كشش غريب بشر به جستوجو، كشف و پيشرفت جرياني مداوم و به هم تنيده از ابتداي جهان تا به امروز بوده و هر روز با سرعتي بيش از پيش، آنچنان كه در اين روزگار سيري سرسامآور و جنونآور يافته و دستاوردهاي آن يكي پس از ديگري زندگي را تحتالشعاع خود قرار داده و دگرگون ميكند كه شكلي خوف انگيز بهخود گرفتهاست.
صنعت گسترش مييابد، تكنولوژي اوج ميگيرد، پزشكي رشد ميكند و... بشر پيش ميرود و امكاناتش روزافزون ميشود، راحتتر از پيش زندگي ميكند، در برابر بيماريها ايمن ميشود و... اما با اين حال در پس اين آسودگي ظاهري، احساس ترسي توأم با نگراني از درون،گريبانش را ميگيرد و گويي هر چه اين پيشرفتها فزوني مييابند، اين دلهره و هراس نيز پر رنگتر ميشود، در دنياي مدرن، انسان روبه زوال دارد و هر دم بيشتر از پيش از طبيعت خود دور ميشود از خودبيگانه و پرت افتاده از جنبههاي انساني خويش به پايان راه خود نزديك شده و خويشتن را قرباني دستاوردهاي خود مييابد.
رمان هرگز تركم نكن شرح همين هراس از دنياي مدرن و سرشت خوفناك پيشرفت علم در جهان معاصر است و تلاش انسان براي رهايي از تنهايي، بهعنوان يك فرصت و گريزگاه براي زنده بودن در روزگاري كه از جنبههاي انساني تهي شده و عشق بهعنوان يكي از اساسيترين جلوههاي طبيعت راستين انساني، با آن در تقابل قرار ميگيرد.
اگر رمان اينچنين مورد توجه خوانندگاني از گوشه و كنار دنيا قرار ميگيرد از اين رو است كه كازو ايشي گورو دست روي ايدهاي فراگير گذاشته و از درد و دغدغهاي سخن به ميان ميآورد كه خاص يك شخص، يك منطقه يا يك كشور نيست بلكه در سرتاسر جهان ملموس است؛ خواه صادركننده اين پيشرفتها باشد خواه واردكننده آنكه سرانجام هر دو، با كمي پس و پيش، يكي بهنظر ميرسد.
اگرچه مفاهيم مطرح شده در رمان به شكلي پيچيده به مخاطب ارائه نشدهاند اما نويسنده با پرهيز از بيان مستقيم و گل درشت، چنان آنها را با حوادث داستان خود آميخته كه حتي در لايههاي زيرين رمان به روشني قابل درك از كار درآمدهاند و بهخوبي نيز از عهده انتقال اين حس تنهايي، درد و ترس در زندگي انساني كه قرباني مناسبات جامعه پيرامون خود است، برآمده.
رمان، داستان آدمهايي است كه بيآنكه خود بدانند، بهمنظور استفاده از اعضاي بدنشان از كودكي مورد سرپرستي مؤسسهاي قرار گرفتهاند، با رسيدن به سن اهداي عضو، بهتدريج با هر عضوي كه اهدا ميكنند يا در واقع از آنها گرفته ميشود، فرصت زندگي را از دست ميدهند. شخصيت اصلي كتاب زني امدادرسان به عضودهندگان است، او به تصور اينكه به عشاق فرصت بيشتري براي زندگي ميدهند عاشق مردي ميشود كه چندين بار اهداي عضو كرده و در جستوجوي كشف راز زندگي خود و ديگراني كه اينگونه چون موجوداتي آزمايشگاهي نگهداري و پرورش دادهشدهاند بر ميآيد و... .
آثار كازوايشيگورو در 2دهه گذشته به اغلب زبانهاي زنده دنيا ترجمه و با اقبال روبهرو شدهاند. اين نويسنده ژاپني از اواخر دهه 80د ميلادي در دنيا مطرح شد، بهويژه از زماني كه جايزه بوكر سال 1989را به دست آورد.
رمان هرگز تركم نكن كه در سال2005 منتشر شده بار ديگر او را كانديداي دريافت اين جايزه و جوايز بينالمللي ديگري كرد كه جايزه انجمن منتقدان كتاب آمريكا از اين جمله است. امسال نيز اين زمان در معرفي بهترين رمانهاي دهه اخير از سوي مجله تايم در رتبه نخست جاي گرفت.
هرگز تركم نكن با ترجمه مهدي غبرايي توسط نشر افق در 414صفحه و قيمت 7000تومان به بازار آمده است.