ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 1 مرداد 1403
دوشنبه 1 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 6 خرداد 1389     |     کد : 7747

مهدويت و جهاني‌شدن

مهدويت‌ و جهاني‌‌شدن، هر دو از جمله‌ مباحث‌ مهم‌ و دغدغه‌هاي‌ روزگار ماست. اعتقاد به‌ ظهور منجي‌ و مهدويت‌ در معناي‌ عام‌ خود، يك‌ باور ديني‌ فراگير در بين‌ انسان‌ها بوده‌ است...

مهدويت‌ و جهاني‌‌شدن، هر دو از جمله‌ مباحث‌ مهم‌ و دغدغه‌هاي‌ روزگار ماست. اعتقاد به‌ ظهور منجي‌ و مهدويت‌ در معناي‌ عام‌ خود، يك‌ باور ديني‌ فراگير در بين‌ انسان‌ها بوده‌ است.
از سوي‌ ديگر ما در روزگار خويش‌ شاهد پديده‌ ديگري‌ با عنوان‌ «جهاني‌شدن» هستيم. وضعيت‌ جهاني‌شدن‌ با رشد تكنولوژي‌ ارتباطات‌ همراه‌ بوده‌ كه‌ موجب‌ فشردگي‌ زمان‌ و مكان، همجواري‌ مجازي، كش‌آمدن‌ مناسبات‌ اجتماعي‌ در طول‌ مكان، كوچك‌ شدن‌ جهان‌ و در نهايت‌ به‌ تعبير مارشال‌ مك‌لوهان، پيدايش‌ «دهكده‌ جهاني» شده‌ است.
از اين‌رو مسئله‌ پيشاروي‌ نوشتار حاضر اين است‌ كه‌ چه‌ نسبتي‌ بين‌ حكومت‌ جهاني‌ حضرت‌ مهدي(عج) و پديده‌ جهاني‌شدن‌ وجود دارد؟ به‌ تعبير ديگر چنين‌ پرسشي‌ در ذهن‌ ما برانگيخته‌ مي‌شود كه‌ آيا ما در عصر جهاني‌شدن‌ مي‌توانيم‌ فراتر از باور ديني‌ - اعتقادي‌ خود به‌ ظهور منجي‌ موعود، چگونگي‌ تحقق‌ آن را به‌راحتي‌ درك‌ كنيم؟ مطلب حاضر كه به نقل از خبرگزاري آينده روشن چاپ مي‌شود، تلاش دارد تا ضمن ارائه تعريفي از جهاني‌شدن نسبت آن را با آموزه مهدويت بسنجد.
نگرش‌هاي‌ مختلفي‌ در باب‌ تبيين‌ ماهيت‌ و چيستي‌ جهاني‌شدن‌ وجود دارد. برخي‌ از منظر طرفداري‌ و حمايتي‌ سخن‌ گفته‌اند و برخي‌ به‌ انتقاد از آن مي‌پردازند. پيش‌ از بررسي‌ برداشت‌ و قرائت‌ سازگار از جهاني‌شدن‌ با ايده‌ مهدويت‌ اسلامي‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ پرسش‌ ضروري‌ است‌ كه‌ آيا جهاني‌شدن‌ پديده‌اي‌ ضروري‌ و به‌ تعبير ديگر يك‌ فرايند تاريخي‌ است‌ يا صرفاً‌ پروژه‌اي‌ طراحي‌ شده‌ است‌ تا سيطره‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ غربي‌ را بر جهان‌ تثبيت‌ و نهادينه‌ سازد؟ در كل‌ 3نگرش‌ به‌ جهاني‌شدن‌ وجود دارد:
