يك تحليلگر مسايل بينالملل با اشاره به اتمام اعتبار توافق كاهش سلاحهاي هستهاي آمريكا و روسيه منعقده در سال 1991 نوشت: امضاي توافقنامه جديد كه به زودي صورت خواهد گرفت آخرين فرصت اوباما براي عمل به وعدههاي انتخاباتي خود مبني بر خلع سلاح هستهاي جهان است.
به گزارش فارس "ديويد هافمن " تحليلگر مسايل بينالملل در مقالهاي كه در نشريه "فارين پالسي " منتشر شده است، مينويسد: رئيس جمهور اوباما تاكنون در مورد صحبتهايي كه راجع به سلاحهاي اتمي انجام داده، كار خاصي صورت نداده است. چند ماه آينده ممكن است بهترين شانس او براي پيگيري گفتههايش باشد.
در مطالعه كتاب خودم تحت عنوان "نفوذ نامطلوب " كه در مورد پايان رقابت تسليحاتي جنگ سرد است، به يادداشتي برخورد كردم كه به طرح خلع سلاح هستهاي همه كشورهاي دنيا ميپرداخت. اين طرح از سوي ميخائيل گورباچف رئيس جمهور شوروي سابق در 15 ژانويه 1986 ارائه شد. براساس اين طرح تمامي سلاحهاي هستهاي دنيا بايد طي سه نوبت تا سال 2000 از بين برده ميشدند.
اين طرح بيشتر رويايي بوده و جنبه تبليغاتي داشت ولي بلافاصله نظر رئيس جمهور وقت آمريكا، رونالد ريگان را به خود جلب كرد. زماني كه جورج شوتز، وزير امور خارجه آمريكا براي بحث در اينباره به پيش رئيس خود رفت، ريگان رو به شوتز كرد و از او پرسيد: "چرا بايد تا پايان قرن منتظر جهاني عاري از سلاح هستهاي بمانيم؟ "
24 سال پس از پيشنهاد گورباچف، 18 سال پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و 10 سال پس از پايان مهلت ارائه شده از سوي گورباچف براي خلع سلاح هستهاي، هنوز 23 هزار كلاهك هستهاي در دنيا وجود دارد.
اكنون باراك اوباما شانس بسيار خوبي براي پايان بخشيدن به رقابت تسليحاتي دوران جنگ سرد دارد. تاكنون او صحبتها و اظهارنظرهاي بسياري در اين مورد انجام داده و اقدامات بسيار كمي صورت گرفته است. در ماههاي آينده گفتهها و قولهاي او در جريان يك سري اتفاقات و تصميمسازيها مورد آزمايش قرار خواهند گرفت. گزارش وضعيت هستهاي آمريكا كه اولين گزارش از سال 2001 و سومين گزارش از زمان آغاز جنگ سرد به شمار ميآيد، به زودي به كنگره فرستاده خواهد شد، استراتژي جديدي براي عقد تفاهمنامه كاهش تعداد سلاحها با روسيه در حال تكميل شدن است. همايش امنيت مواد هستهاي در آوريل در واشنگتن برگزار خواهد شد، فشارها براي تصويب معاهده منع آزمايشهاي هستهاي بيشتر شده است و كنفرانسي براي بازبيني معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي در ماه مي برگزار ميشود.
اينها اقداماتي است كه در تقويم به ثبت رسيده است، هيچ چيزي در مورد چالشها و مشكلات هستهاي غير مترقبهاي كه ممكن است از سوي ايران، كره شمالي، جنوب آسيا و يا هر كشور ديگري بوجود آيد، گفته نشده است.
رياست جمهوري اوباما به مرحلهاي رسيده است كه بايد خواستههاي خود -كه در قالب رقابت انتخاباتي و سخنراني اخيرش در پراگ اعلام شد- را با جديت تمام پيگيري كند. اگر اوباما واقعاً به دنبال نابودي زرادخانههاي هستهاي است، بايد با تمام وجود نسبت به اجراي معاهده جديدي كه به امضاء رسانده است، پايبند باشد. البته به نظر ميرسد كه اين معاهده براي ريشهكني سلاحهاي اتمي نيست و تنها براي كاهش آنها تنظيم شده است.
* هاله جنگ سرد هرگز از بين نرفته است
وضعيت موجود چندان مناسب نيست. از زمان فروپاشي شوروي، ما همواره در هالهاي از جنگ سرد به سر بردهايم و فكر ميكنيم كه روزي به اين كلاهكها نياز پيدا خواهيم كرد، پس بهتر است كه آنها را نگه داريم. همواره وسوسه شدهايم كه اوضاع را به حال خود رها كنيم و يا اينكه تغييرات جزئي در آن بوجود آوريم ولي واقعيت اين است كه روسيه و آمريكا مجهز به هزاران كلاهك هستهاي هستند كه امروزه و در دنياي مدرن كاربرد عملي ندارند. تهديدات امروزي بسيار گستردهتر، منطقهايتر و نامتقارنتر از زمان جنگ سرد هستند.
روسيه هماكنون به عنوان كشوري سرمايهدار شناخته ميشود. بدون شك، كرملين طرفدار استبداد شده است ولي چرا رفتار روسيه تغيير كرده است در حالي كه موشكهاي آمريكا به سوي مسكو هدفگيري شدهاند؟ تنها پاسخ اين است كه روسيه نيز موشكهايي دارد كه آمريكا را هدف گرفتهاند، بنابراين آمريكاييها نبايد سپر و محافظ خود را پائين بگذارند. لذا اگر هر دو طرف از تعداد زرادخانههاي خود بكاهند، ما ميتوانيم منطق نگهداري سلاح از سوي آنها را مورد سئوال قرار دهيم.
نبايد فراموش كنيم كه پس از فروپاشي شوروي اين آمريكا بود كه به آنها پيشنهاد تاسيس بازار چنين كالاهاي خطرناكي را در مسكو داد. آيا آمريكائيها قصد دارند تا آنها را با موشكهايي كه مجهز به كلاهك هستهاي هستند، هدف قرار دهند؟ البته كه نه. هيچكدام از دو طرف نيازمند تهديد يكديگر بوسيله حمله موشكي نيستند. به اين دليل است كه كنترل چنين تسليحاتي امكانپذير شده است. ما نيازمند فراهم آوردن جوي هستيم كه در آن آمريكا و روسيه بدون نگراني در مورد فريفته شدن قراردادهايي را منعقد كنند كه طبق آنها سلاحهاي اتمي خود را نابود نمايند.
گفتههاي اوباما همگي در برگيرنده اين مطلب بودهاند. او در سخنراني خود در پراگ اعلام كرد: "امروزه جنگ سرد به پايان رسيده است ولي هنوز هزاران هزار سلاح هستهاي باقي ماندهاند. در يك چرخش تاريخي ملاحظه ميكنيم كه احتمال شروع جنگ جهاني هستهاي كاملاً كاهش يافته ولي احتمال حمله هستهاي افزايش يافته است. "
اوباما قول داده است تا بدنبال برقراري صلح در دنيا بدون نياز به سلاحهاي هستهاي باشد ولي او هشدار داد: "من يك تازهكار نيستم. ما به اين هدف در كوتاه مدت و به سرعت دست نخواهيم يافت، اين هدف شايد در باقيمانده عمر من هم محقق نشود. " او همچنين قول داد تا معاهدهاي را با روسيه به امضاء برساند كه به اندازه كافي التزامآور و محكم باشد.
ولي سئوال اينجاست كه آيا تيم اوباما اين توانايي را دارد تا از عهده اين امر خطير برآيد؟
در رقابتهاي انتخاباتي خود او قول داد تا دنيا را امنتر كند، موشكها را از حالت آمادهباش خارج كند. اظهارات دفاعي او در زمان انتخابات اينگونه بود: "ما بايد تسليحات اتمي خود را از حالت آماده به شليك خارج كنيم ... حفظ جو جنگ سرد در زمان كنوني كاملاً غيرضروري است و ممكن است منجر به شليك تصادفي يكي از موشكهاي هستهاي گردد. من به عنوان رئيس جمهور، به همراه روسيه سعي خواهد كرد تا زمينهاي را فراهم آورد كه بتوانند سلاحهاي بيشتري را نابود كرده و يا از حالت آماده به شليك خارج كنند. "
* اوباما وعدههاي انتخاباتي خود براي خلع سلاح هستهاي را فراموش كرده است
يكي از موثرترين گامها براي ايمنتر كردن دنيا اين است كه روسيه و آمريكا به طور همزمان موشكهاي بالستيك خود را از حالت آماده به شليك درآورند، يا اينكه با چند ساعت و يا چند روز تاخير قبل از آنكه شليك شوند اين كار را انجام دهند.
در ادامه اين مقاله ميخوانيم: ظاهراً اوباما قولهاي خود را فراموش كرده است. از زماني كه به رياست جمهوري رسيده است در اين مورد سخني نگفته است. طبيعتاً، در بين فرماندهان نظامي كساني بودند كه با اين قضيه مخالفت ميكردند. مسئوليت و ماموريت آنها آمادهباش در هر لحظه است، بنابراين طبيعي است كه بخواهند هر آن آماده به شليك و عمل باشند.
آنچه باعث نگراني است توجه به اين مسئله است كه به هنگام بحران آمادهسازي دوباره اين تسليحات ميتواند موجب بروز ترس و وحشت در ديگران گردد. "ژنرال كوين چيلتون "، رئيس فرماندهي استراتژيك نيروي هوايي آمريكا، در كنفرانسي سال پيش گفت كه از تسليحات كنوني به خوبي محافظت ميشود، در حالي كه تجهيز و آماده كردن دوباره آنها درست مثل اين است كه "قطعات مختلف اسلحه را از هم جدا كرده و هر يك را به نقطهاي از كشور بفرستند و سپس زماني كه در بحران هستيد، تصميم بگيريد كه دوباره قطعات را جمعآوري كنيد. بنابراين بايد از خودمان بپرسيم آيا توانايي تامين مالي جمعآوري قطعات تسليحات هستهاي را داريم؟ "
با تمامي اين تفاسير، براي داشتن جهاني امنتر، جدا كردن قطعات اين تسليحات از حالت آمادهباش بودن آنها بهتر است. اوباما بايد به فرماندهان ارتشي خود بگويد كه به دنبال دستيابي به يك توافق محكم، قابل اعتماد و دو جانبه با روسيه است و پس از آن با اطمينان تمامي سلاحهاي آماده به شليك خود را از رده خارج كنند. اين وظيفه فرماندهان نيست بلكه وظيفه فرمانده ارشد است.
فرصت ديگري كه اوباما براي نشان دادن رهبري خود دارد، جايگزيني معاهده استراتژيك ارتش است. معاهده قبلي در 1991 توسط گورباچف و جورج بوش پدر به امضاء رسيد. دسامبر سال گذشته مهلت آن به پايان رسيد و به نظر ميرسد كه معاهده جديد در حال تكميل شدن است. شواهد نشان ميدهند كه هر دو طرف توافق خواهند كرد تا كلاهكهاي هستهاي خود را به ترتيب از 1770 و 2200 به 1500 و 1675 كلاهك كاهش دهند و تعداد كلاهكهاي آماده به شليك نيز از 1600 به 800 خواهد رسيد. اگر چه روسيه سعي ميكند تا برخي از مفاد مداخله جويانه معاهده قبلي را از معاهده جديد حذف كند ولي به نظر ميرسد كه روشهاي جديدتري را در اين معاهده شاهد باشيم. كاهش تعداد كلاهكها و ايجاد فضا و جوي بين دو طرف كه امكان نظارت را بوجود آورد بسيار بهتر از اين است كه اصلاً معاهدهاي در كار نباشد.
ولي آيا واقعاً اين معاهده به اندازه كافي قدرتمند و التزامآور هست يا اينكه فقط جنبه تشريفاتي دارد؟ آيا امنيت آمريكا به جاي 1500 كلاهك با 600 كلاهك آسيب خواهد ديد؟ همچنين، برخي از مسائل فوقالعاده ضروري در مورد تسليحات هستهاي، مثلاً سئوالات موجود در مورد تسليحات تاكتيكي و كوتاه برد، در اين معاهده مورد اشاره قرار نخواهند گرفت. آمريكا 500 قبضه از انواع اين سلاحها را در اختيار دارد كه برخي از آنها در اروپاست و روسيه 2050 قبضه در زرادخانههاي خود انبار كرده است.
با توافقي كه در 1991 شكل گرفت بسياري از سلاحها توسط گورباچف و بوش كنار گذاشته شدند ولي هيچگاه و در هيچ معاهدهاي به كلاس و نوع تسليحات اشاره نشده است. پس از امضاي معاهده جديد نيز همين رويه ادامه خواهد يافت. بهنظر ميرسد كه اين معاهده به طور كامل بحث در مورد كلاهكهاي موجود در زرادخانهها را ناديده بگيرد. آيا بار ديگر، بخش ديگري از مسئله مهم مربوط به زرادخانههاي هستهاي جنگ سرد باقي خواهد ماند تا نسل آينده براي رويايي با آن به چالش بيافتد؟
* گزارش وضعيت هستهاي آمريكا به زودي منتشر خواهد شد
با توجه به شرايط سياسي روسيه، دستيابي به يك معاهده و توافق ديگر در آيندهاي نزديك غيرممكن است، اين آخرين شانس ما براي سالهاي طولاني خواهد بود.
دولت آمريكا به زودي گزارش مربوط به وضعيت هستهاي را منتشر خواهد كرد. اين سند به منظور كمك به تعيين نقش نيروهاي هستهاي در استراتژي نظامي آمريكا تدوين شده است. در دو گزارش قبلي كه تا قبل از پايان جنگ سرد تهيه شده بودند، در اوايل رياست جمهوري كلينتون و بوش، وضعيت هستهاي موجود در زمان جنگ سرد به طور كامل تغيير نيافته بود، با اين وجود از تعداد زرادخانهها كاسته شده بود.
اوباما بايد از اين فرصت استفاده كرده و خود را از گذشته جدا نموده و سندي را منتشر كند كه نشاندهنده كاهش تاثيرات سلاحهاي هستهاي در سياست دنياي امروز است. مقامات سابق دولتي و كارشناسان ارشد در نامهاي كه در 1 فوريه به اوباما نوشتند، خواستار تغييرات اساسي در چند بخش حياتي و مهم شدند. در ميان اين درخواستها ميتوان به درخواست كاهش اهداف نگهداري سلاحهاي هستهاي اشاره كرد تا اين سلاحها تنها جنبه بازدارندگي از حمله به آمريكا و متحدانش را داشته باشند.
امروزه در سياستهاي آمريكا در قبال سلاحهاي هستهاي با يك نوع ابهام و دوگانگي مواجه هستيم. آنها همچنين خواستار كاهش شديد در تعداد انبارهاي هستهاي شدند و متذكر شدند كه آماده به شليك نگه داشتن تعداد زيادي سلاح هستهاي كه تنها در عرض چند دقيقه عمل ميكنند با هدف كاهش احتمال جنگ در منافات كامل است.
فرصت ديگر اوباما همايش امنيت هستهاي در آوريل و در واشنگتن است. انتظار ميرود تا سران بيش از 40 كشور دنيا در اين همايش شركت كرده و در مورد لزوم مقابله با تروريسم هستهاي در طي چهار سال آينده به بحث و گفتگو بپردازند. البته ويژگي چنين همايشهايي اين است كه فقط حرف زده ميشود و هيچ كار عملي صورت نميگيرد. اوباما تنها ميتواند ديگران را متقاعد كند كه استانداردهاي جديدي وضع كنند كه به راحتي قابل اجرا و عملي باشند.
در نهايت، اوباما بايد در داخل سياستي اتخاذ كند كه هم در برگيرنده معاهده با روسيه و هم در برگيرنده معاهده منع آزمايش هستهاي باشد، معاهدهاي كه در سال 1990 رد شد. آيا رئيس جمهور در سال انتخابات سرمايه سياسي خود را خرج خواهد كرد؟ هفته گذشته جوزف بايدن به سياستهاي اعمال شده در اين زمينه حمله كرد، او از هر دو حزب خواست تا در اين زمينه به توافق برسند و بودجه مراكز هستهاي، مثلاً آزمايشگاهها را افزايش دهند، بايدن در عين حال به تصويب توافقنامهها هم تاكيد كرد.
با اين وجود، انتظار نميرود كه اقدام عملي در اين خصوص صورت گيرد. اوباما قدرتمندترين گروه را براي عبور از سالهاي جنگ سرد تشكيل داده است. ولي او ابتدا بايد از وضعيت كنوني عبور كند. در غير اين صورت، در سالهاي بعد كس ديگري صحبتهاي او را تكرار خواهد كرد و از اين كه كارهاي عملي و بيشتري در اين زمينه صورت نگرفته است، گله خواهد نمود.