ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 1 آذر 1403
پنجشنبه 1 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 1 خرداد 1387     |     کد : 689

عارف ربانی حاج میرزا جواد ملکی تبریزی

عارف الهی، سالک مستقیم، محقق ربانی، فقیه صمدانی و مربی نفوس آیةالله حاج شیخ میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) از اعاظم علمای الهی عصر اخیر، و بحق از علمای فقه و اصول و اخلاق و حکمت و عرفان بوده است ....

عارف بالله

عارف الهی، سالک مستقیم، محقق ربانی، فقیه صمدانی و مربی نفوس آیةالله حاج شیخ میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) از اعاظم علمای الهی عصر اخیر، و بحق از علمای فقه و اصول و اخلاق و حکمت و عرفان بوده است .

دستورالعمل عرفانی

عظمت مقام عروج روحی آن جناب، از دستور العملی که برای آیةالله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (1) ارسال داشته، دانسته می‏شود . دستورالعمل، این است:

بسم الله الرحمن الرحیم

فدایت شوم ...

در باب اعراض از جد و جهد رسمیات، و عدم وصول به واقعیات، که مرقوم شده و از این مفلس استعلام مقدمه موصله فرموده‏اید، بی‏رسمیت بنده حقیقت آنچه که برای سیر این عوالم یاد گرفته و بعضی نتائجش را مفصلا در خدمت شریف، ابتدا خود صحبت کرده‏ام، و از کثرت شوق آنکه با رفقا در همه عوالم همرنگ بشوم، اس و مخ آنچه از لوازم این سیر می‏دانستم بی‏مضایقه عرضه داشتم . حالا هم اجمال آن را به طریقه‏ای که یاد گرفته‏ام، مجددا اظهار می‏دارم :

طریق مطلوب را برای راه، «معرفت نفس» گفتند؛ چون نفس انسانی تا از عالم مثال خود نگذشته، به عالم عقلی نخواهد رسید، و تا به عالم عقلی نرسیده، حقیقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسید . لذا، به جهت اتمام این مقصود، مرحوم مغفور (2) جزاه الله عنا خیر جزاء المعلمین، می‏فرمود که:

باید انسان یک مقدار زیاده از معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کمتر، و روحانیت قوت بگیرد؛ و میزان آن را هم چنین فرمود که، انسان اولا روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد حتی تنقل ما بین الغذائین نکند . ثانیا هر وقت غذا می‏خورد، باید مثلا یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد، و آنقدر بخورد که تمام سیر نشود . این در کم غذا . و اما در کیفش، باید غیر از آداب معروفه، گوشت زیاد نخورد؛ به این معنی که شب و روز هر دو نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را، یعنی هم روز و هم شب را ترک کند، و یکی هم اگر بتواند للتکیف نخورد . و لامحاله آجیل خور نباشد، و اگر احیانا وقتی نفسش زیاد مطالبه آجیل کرد، استخاره کند . و اگر بتواند، روزه‏های سه روز هر ماه را ترک نکند .

و اما تقلیل خواب؛ فرمودند شبانه‏روز شش ساعت بخوابد . و البته در حفظ لسان و مجانبت اهل غفلت اهتمام زیاد نماید . اینها در تقلیل حیوانیت کفایت می‏کند .

و اما تقویت روحانیت؛ اولا دائما باید هم و حزن قلبی به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد . ثانیا تا می‏تواند ذکر و فکر را ترک نکند که این دو، جناح سیر آسمان معرفت است . در ذکر، عمده سفارش، اذکار صبح و شام، اهم آنها که در اخبار وارده شده، و اهم تعقیبات، صلوات، و عمده‏تر، ذکر وقت خواب که در اخبار مأثور است؛ سیما متطهرا در حال ذکر به خواب رود .

و [در باره‏] شب‏خیزی می‏فرمودند: زمستانها سه ساعت، تابستانها یک ساعت‏ونیم .

و می‏فرمودند که در سجده ذکر یونسیه (3) ـ یعنی در مداومت آن که شبانه روزی ـ ترک نشود، هر چه زیادتر توانست کردن، اثرش زیادتر، اقل اقل آن چهارصد مرتبه است؛ خیلی اثرها دیده‏ام . بنده خود هم تجربه کرده‏ام، چند نفر هم مدعی تجربه‏اند .

یکی هم قرآن که خوانده می‏شود، به قصد هدیه [به‏] حضرت ختمی مرتبت (ص) خوانده شود .