1 - «جهاني‌شدن» به‌عنوان‌ يك‌ پروسه‌ تاريخي‌ كه‌ به‌دليل‌ پيشرفت‌ و انقلاب‌ در تكنولوژي‌ ارتباطات‌ فراهم‌ آمده‌ است. پيدايش‌ وسايل‌ ارتباطي‌ مثل‌ تلفن، ماهواره، اينترنت‌ و... زمينه‌ساز تحقق‌ جهاني‌شدن‌ به‌عنوان‌ يك‌ پروسه‌ محسوب‌ مي‌شوند كه‌ انسان‌ قرن‌‌۲۱ آن را تجربه‌ مي‌كند. در چنين‌ قرائتي‌ جهاني‌شدن‌ محصول‌ فشردگي‌ زمان‌ و مكان، بريدن‌ فضاي‌ زندگي‌ مشترك‌ اجتماعي‌ از مكان، همجواري‌ و پيچيدگي‌ ارتباط انسان‌ها است.
2 - جهاني‌شدن‌ به‌عنوان‌ يك‌ پروژه‌ غربي‌ را عمدتاً‌ منتقدان‌ جهاني‌شدن‌ مطرح‌ ساخته‌اند. در اين‌ نگره، جهاني‌شدن‌ همان‌ جهاني‌سازي‌ و به‌ تعبير ديگر غربي‌سازي‌ و آمريكايي‌سازي‌ جهان‌ است كه‌ درصدد است، هنجارها و ارزش‌هاي‌ غربي‌ را در جهان‌ محقق‌ سازد. به‌ تعبير ديگر «جهاني‌سازي» نقشه‌اي‌ است‌ براي‌ تحقق‌ رسالت‌ ديرين‌ انسان‌ سفيد سرمايه‌دار غربي‌ كه‌ زماني‌ از طريق‌ تهاجم‌ نظامي‌ و استعمار كهن، تاجران‌ و ماموران‌ مذهبي‌ دنبال‌ مي‌شد ولي‌ اكنون‌ به‌ تعبير فيسك‌ به‌ كمك‌ ماهواره‌ و تكنولوژي‌ ارتباطات‌ غسل‌ تعميد داده‌ شده‌ است. در يك‌ كلام، مقصود، همان‌ فرهنگ‌ غربي‌ است.
بديهي‌ است‌ كه‌ جهاني‌شدن‌ به‌ معناي‌ دوم‌ با ايده‌ و فرهنگ‌ اسلامي‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ سازگاري‌ ندارد و از اين‌رو در كل‌ از موضوع‌ مطالعه‌ اين‌ پژوهش‌ خارج‌ مي‌شود. در واقع‌ جنبش‌ اسلام‌گرايي‌ معاصر خود در نقد و چالش‌ با سيطره‌ و هژموني‌ غرب‌ شكل‌ گرفته‌ است‌ و طبيعي‌ است‌ كه‌ مدينه‌ فاضله‌ اسلامي‌ مهدوي‌ نيز به‌ هيچ‌ وجه‌ با آنچه در غرب‌ شكل‌ گرفته‌ است، سازگاري‌ نخواهد داشت.
۳ - جهاني‌شدن‌ به‌ مثابه‌ يك‌ پديده. طبق‌ اين‌ تلقي‌ در وضعيت‌ جهاني‌شدن‌ مؤ‌لفه‌هايي‌ وجود دارد كه‌ لزوماً‌ آنها را نمي‌توان‌ در قالب‌ پروژه‌ يا پروسه‌ تبيين‌ كرد.

