چهار تحليلگر مسائل بينالملل با اشاره به مواضع روساي دولتهاي روسيه، چين، برزيل و هند درباره برنامه هستهاي ايران نوشتند: هر چند اوباما سعي كرد در اجلاس هستهاي واشنگتن روساي اين كشورها را در برابر ايران همسو با خود نشان دهد اما مواضع روساي اين دولتها خلاف اين را نشان ميدهد.
به گزارش فارس، پايگاه اينترنتي بنياد "هريتيج " (Heritage) در مقالهاي به قلم گروهي از نويسندگان به نامهاي "دكتر آريل كوهن " (Ariel Cohen, Ph.D.)، كارشناس مسائل روسيه و امور مربوط به انرژي، "ليزا كورتيس " (Lisa Curtis)، كارشناس مسائل جنوب آسيا، "دكتر درك سيزورز " (Derek Scissors, Ph.D.)، كارشناس سياستهاي اقتصادي مربوط به آسيا و "دكتر ري والسر " (Ray Walser, Ph.D.)، كارشناس مسائل سياسي آمريكاي لاتين تصريح كرد: در پانزدم و شانزدهم آوريل سال جاري، شهر برازيليا پايتخت برزيل ميزبان اجلاس سران چهار كشور برزيل، روسيه، هندوستان و چين بود. اين گروه از كشورها به اختصار "BRIC " خوانده ميشوند. از سال 2001 كه اقتصادداني بهنام "جيم اونيل " (Jim O’Neill) به استخدام BRIC درآمد تا به دستيابي اين كشورها به بازارهاي فروش بيشتر كمك كند. جهان برخورد سرسختانهاي با BRIC داشته است.
در بخش اول اين مقاله به تفاوتهاي اين چهار كشور و دلايل آنها براي ائتلاف پرداخته شد و در اينجا بخش دوم مقاله را از نظر ميگذرانيم.
به رغم روسيه و چين، دولت برزيل داراي ريشههاي دموكراتيك بوده و كمترين دسترسي به جهان و كمترين قواي نظامي را در ميان اعضاي BRIC به خود اختصاص داده است. رئيس جمهور چپگراي اين كشور طرحهاي اقتصادي بزرگي را پياده كرده اما امسال بايد كرسي رياست جمهوري را ترك كند. او اميدوار است كه افزايش نقش بينالمللي برزيل از جمله ميراث دولت وي باشد و تمايل دارد تا كشورش به يك كرسي دائم در شوراي امنيت سازمان ملل متحد دست يافته و نفوذ اين كشور در آمريكاي لاتين گسترش يابد. برزيل به عنوان يك عضو گروه BRIC خواهان دستيابي به نفوذ اقتصادي و ديپلماتيك در سطح جهان است.
به علاوه، نگرانيهاي امنيتي ديرپايي نيز ميان اعضاي BRIC وجود دارد كه ميتواند منجر به ايجاد شكاف در ميان اعضاي اين گروه شود. از جمله اين نگرانيها اختلافات مرزي چين و هند و اتكاي هند به روسيه از نظر نظامي جهت جبران كمبودهاي خود در برابر چين و همچنين هراس روسيه از هجوم مهاجرين چيني به مناطق كمجمعيت شرقي اين كشور است.
* دنياي چندقطبي منجر به افزايش امنيت بينالمللي ميشود
بر اساس مقاله فوق، اخيرا يك سخنگوي وزارت خارجه روسيه از BRIC به مثابه عاملي پايداركننده ياد كرده و افزوده است كه " BRIC ستوني مستحكم در شكلگيري جهاني چندقطبي، عادلانه و دموكراتيك است. " متاسفانه، اين ادبيات يعني خواستار تغيير در نظم جهاني شدن، به پوششي براي رهبراني بدل شده است كه ضدغرب، ضد آمريكا و ضد دموكراسي هستند.
رهبران ضد آمريكايي جهان از قبيل "رابرت موگابه " زيمباوهاي، "هوگو چاوز " ونزوئلايي و ... همواره تمايل خود را براي شكلگيري يك جهان چندقطبي در راستاي از ميان برداشتن نفوذ آمريكا اعلام كردهاند. اعلام به وجود آمدن يك نظم جهاني با مركزيت BRIC تنها به ادبيات چنين رهبراني كمك خواهد كرد.