و اما فکر برای مبتدی؛ می‏فرمودند: در مرگ فکر بکن، (4) تا آن وقتی که از حالش می‏فهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده، فی الجمله استعدادی پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت می‏کردند (5) یا آنکه خود ملتفت می‏شد . چند روزی همه روز و شب فکر در این می‏کند که بفهمد که هر چه خیال می‏کند و می‏بیند، خودش است و از خودش خارج نیست . اگر این را ملکه می‏کرد، خودش را در عالم مثال می‏دید؛ یعنی حقیقت عالم مثالش را می‏فهمید و این معنی را ملکه می‏کرد .

آن وقت می‏فرمودند که، باید فکر راتغییر داد و همه صورتها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد . (6) و اگر انسان این را ملکه نماید، لابد تجلی سلطان معرفت خواهد شد . یعنی تجلی حقیقت خود را به نورانیت و بی‏صورت و حد، با کمال بها، فائز آید . و اگر در حال جذبه ببیند، بهتر است؛ بعد از آنکه راه ترقیات عوالم عالیه را پیدا کرد، هر قدر سیر کند اثرش را حاضر خواهد یافت .

و به جهت ترتیب این عوالم که باید انسان از این عوالم طبیعت، اول ترقی به عالم مثال نماید، بعد به عالم ارواح و انوار حقیقیه؛ البته براهین علمیه را خودتان احضر هستید . عجب است که تصریحی به این مراتب در سجده دعای شب نیمه شعبان ـ که اوان وصول مراسله است ـ شده است که می‏فرماید: «سجد لک سوادی و خیالی و بیاضی» . (7) اصل معرفت آن وقت است که هر سه فانی بشود؛ که حقیقت سجده عبارت از فناست که عندالفناء عن النفس بمراتبها، یحصل البقاء بالله . رزقنا الله و جمیع إخواننا بمحمد و آله الطاهرین .

باری، بنده فی الجمله از عوالم دعاگویی اخوان، الحمدلله بی‏بهره نیستم و دعای وجود شریف و جمعی از اخوان را برای خود ورد شبانه قرار داده‏ام .

حد تکمیل فکر عالم مثال، که بعد از آن، وقت محو صورت است، آن است که یا باید خود به خود ملتفت شده عیانا حقیقت مطلب را ببیند، یا آنقدر فکر بکند که از علمیت گذشته عیان بشود . آن وقت محو موهومات کرده، در عدم فکر بکند، تا اینکه از طرف حقیقت خودش تجلی بکند . (8) (ص 101 ، 107 ـ 110)

 

مدارج علمی و سیر و سلوک مرحوم ملکی

حاج میرزا جواد آقا بعد از تحصیل مقدمات، در مسقط الرأس خود تبریز، به عراق عرب مهاجرت کرد و در نجف اشرف رحل اقامت افکند و در محضر اعلام دین به کسب معارف حقه الهیه پرداخت .

از تأییدات آن سوئی که شامل حال مرحوم میرزا جواد آقای ملکی شده بود اینکه، در آن عصر تشرفش به آستانه ولایت در نجف اشرف، توفیق ادراک ساحت اعلای بزرگترین معلم اخلاق در عصر اخیر، جمال السالکین جناب آخوند ملا حسینقلی همدانی را به دست آورد که بر اثر تمامیت قابل و اتمیت فاعل، به سیر و سلوک منازل و مراحل عالیه عوالم نفس نائل آمد .

رساله لقاء الله وی بارقه‏ای از بارقه‏های آتشین و دلنشین آن محمل عرشی است . و أسرار الصلاةاش مشتی از خروارها شروق اسرار آن محضر اعلاست . و کتاب مراقبات‏اش نمودی از درس حضور و شهود آن مجلس اسنای استاد بزرگ ربانی آخوند ملا حسینقلی همدانی است، أفاض الله علینا من برکات أنفاسهما النفیسة . (ص 104 ـ 105)

باید کفش آنها را پیش پایشان جفت کنی

جناب آقای صدوقی سها در تاریخ حکما و عرفا (ص 133، چ 1) می‏نویسد: «از بعضی از اهل سلوک منقول است که آقا میرزا جواد آقا بعد از دو سال خدمت آقا (سرکار آخوند مولا حسینقلی همدانی) عرض می‏کند: من در سیر خود به جایی نرسیدم .