مهدويت‌ اسلامي‌
مهدويت‌ به‌عنوان‌ مدينه‌ فاضله‌ اسلامي‌ و ظهور منجي‌ موعود تدبيري‌ الهي‌ است‌ تا آمال‌ و آرزوهاي‌ بشريت‌ در طول‌ قرن‌ها تحقق‌ يابد. تحقق‌ چنين‌ عصري‌ مستلزم‌ آماده‌بودن‌ زمينه‌ها و شرايط لازم‌ است. بدين‌ جهت‌ است‌ كه‌ مهدويت‌ اسلامي‌ مي‌تواند با پديده‌اي‌ به‌ نام‌ جهاني‌شدن‌ ارتباط پيدا كند. بدون‌ ترديد مدينه‌ فاضله‌ مهدوي‌ داراي‌ ويژگي‌هايي‌ است‌ كه‌ در مطالعه‌ تطبيقي‌ حاضر توجه‌ به‌ آنها ضرورت‌ دارد.

در ذيل‌ برخي‌ از اين‌ ويژگي‌ها و ابعاد را بررسي‌ مي‌كنيم:
الف) مهدويت‌ و غايت‌ تاريخ: در مورد فلسفه‌ تاريخ‌ و غايت‌ آن ديدگاه‌هاي‌ مختلفي‌ وجود دارد و در برخي‌ نگرش‌ها تاريخ،‌ خصلتي‌ دوري‌ دارد و همواره‌ در چرخه‌هاي‌ خاص‌ خود در حال‌ تكرار است. هر چند چنين‌ نگرشي‌ در برخي‌ مذاهب‌ باستان‌ مثل‌ آيين‌ هندو وجود دارد اما در اديان‌ آسماني- ابراهيمي‌ تاريخ،‌ سرانجامي‌ داشته‌ و داراي‌ غايتي‌ است‌ كه‌ در حال‌ حركت‌ بدان‌‌سو است. از نگرش‌ اسلامي‌ سرانجام‌ تاريخ‌ بشري،‌ تحقق‌ وعده‌ الهي،‌ حاكميت‌ حق‌ و مدينه‌ فاضله‌ اسلامي‌ است. تحقق‌ چنين‌ مدينه‌اي‌ قطعي‌ و يك‌ سنت‌ الهي‌ است. تحقق‌ چنين‌ غايتي، وضعيت‌ جديدي‌ براي‌ بشر است كه‌ يك‌ جامعه‌ بشري‌ مبتني‌ بر فطرت‌ الهي‌ را به‌وجود مي‌آورد. در چنين‌ جامعه‌اي‌ كل‌ بشريت‌ سهيم‌ بوده‌ و غايت‌ و آمال‌ تمامي‌ انسان‌هاست.
ب) بعـد جهــانـي‌ مهدويت‌ اسلامي: اديان،‌ خصلتي‌ جهاني‌ دارند. به‌دليل‌ وحدت‌ ذاتي‌ جهان‌ هستي‌ كه‌ همه‌ امور به‌ ذات‌ حق‌ برمي‌گردد، پيام‌ الهي‌ براي‌ تمامي‌ انسان‌هاست و تنوع‌ اديان‌ آسماني‌ نه‌ به‌دليل‌ تنوع‌ در محتوا و پيام بلكه‌ در ويژگي‌هاي‌ عصري‌ آنهاست. پيام‌ الهي‌ واحد است‌ (ان‌الدين‌ عندالله‌ الاسلام) و در نتيجه‌ مخاطب‌ آن نيز تمام‌ انسان‌ها هستند. از اين‌رو مهدويت‌ اسلامي‌ نيز هرگز تعلق‌ به‌ سرزمين‌ يا قوم‌ و نژاد خاصي‌ ندارد و تدبير الهي‌ براي‌ تمامي‌ انسان‌هاست‌ و از اين‌رو گستره‌اي‌ جهاني‌ دارد.
ج) صبغه‌ الهي‌- ديني‌ «دولت‌ مهدوي»(عج): انسان‌ مدرن‌ با غالب‌ساختن‌ خرد ابزاري‌ خويش‌ عرصه‌ جامعه‌ و سياست‌ را جولانگاه‌ خواسته‌ها و خواهش‌هاي‌ خويش‌ قرار داد و حكم‌ به‌ جدايي‌ عرصه‌ ديني‌ و سياست‌ كرد. ثمره‌ چنين‌ تفكيكي‌ بحران‌ معنا در عصر مدرن‌ بود كه‌ به‌دليل‌ تعارض‌ و تضاد آن با ساختار وجودي‌ انسان‌ به‌وجود آمده‌ بود. عصر مدرن‌ با تفكيك‌ اين‌ دو عرصه‌ از يكديگر زمينه‌ تضاد دروني‌ را در انسان‌ها دامن‌ مي‌زد. از يك‌ سو نفي‌ دين‌ در كل،‌ موجب‌ نقصان‌ هويت‌ وجودي‌ انسان‌ عصر جديد مي‌‌شود و از سوي‌ ديگر حكم‌ به‌ تفكيك‌ دين‌ و سياست، به‌رغم‌ پذيرش‌ دين‌ در عرصه‌ خصوصي، موجب‌ تضاد دروني‌ هويت‌ انسان‌ مدرن‌ بود. در جامعه‌ مهدوي‌ نيز امام‌معصوم(ع) لطفي‌ الهي‌ است‌ كه‌ با هدايت‌ خويش‌ و اجراي‌ احكام‌ الهي‌ در عرصه‌ فردي‌ و اجتماعي‌ جامعه‌ را به‌ سوي‌ سعادت‌ رهنمون‌ مي‌شود. از اين‌رو ويژگي‌ جامعه‌ اسلامي‌ عصر مهدوي‌ برخلاف‌ نگرش‌ عصرجديد تأكيد بر فضيلت‌ و سعادت‌ است درحالي‌كه‌ عصر جديد صرفا بر آزادي‌ انسان‌ مبتني‌ بود و دغدغه‌ فضيلت‌ و سعادت‌ بشر را نداشت.
د) تكامل‌ فكري‌ بشري‌ و رشد آگاهي‌ انسان‌ها: به‌رغم‌ وجود انحرافات‌ فكري‌ در ادوار مختلف‌ تاريخي، انسان‌ها در طول‌ تاريخ‌ شناخت‌ تكامل‌يافته‌تري‌ از جهان‌ اطراف‌ خويش‌ داشته‌اند و سير تفكر بشري‌ همواره‌ در سمت‌وسوي‌ تسخير عرصه‌هاي‌ ناشناخته‌ جديدي‌ حركت‌ كرده‌ است. عصر ما نيز هر چند دچار آفات‌ و انحرافات‌ فكري‌ است‌ اما در مجموع‌ فرصت‌ شناخت‌ بيشتري‌ نسبت‌ به‌ گذشته‌ از جهان‌ داشته‌ است. رشد و پيشرفت‌ علوم‌ با كشف‌ عرصه‌هاي‌ جديد دانش‌ در بسياري‌ موارد مويد آموزه‌هاي‌ اعتقادي‌- ديني‌ بوده‌ است‌ و انسان‌ها از طريق‌ سير آفاقي،‌ عرصه‌هاي‌ جديدتري‌ از عظمت‌ خلقت‌ الهي‌ را شاهد بوده‌اند.
ه) گسترش‌ عدل‌ و داد بر سراسر گيتي: ايده‌ عدل‌ و داد ازجمله‌ آرمان‌هاي‌ بشري‌ است‌ كه‌ در جامعه‌ موعود و به‌ دست‌ منجي‌ تحقق‌ خواهد يافت. حكومت‌ عدل‌ و داد و رفع‌ تبعيض‌ها و نابرابري‌ها وعده‌ الهي‌ براي‌ مستضعفان‌ است. از اين‌رو آن حضرت‌ جامعه‌ عادله‌ را بر پا خواهد كرد. هر چند غايت‌ اصلي‌ جامعه‌ مهدوي‌ زمينه‌سازي‌ سعادت‌ و فضيلت‌ و تكامل‌ انسان‌ها است اما طبعا عدل‌ و داد يكي‌ از زمينه‌هاي‌ لازم‌ تحقق‌ چنين‌ آرماني‌ خواهد بود.

سخن آخر‌
چنان‌كه‌ گذشت‌ جهاني‌شدن‌ تعابير و تفسيرهاي‌ مختلفي‌ دارد. همچنين‌ جهاني‌شدن‌ را در ابعاد مختلفي‌ مي‌توان‌ مدنظر قرار داد. در سنجش‌ نسبت‌ مهدويت‌ اسلامي‌ با پديده‌ جهاني‌شدن‌ توجه‌ به‌ اين‌ تمايزات‌ ضرورت‌ دارد. بدون‌ ترديد مهدويت‌ اسلامي‌ با برخي‌ از قرائت‌هاي‌ جهاني‌شدن‌ سازگاري‌ ندارد. از اين‌رو لازم‌ است‌ تا با تفكيك‌ اين‌ مفاهيم‌ و تفاسير جهاني‌شدن‌ از يكديگر آنها را با مهدويت‌ اسلامي‌ سنجيد.

همشهري آنلاين- غلامرضا بهروزلك


نوشته شده در   پنجشنبه 6 خرداد 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode