ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 16 تير 1403
شنبه 16 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 25 ارديبهشت 1389     |     کد : 7596

تلاش نافرجام براي تغيير فطرت انساني

ذات اقدس الهي هشدار مي‏دهد كه شيطان مي‏كوشد عده‏اي آفرينش خدا را عوض كنند...

ذات اقدس الهي هشدار مي‏دهد كه شيطان مي‏كوشد عده‏اي آفرينش خدا را عوض كنند: ﴿ولاءمُرَنَّهُم فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلقَ اللّهِ ومَن يَتَّخِذِ الشَّيطنَ ولِيًّا مِن دونِ اللّهِ فَقَد خَسِرَ خُسرانًا مُبينا﴾.(1) اين تغيير به معني تعويض فطرت بشر نيست، چون شدني نيست: ﴿لاتَبديلَ لِخَلقِ اللّهِ﴾(2)؛ امّا تغيير به معناي تضعيف و تحريف و تفسير به رأي شدني است؛ همانند قرآن كه كم و زياد كردن آن هرگز ممكن نيست؛ امّا تفسير به رأي آن شدني است.(3) فطرت انساني و دين آسماني، هر دو از كلمات تام و ثابت الهي است كه دگرگوني در آنها راه ندارد: ﴿لاتَبديلَ لِكَلِمتِ اللّهِ﴾.(4) خدا انسان را آفريد و به او فطرت توحيدي بخشيد و چنين آفرينش ويژه‏اي مطلقاً ثابت است و به هيچ‏گونه دگرگون نمي‏شود: ﴿لاتَبديلَ لِخَلقِ اللّهِ﴾.(5) خداوند آن را دگرگون نمي‏كند، چون اين كار وقتي موجّه است كه آفريننده در آغاز آفرينش فاقد آگاهي لازم باشد و در تجارب بعدي، به تدريج آگاه شود و آفريده خود را دگرگون كند، در حالي كه اين تحوّل نسبت به مبدأ عليم محض و قادر صِرف، مستحيل است، لذا اعلام مي‏فرمايد انسان را با بهترين وضع آفريده است: ﴿لَقَد خَلَقنَا الاِنسنَ في اَحسَنِ تَقويم﴾(6) و هرگز در آفرينش الهي نقصي نيست تا آن را عوض كند. غير خدا هم آفرينش را تغيير نمي‏دهد، چون هرگز قدرت تغيير كار خدا را ندارد، زيرا همه آفريدگان سپاهيان الهي‏اند: ﴿ولِلّهِ جُنودُ السَّموتِ والاَرضِ﴾(7) و سمتي جز اجراي دستور الهي ندارند: ﴿مَن ذَا الَّذي يَشفَعُ عِندَهُ اِلاّبِاِذنِهِ﴾(8) و بدون اذن الهي كاري نمي‏كنند؛ خواه آنان كه مدبّر علمي اويند؛ يا مجري امر وي. آيه‏اي كه دلالت دارد خلقت خدا تغيير نمي‏يابد، نظير اين آيه است: ﴿فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبديلًا ولَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَحويلا﴾(9)؛ سنّت الهي هيچ‏گاه تبديل و تحويل‏پذير نيست، زيرا بهترين و متقن‏ترين سنّت است. تفسير انسان به رأي، شدني است و هم شده است؛ امّا حقيقت او محفوظ است؛ يعني ابتلا به بد فهميدن انسان در مقام انسان‏شناسي عمداً يا سهواً و علماً يا جهلاً ممكن است، از اين‏رو به بشر توصيه كرده‏اند كه پيش از اينكه ديگران كتاب درون او را تحريف و به رأي تفسير كنند و به نام «پلوراليسم انسان‏شناسي» يا كثرت قرائت و اختلاف تفسير، حقيقت انسان را چيزي ديگر نشان دهند، خود را به خوبي بشناسد. يكي از برترين سخنان سالار شهيدان، حسين بن علي(عليهما‌السلام) اين است: «دراسة العلم لقاح المعرفة»(10)؛ درس و بحث، تلقيح است، تا انسان ظاهر و باطن خود و نيز خدايش را كاملاً شناسايي كند و آن‏گاه جهان و پيوند خود را با آن بشناسد، وگرنه ديگري انسان را به رأي تفسير مي‏كند و نظام ارزشي او را تغيير مي‏دهد.
 
1. سوره نساء، آيه 119.
 2. سوره روم، آيه 30.
 3. اَمَوي، مرواني و عباسي قرآن را به رأي خود تفسير مي‏كردند: يزيد كنار كرسي سلطنت شام، آيه «قُلِ اللّهُمَّ ملِكَ المُلكِ تُؤتي المُلكَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلكَ مِمَّن تَشاءُ» (سوره آل عمران، آيه 26) را خواند و با تفسير به رأي خود چنين القاء كرد كه خدا خواست سلطنت بر جامعه اسلامي را به اموي بدهد و از بني‏هاشم بگيرد؛ ولي زينب كبراٍّ آن مغالطه را رد كرد و از تحريف و تفسير به رأي او پرده برداشت و آيه «ولايَحسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا اَنَّما نُملي لَهُم خَيرٌ لاَنفُسِهِم اِنَّما نُملي لَهُم لِيَزدادُوا اِثمًا» (سوره آل عمران، آيه 178) را به وي يادآور شد (ر.ك: بحار الأنوار، ج45، ص133، 131 و157).
4.سوره يونس، آيه 64.
 5.سوره روم، آيه 30.
 6.سوره تين، آيه 4.
 7.سوره فتح، آيه 4.
8.سوره بقره، آيه 255.
9.سوره فاطر، آيه 43. 10
.بحار الأنوار، ج75، ص128. تفسير انسان به انسان، ص357-359.


نوشته شده در   شنبه 25 ارديبهشت 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode