يك تحليلگر آمريكايي نوشت: پاسخ منفي چين به خواستههاي آمريكا براي تشديد تحريمها عليه ايران باعث سرخوردگي روزافزون كاخ سفيد شده و نشان ميدهد چين علاقهاي به همراهي براي منزوي كردن ايران ندارد.
به گزارش فارس، پايگاه خبري "Commondreams " در مقالهاي به قلم "مارك ويسبروت " (Mark Weisbrot) پژوهشگر و معاون مركز تحقيقات سياسي و اقتصادي در واشنگتن نوشت: به نظر ميرسد، ايالات متحده و چين در زمينه نرخ ارز بين يوآن و دلار به توافقي دست يافتهاند. اين توافق بدين صورت است كه ايالات متحده دست از انتقاد در اين زمينه برداشته و چين به تدريج نرخ يوآن را در آينده نزديك كمي افزايش ميدهد.
وي مينويسد: اين توافق در مواضع هر دو طرف در طول نشست هستهاي برگزار شده در واشنگتن، در طول روزهاي گذشته، ديده شده است. اوباما در پاسخ به سوالي در اين زمينه در ملاقاتش با "هو جين تائو " گفت: مسئله ارز يكي از اولويتهاي اصلي دولت چين بهشمار ميرود.
اوباما همچنين اضافه كرد: چينيها در زمينه سياستهاي پولي و ارزي در مقابل فشارهاي بينالمللي بسيار قاطع و سرسخت هستند.
هو جين تائو نيز در اين راستا گفته است كه هيچ تغييري در نرخ ارز تحت فشارهاي خارجي صورت نخواهد پذيرفت.
اين تحليلگر آمريكايي اضافه ميكند: دولت چين احتمالا درصدد افزايش حداقلي نرخ ارز است، اگر چه آنها نگران تورم هستند. افزايش بهاي يوآن به آنها كمك خواهد كرد نرخ تورم را از طريق كاهش قيمت واردات كاهش دهند.
به عبارت ديگر، واشنگتن هرگز نگراني جدي در زمينه كاهش ارزش دلار ندارد. همانطور كه طي سالهاي گذشته به طور مستند اثبات شده است، دولت آمريكا تحت سلطه بورس وال استريت است و وال استريت برخلاف كاخ سفيد تمايلي به دلار رقابتي ندارد. منافع مالي تقريبا هميشه يك دلار قويتر را ترجيح ميدهند چرا كه نرخ تورم را پايين ميآورد و اجناس خارجي را ارزانتر ميكند.
معاون مركز تحقيقات واشنگتن با اشاره به اينكه كاخ سفيد سياستهايش را با توجه به اولويتهاي خود برنامهريزي ميكند نه منافع مردم، ادامه ميدهد: دولت توجهي به ميليونها شغل صنعتي كه ما از دست داديم و ضررهاي ناشي از افزايش نرخ ارز در زمينه اشتغال ندارد. در واقع به نظر ميرسد دولت ما هيچ تعهدي به كاهش نرخ بيكاري كه در نتيجه ركود اقتصادي كشور به وجود آمده است، ندارد.
* كاهش بيكاري در سياستهاي اوباما اولويت ندارد
اين پژوهشگر آمريكايي در ادامه مقالهاش مينويسد: دولت اوباما نرخ بيكاري را، 10 درصد، 9.2 درصد و 8.2 درصد به ترتيب براي سالهاي 2010 تا 2012 پيشبيني كرده است. به نظر ميرسد طرح كاهش نرخ بيكاري به 5.2 درصد تا سال 2018 از پيش شكست خورده باشد.
اين طرح البته ميليونها نفر از كساني را كه به صورت پاره وقت كار ميكنند يا به اجبار شغلهايشان را ترك كردهاند به حساب نميآورد!
با توجه به اينكه روشهاي نسبتا كم خرجي از قبيل اختصاص يارانههاي دولت به منظور تقسيم كار براي كاهش بيكاري در ايالات متحده وجود دارد، ما فقط ميتوانيم نتيجه بگيريم كه اين مسئله جزء اولويتهاي طراز اول سياستهاي جاري دولت نيست.
اگر چه دلار در مقايسه با نه تنها چين بلكه با ساير ارزهاي خارجي نسبتا با ارزشتر است، به نظر ميرسد هيچ تمايلي در ميان سياستمدارن ما از آغاز كاهش ارزش آن براي نجات اقتصاد وجود ندارد.
وي تصريح ميكند: دولت اوباما دريافته است كه فشار عمومي چين را به تجديدنظر درباره ارزش نرخ يوآن سوق نخواهد داد و افزايش فشار از جانب واشنگتن نيز غيرمحتمل به نظر ميرسد.
وي با بيان اينكه افزايش فشار آمريكا به چين پيرامون نرخ ارز براي مقاصدي غير از منافع اقتصادي آمريكا بوده است، ميافزايد: در عوض دولت اوباما از تقاضاهاي عمومي در زمينه نرخ ارز به عنوان اهرم فشار پيرامون مسائلي كه اهميت زيادي براي آن قائل است، از قبيل به دست آوردن راي چين به عنوان يك عضو دائم شوراي امنيت براي موافقت با تحريمهاي بيشتر عليه ايران استفاده ميكند. در واقع دليل اينكه چرا تهديد چين استراتژي خوبي نبود و باعث تحريك دولت چين شد، اين مسئله است.
با توجه به اين تحريمها، موافقت چينيها با اين مسئله غير محتمل است. چين پيش از اين و به دلايل منطقي، هر گونه تحريمهاي گستردهتر و افزايش تحريمها عليه ايران را رد كرده است.
همانطور كه لولا دا سيلوا رئيس جمهور برزيل تاكيد كرده است، افزايش تحريمها عليه ايران ممكن است گام ديگري براي نزديك شدن به درگيري نظامي باشد. چين شديدا با اين مسئله مخالف است و همانطور كه رسانهها تاكيد ميكنند چينيها نميخواهند اختلالي در صادرات نفت ايران به وجود آيد.
چينيها دريافتهاند كه نمايش بين ايالات متحده و ايران، همانند نمايش پيشيني كه منجر به جنگ با عراق شد، بر سر برنامه تسليحاتي ايران نيست بلكه در مورد قدرت است. ايران، يكي از توليد كنندگان عمده نفت و يكي از بزرگترين كشورهاي منطقه است و به طور طبيعي نفوذ زيادي در منطقه دارد. اين مسئلهاي است كه واشنگتن واقعا با آن مشكل دارد. مسئلهاي كه مانع از مذاكره ايالات متحده با ايران براي حل بحران هستهاي بين دو كشور است.
وي در انتهاي مقالهاش مينويسد: چين هيچ علاقهاي به تلاشهاي ايالات متحده براي منزوي كردن ايران ندارد. هرگز ممكن نيست كه چينيها كنفرانسي در زمينه امنيت هستهاي برگزار كنند و همه كشورهاي جهان را به آن كنفرانس دعوت كنند ولي ايران را دعوت نكنند، كاري كه ايالات متحده به صراحت آن را انجام داد.
تركيه و برزيل نيز كه از اعضاي شوراي امنيت هستند با تحريمهاي جديد عليه ايران مخالف هستند و از تلاشهاي مجدد ديپلماتيك براي حل بحران هستهاي حمايت ميكنند همانند ديگر دولتها، چين از يك جهان چند قطبي كه در آن سيطره ايالات متحده به حداقل كاهش يابد، حمايت ميكند.