مهم و قابل توجه بناب صوفى چاي و شعبة آن مهرآباد است كه از كوههاي سهند به سوي درياچة اورميه جريان دارد و تمام باغها و مزارع از آب اين رودخانه مشروب مىشوند خاماچى، 41.
با وجود شورهزار بودن بخشى از اراضى، اساس اقتصاد اين شهرستان بر كشاورزي است مرواريد، 3. كشاورزي در اين منطقه توسط آب رودخانه و شماري چاه عميق صورت مىپذيرد و محصولات عمدة آن عبارتند از غلات، حبوبات، صيفى جات و انواع ميوه، به ويژه انگور و بادام. محصول خشكبار بناب جنبة صادراتى دارد. پرواربندي و دامداري نيز در اين منطقه رايج است. كارخانههايى همچون ريسندگى، بافندگى، پتوبافى، قالىبافى، برگه خشك كنى و موزائيك - سازي در اين شهرستان داير است جغرافيا،/99-00.
شهر بناب: اين شهر كه مركز شهرستان بناب است، در 6 و طول شرقى و 7 و 0 عرض شمالى پاپلى، 04 و در 6 كيلومتري جنوب باختري مراغه و كيلومتري خاور درياچة اورميه در جلگة صاف و همواري قرار دارد كه در طرف مغرب از تپة كوچكى به نام نوولى شروع مىشود و به ساحل شرقى درياچة اورميه ختم مىگردد و بر اثر واقع شدن در مسير جادة ترانزيتى تبريز - مياندوآب داراي اهميت است مرواريد، 9، 1. در آبان ماه 375اين شهر داراي 98 ،2نفر جمعيت بوده است سرشماري، چهل.
پيشينه: در كاوشهاي باستان شناسى كه در اين منطقه صورت گرفته، آثاري مربوط به سدههاي و ق به دست آمده است زنده دل، /0. بناهاي بر جاي مانده، نشان از آبادانى اين شهر در دورة صفويه دارد. نام بناب نخستين بار در منابع دورة صفويه ذيل وقايع سال 27ق در دوران سلطنت شاه اسماعيل اول آمده است نك: قاضى احمد، /49؛ نويدي، 8. در همين دوره بناب متشكل از دو محلة گُزاوشت و مهرآباد بوده است. در محلة مهرآباد ارامنه، و در گزاوشت مسلمانان سكنا داشتهاند نك: سيفى، 0؛ مرواريد، 2؛ مخلصى، 0.
در جنگ دوم ايران و روس، بناب به اشغال نيروهاي روسيه درآمد و به يكى از پايگاههاي نظامى روسها در آذربايجان تبديل شد افشار، 5. در 297ق/880م شيخ عبيدالله نامى از كردهاي تبعة عثمانى در ساوجبلاغ مهاباد با حمزه آقاي منگور، از سران عشاير كرد كه حكومت منطقه را نيز بر عهده داشت، همدست شد و برضد شيعيان اعلام جنگ كرد. كسان او مياندوآب را به آتش و خون كشيدند و به سوي بناب رفتند. در اين فتنه هزار نفر از اهالى منطقه كشته شدند و اموالشان غارت گرديد. مردم بناب به تشويق يكى از روحانيون، به نام ملاعلى قاضى در برابر اشرار سخت مقاومت نمودند و در نتيجة رشادت آنان افراد شورشى شكست خوردند. ملاعلى قاضى پس از پايان جنگ از طرف دولت به سيف العلماء ملقب شد. در همين اثنا، قشون آذربايجان در حدود مراغه و بناب به مقابله با فتنه جويان رفت و 00 نفر از اين ياغيان را به قتل رسانيد و با استقرار هزار نفر از قشون كه از جانب دولت مركزي به منطقه آمده بودند، سرانجام آتش اين فتنه خاموش شد نك: اعتماد السلطنه، /76- 78؛ طبيبى، 30 -33؛ نادر ميرزا 44- 52؛ منصوري، 05 - 06؛ دهقان، 04.
