نامبرده با جلوگیری از ازدواج دختران در اظهاراتی بیان میدارد که خواستگاران شما نباید زمینی باشند و به زودی از آسمان کسانی میآیند تا لیاقت ازدواج با شما را داشته باشند.دخترانی که در دام این شخص گرفتار آمدهاند، نسبت رابطه خود را با این خانم، رابطه شمس و مولانا میپندارند!
«برای نجات خواهرم، بردارم، مادرم، فرزندم و ... از این منجلاب چه کنم؟»؛ این پرسشی است که هر روز به گونهای متفاوت، ولی برگرفته از همین گونه ادبیات در رسانههای گوناگون دیداری و شنیداری و الکترونیک از زبان اشخاص گوناگون مطرح شده و هرکس به فراخور علم خود، در پی پاسخ به آن است.
اما ریشه واقعی این گونه پرسشها کجاست؟ در این که شخص مورد وصف مدتی است ادعای عجیب و غریبی درباره انسان و جهان به زبان میراند یا نامبرده به مکاشفاتی در عالم پی برده که دیگران از درک و فهم آن عاجزند.
به گزارش «تابناک» در دوران معاصر، فرقه به گروهی از افراد اطلاق میشود که نوعی «مذهب جدید» خلق میکنند. در 25 سال گذشته به دنبال روي آوردن مردم به سوي معنويات و برای جلوگيري از گرايش مردم به سوي اديان الهي 2500 فرقه جديد ساخته شده كه با يك حساب سرانگشتي، يعني تقريبا هفتهاي دو فرقه نو ظهور به منصه ظهور رسیده است.
آنچه مسلم است، فعالیت این گونه فرقهها در راستای قداستزدايي از پيامبران و ناديده گرفتن رسالت آنهاست تا از اين راه ادیان آسمانی را براندازند. محوريت اديان الهي، خداوند بوده و محوريت اديان جديد هر چيزي به جز خداوند است تا آنجا كه قصد براندازي پرچم خدا را دارند.
البته در این زمینه، مباحث نظري بسیاری از جمله جوانب معرفت شناختي، تعمقهاي روانشناختي، تحليلهاي آسيب شناختي و منظرهاي دينشناختي از روشهاي تاريخي و حوزه منابع مكتوب براي مطالعه و بررسي وجود دارد.
بنا بر این گزارش، فرقههای نوظهور عموما موضوعاتي چون بياعتمادي به تاريخ قدسي و سنتي را با هدف تكذيب پيامبران و دعوتهاي آنان، عدم قطعيت وحي، فرو شكستن و تزلزل مابعدالطبيعه جامع و در راستای ترویج بی اعتقادی به نقش و تأثير اراده خداوند در رخدادها مطرح ميكنند.
از ديگر موضوعات مطرح در اين امر، ميتوان به قداست زدايي از پيامبران و ناديده گرفتن رسالت آنها، گسست نرم از اديان تاريخي كه با ورود به اين اديان آنها را به سوي نابودي و پوچي سوق داده و سپس راه خود را از آنها جدا ميكنند، اشاره كرد.
این گزارش میافزاید: از شاخصهای مشترک میان این فرقههای نوظهور، میتوان به: نوگرويدگان جوان و نسل اولي، عضو گيريهاي غيرمعمول، بنيانگذاران فرهمند، هزار پاره كردن حقيقت، وجود مرزهاي مشخص با دينداران الهي، در توهم خدا شدن از سوي اعضا و سران، پراكندهگويي و التقاط و بهرهگيري از زبانها و نمادهاي مشترك اشاره نمود.
آنچه در این سلسله گزارشها به آن خواهیم پرداخت، در وهله نخست، معرفی و ساختار شناسی این گونه فرق و در مرحله بعد، دلایل بطلان تفکر فرقهگرایی و آسیبهایی است که این گونه تفکرات انحرافی بر پیکر جامعه وارد میکنند.
در ادامه به ذکر نام برخی از این فرقههای نوظهور میپردازیم:
1ـ فرقه «احمديه»
2ـ فرقه «تبليغ جماعت»
3- فرقه «عرفان حلقه»
4- فرقه «عرفان کیهانی»
5- فرقه «کابالا»
6- فرقه «تی سی ام»
7- فرقه «بهائیت»
8- فرقه «اکنکار»
9- فرقه «صوفیه»
10- فرقه «وهابیت»
11- و...
و هزارن فرقه دیگر که میتوان از آنها نام برد؛ البته هر کدام از فرق، دارای انشعابات فراوان و نام گزاریهای عجیب و غریبی هستند که محل گزارش ما در اینجا نیست.
در پایان، با یک خبر از تظلمخواهی یک مادر که دارای چهار فرزند دختر است، از خانمی به نام «ج. الف» که بیش از 45 سال سن داشته و به دروغ خود را از شاگردان عرفای بزرگ معرفی میکند میپردازیم.
این خانم با برپایی جلسات عرفانی برای دختران به ویژه قشر دانشجو، مدعی است که تحصیل در دانشگاه برای دختران حرام است. وی با گروه خود که آنها را حواریون میخواند، معمولا برای پرسه زنی و خلوت کردن به کوه بیابان میروند و ساعتها و روزها میمانند تا خود را صاحب کشف و کرامات معرفی کنند. دخترانی که در دام این شخص گرفتار آمدهاند، نسبت رابطه خود را با این خانم رابطه شمس و مولانا میپندارند!
نامبرده با جلوگیری از ازدواج دختران در اظهاراتی بیان میدارد که خواستگاران شما نباید زمینی باشند و به زودی از آسمان کسانی میآیند تا لیاقت ازدواج با شما را داشته باشند.
یا در موردی دیگر، شخصی با نام «و.ج» که از شاگردان فرد دیگری به نام «م.ط» بوده و کارمند یکی از سازمانهای دولتی است، با تشکیل حلقههایی در شمال تهران، مدعی ارتباطات کیهانی و فرازمینی شده است که در گزارشهای بعدی به جزییات فعالیتهای این مدعی خواهیم پرداخت.