امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمه ذی الحجه سال 212 ه.ق نزدیک شهر مدینه در روستای صریا، متولد شدند. در ماه رجب سال 254 ه.ق در سامرا به شهادت رسیدند. ایشان پس از پدر بزرگوارشان 33 سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند.
دو زیارت نامه ارزشمند از امام هادی (ع)
*زیارت جامعه کبیره
این زیارت از مشهورترین ، برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی (ره) در کتاب التهذیب و شیخ صدوق (ره) در کتاب الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق ترین مفهوم، فصیح ترین الفا1 بلیغ ترین معنا و عالی ترین شأن است. امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرمودند.
*زیارت غدیریه
این زیارت به زیارت امیرالمۆمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفتند و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه ویژگی از خصوصیات امام علی علیه السلام را بیان فرمودند و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.
این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود.
داستانی از امام هادی (ع)
کمکهای غیبی
روزی متوکل به نود هزار سواره از ترکهای ساکن سامرا دستور داد هر کدام ظرف علف اسب خود را از گِل سرخرنگ پر کنند و در وسط یک میدان وسیع روی هم بریزند .
گلها به شکل یک تپه بزرگ درآمد. متوکل بالای تپه رفت و امام هادی علیه السلام را نیز فرا خواند و گفت: " تو را خواستهام که لشگریان مرا تماشا کنی."
لشگریان متوکل همه لباس رزم به تن و شمشیر در دست داشتند.
هدف متوکل از این کار، ترساندن افرادی بود که قصد قیام علیه او را داشتند و ترس متوکل بیشتر از امام هادی علیه السلام بود که مبادا به یکی از خاندانش دستور قیام دهد.
امام هادی علیه السلام به متوکل فرمود: " آیا میخواهی من هم لشگرم را به تو نشان بدهم؟"
متوکل گفت: " بله."
امام هادی علیه السلام دعایی کرد. ناگهان میان آسمان و زمین و میان مشرق و مغرب، فرشتگانی مسلح ظاهر شدند.
متوکل با تماشای این صحنه از هوش رفت. پس از آنکه به هوش آمد، امام هادی علیه السلام فرمود: " ما در دنیا با شما درگیری نداریم و مشغول به امر آخرت هستیم. نترس و بیهوده به ما بدبین نباش."
بحارالانوار، ج 50، ص 158