در شوال 326 كه نيروهاي دولتى راه ورود غله به تبريز را بسته بودند، مشروطه خواهان ناچار براي تأمين غله و آزوقة شهر تبريز دو نفر را به همراهى دستهاي تفنگچى روانة مراغه و بناب كردند. مردم بناب استقبال شايانى از ايشان نمودند، اما يكى از آن دو دست تعدي به اموال مردم دراز، و به نام مشروطه اخاذي كرد. سيف العلماء بنابى كه از مخالفان مشروطه بود، خانهاي اطراف بناب و مراغه را برضد مشروطه خواهان تحريك نمود. از اين خبر مشروطه خواهان مراغه نگران شده، از مراغه آهنگ بناب كردند. نيروهاي دولتى به فرماندهى ابوطالب خان چهار دولى بناب را محاصره كرد. مجاهدان كه به سبب شمار اندك توان و تاب مقاومت در برابر نيروهاي دولتى را در خود نمىديدند، پس از روز شبانه راه تبريز را در پيش گرفتند نك: كسروي، 16 - 17؛ اميرخيزي، 47-49؛ سيفى، 9 -0، 3.
در دوران جنگ جهانى اول در 336ق/918م بر اثر حصبه و گرسنگى، بسياري از مردم بناب هلاك شدند مرواريد، 2-3. با آنكه بناب از شهرهاي مهم آذربايجان به شمار مىآيد، از نظر اقتصادي، سياسى و تاريخى پيوسته تحت تأثير مراغه بوده است زنده دل، /0.
آثار تاريخى: . مسجد جامع مهرآباد، كه در كنار ميدانى به همين نام قرار گرفته، و بر كتيبهاي كه در ديوار شمالى آن نصب شده، بانى آن بىبىجان خانم دختر منصور بيك بوده است و تاريخ 51ق را دارد. .مسجد گزاوشت، كه در كنار ميدان گزاوشت واقع شده است و گمان مىرود متعلق به دورة صفويه باشد. . مسجد اسماعيل بيك، كه به فاصلهاي كم از مسجد جامع قرار گرفته، يكى از بناهاي زيبا و مستحكم دوران صفويه است. اين مسجد ايوانى پر شكوه دارد كه ستون چوبى آن داراي سرستونهاي زيباست و تا حدودي ايوان عالى قاپو و چهل ستون اصفهان را به خاطر مىآورد نك: مخلصى، 1 -7.
مآخذ: اعتماد السلطنه، محمد حسن، تاريخ منتظم ناصري، به كوشش محمد اسماعيل رضوانى، تهران، 363ش؛ افشار، مصطفى، سفرنامة خسرو ميرزا به پطرز بورغ، به كوشش محمد گلبن، تهران، 349ش؛ امير خيزي، اسماعيل، قيام آذربايجان و ستارخان، تهران، 379ش؛ پاپلى يزدي، محمد حسين، فرهنگ آباديها و مكانهاي مذهبى، مشهد، 367ش؛ توكلى مقدم، غلامحسين، وجه تسمية شهرهاي ايران، تهران، 375ش؛ جعفري، عباس، دائرة المعارف جغرافيايى ايران، تهران، 379ش؛ جغرافياي كامل ايران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 366ش؛ خاماچى، بهروز، فرهنگ جغرافيايى آذربايجان شرقى، تهران، 370ش؛ دهقان، على، سرزمين زردشت، تهران، 348ش؛ زنده دل، حسن و ديگران، مجموعة راهنماي جامع ايرانگردي استان آذربايجان شرقى، تهران، 376ش؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن 375ش، نتايج تفصيلى، شهرستان بناب، مركز آمار ايران، تهران، 376ش؛ سيفى بنابى، عبدالله، «صفحهاي از كتاب قطور تاريخ مشروطه»، خاطرات وحيد، تهران، 353ش، شم 1؛ طبيبى، حشمت الله، حاشيه و تعليقات بر تحفة ناصري ميرزا شكرالله سنندجى، تهران، 366ش؛ قاضى احمد قمى، خلاصة التواريخ، به كوشش احسان اشراقى، تهران، 359ش؛ كسروي، احمد، تاريخ مشروطة ايران، تهران، 349ش؛ مخلصى، محمدعلى، فهرست بناهاي تاريخى آذربايجان شرقى، تهران، 371ش؛ مرواريد، يونس، مراغه، تهران، 372ش؛ منصوري، فيروز، مطالعاتى دربارة تاريخ و زبان و فرهنگ آذربايجان، تهران، 379ش؛ نادر ميرزا، تاريخ و جغرافياي دارالسلطنة تبريز، تبريز، 373ش؛ نشرية دفتر تقسيمات كشوري، معاونت سياسى اجتماعى وزارت كشور، تهران، 379ش، شم ؛ نويدي شيرازي، زينالعابدين، تكملة الاخبار، به كوشش عبدالحسين نوايى، تهران، 369ش.