* آيا BRIC ميتواند به محدود ساختن برنامه هستهاي ايران كمك كند؟
در اجلاس اخير امنيت هستهاي برگزار شده در آمريكا، دولت اوباما تلاش كرد تا نشان دهد كه شركتكنندگاني همچون چين و روسيه مايلند كه در مسير افزايش تحريمهاي ايران با ايالات متحده همكاري كنند. خارج از مدار جاذبه اوباما، مقامات چيني از جمله هو جين تائو بارها اظهار داشتهاند كه به گفتگو و مذاكره با ايران پايبندند و اين موضع نشانگر آن است كه آنها تمايلي به انجام هيچ كاري از آن دست كه آمريكاييها ميخواهند، ندارند. همكاري روسيه در زمينههاي هستهاي و موشكي با ايران همچنان در مسير برنامه هستهاي اين كشور حياتي به شمار ميرود و سينگ، نخست وزير هند نيز اظهار داشته است كه تحريم تنها به طبقات ضعيف جامعه ايران آسيب ميزند. در واشنگتن رئيس جمهوري برزيل نيز از حق ايران حتي براي دستيابي به سلاح هستهاي حمايت كرده و اعلام داشت كه نظر به مسلح بودن رژيم صهيونيستي و پاكستان به اين نوع تسليحات بايد نگرانيهاي امنيتي ايران را درك كرد. وي قرار است كه در ماه مي از تهران ديدن كند.
در نتيجه به نظر ميرسد كه وقتي پاي برنامه هستهاي ايران در ميان باشد، رهبران BRIC حمايت ديپلماتيك مورد نياز آمريكاييها را از خود بروز نخواهند داد.
* آمريكا از اقدامات BRIC منتفع نخواهد شد
نويسندگان مقاله تصريح ميكنند: هر چند كه خريد مواد خام از سوي چين منجر به افزايش رشد اقتصادي كشورهاي آمريكاي لاتين شده است اما اين كشورها همچنان با كمبود سرمايهگذاري مواجه بوده و ظرفيت اين منطقه در راستاي كاهش وابستگي به صادرات مواد خام كاهش يافته است و صنايع داخلي اين كشورها نيز عموما توان رقابت با كالاهاي چيني را ندارند. چين به برادران كاسترو در كوبا كمك ميكند تا حكومت كمونيستي خود را سرپا نگه دارند و در راستاي حمايت از "انحصارطلبي پوپوليستي " همكاري نزديكي با چاوز در ونزوئلا و مورالس در بوليوي دارد.
روابط روسيه با ونزوئلا نيز كه اكنون بيشتر بر حوزه انرژي، تسليحات و انرژي هستهاي متمركز شده است بايد نگراني واشنگتن را برانگيزد چرا كه ميتواند منجر به ناامني منطقهاي و افزايش فروش تسليحات شود. از نقطهنظر منافع و نفوذ آمريكا، عملكرد چين و روسيه به نفع نيمكره غربي نيست.
* واكنش كارآمد
در پاسخ به چالش آمريكا با BRIC، نويسندگان مقاله توصيههاي زير را خطاب به دولت اوباما و كنگره آمريكا ارائه كردهاند:
• آمريكا بايد با هر يك از دول عضو BRIC به صورت دوجانبه وارد همكاري شود تا حمايت ايشان را براي افزايش تحريمها عليه ايران جلب كرده و به ايشان يادآوري كند كه اين حمايت به آزمايش تورنسل براي روابط اين كشورها با آمريكا شبيه بوده و براي صلح و امنيت جهاني ضروري است.
• آمريكا بايد باور كند كه كشورهاي عضو BRIC در حال سرمايهگذاري زياد بر روي ديپلماسي عمومي خود هستند. لازم است كه آمريكا نيز تلاش خود را در اين مسير افزايش داده و سطح آگاهي خود در خصوص BRIC را بالا ببرد.
• آمريكا بايد به اصول خود بازگشته و از رقابت اقتصادي و قراردادهاي تجارت آزاد حمايت كند. BRIC در حال تجميع قواي اقتصادي است و اين در حالي است كه دولت اوباما با كسري بودجه، قوانين دست و پا گير فدرال و سيستم تجاري تنبل مواجه است. دولت اوباما يك راهبرد درست براي رشد اقتصادي در عين امنيت به مردم آمريكا بدهكار است.
* تمرين صحنهسازي
نويسندگان در پايان آوردهاند: رهبران BRIC در عين دلواپسي نسبت به كنار هم قرار دادن قواي اقتصادي و سياسي خود، قصد دارند كه در برازيليا اقدام به يك صحنهسازي بينالمللي كنند، حال آنكه ايشان مدتهاست كه در كشورهاي خويش به صحنهسازي اشتغال دارند. در مقابل، آمريكا نيز بايد قدرت ايشان را به رسميت شناخته و آماده مواجهه با چالشهاي آتي باشد. مردم آمريكا نميتوانند با چشمان بسته رهبري خويش را در مسائلي همچون تجارت، دموكراسي و سلاحهاي هستهاي ايران از دست بدهند!