آقا در جواب، از اسم و رسمش سؤال می‏کند . او تعجب کرده می‏گوید: مرا نمی‏شناسید؟ من جواد تبریزی ملکی هستم . ایشان می‏گویند: شما با فلان ملکی‏ها بستگی دارید؟ آقا میرزا جواد آقا چون آنها را خوب و شایسته نمی‏دانسته، از آنان انتقاد می‏کند . آخوند ملا حسینقلی همدانی در جواب می‏فرماید: هر وقت توانستی کفش آنها را که بد می‏دانی پیش پایشان جفت کنی، من خود به سراغ تو خواهم آمد .

آقا میرزا جواد آقا فردا که به درس می‏رود، خود را حاضر می‏کند که در محلی پایین‏تر از بقیه شاگردان بنشیند تا رفته‏رفته طلبه‏هایی که از آن فامیل در نجف بودند و ایشان آنها را خوب نمی‏دانسته مورد محبت خود قرار می‏دهد، تا جایی که کفششان را پیش پای آنها جفت می‏کند . چون این خبر به آن طایفه که در تبریز ساکن هستند می‏رسد، رفع کدورت فامیلی می‏شود .

بعد، آخوند او را ملاقات می‏کند و می‏فرماید: دستور تازه‏ای نیست، تو باید حالت اصلاح شود تا از همین دستورات شرعی بهره‏مند شوی . ضمنا یادآوری می‏کند که کتاب مفتاح الفلاح شیخ بهائی برای عمل کردن خوب است» . (ص 127 ـ 128)

 

پیامی به حوزه‏های علمیه در تدریس کتب ادعیه

آنکه از جناب آخوند ملا حسینقلی همدانی نقل شده است که مفتاح الفلاح شیخ بهائی برای عمل کردن خوب است، این کمترین در بعض مقالاتش گفته است:

«امید آنکه در حوزه‏های علمیه، صحف ادعیه و اذکار که از ائمه اطهار (ع) صادر شده است و بیانگر مقامات و مدارج و معارج انسان است، از متون کتب درسی قرار گیرند و در محضر کسانی که زبان فهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه رفته‏اند و راهنمایند، درس خوانده شوند .

مثلا به ترتیب، اول مفتاح الفلاح شیخ بهائی، و پس از آن عدة الداعی ابن‏فهد و بعد از آن قوت القلوب ابوطالب مکی و سپس اقبال سید بن طاوس و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمد (ع) صحیفه سجادیه، در عداد کتب درسی درآیند که نقش قوی در احیای معارف اصیل اسلامی دارند» . (9) (ص 128)

-------------------------------------------

پی‏نوشت:

1) برای اطلاع از شرح حال و آثار این عالم ربانی و فقیه و فیلسوف، ر ک: مجله نور علم، ش 40 ، ص 38 ـ . 59

2) حضرت علامه حسن‏زاده در توضیحات ذیل دستورالعمل، فرموده‏اند: «مراد مرحوم آقای ملکی از «مرحوم مغفور ...» جناب آخوند ملا حسینقلی همدانی است» (در آسمان معرفت، ص 111) برخی از دستورالعمل‏ها و مناجاتهای شیخ عارفان آخوند ملا حسینقلی همدانی، در کتاب تذکرة المتقین، تألیف حاج شیخ محمد بهاری، درج شده است . همچنین دونامه از ایشان در مجله حوزه، ش 1 ، ص 53 ـ 58 و ش 11 ، ص 87 ـ 93 چاپ شده است .

3) مراد از ذکر یونسیه، دعایی‏است که از قول حضرت یونس (ع) در آیه 88 سوره انبیا آمده است . «لا إله إلا أنت، سبحانک إنی کنت من الظالمین» .

4) شهید اول (قده) نیز در دستورالعملی که از او نقل شده گوید: «یاد مرگ، آدمی را در نیل به حقایق بندگی کمک می‏کند . از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: آیا کسی با شهیدان محشور می‏شود؟ پیامبر اکرم (ص) پاسخ داد: "بلی، کسی که هر روز بیست بار یاد مرگ کند" . مرگ آرزوها را کوتاه و عمل را نیکو کند» . («دستورالعملی منقول از شهید اول» ، محسن صادقی، پیام حوزه، س 1 ، ش 3 ، ص 97) .

5) علامه حسن‏زاده در ذیل دستورالعمل، در توضیح این کلام فرموده‏اند: «از مرحوم استاد علامه طباطبائی در بیان این کلام مرحوم میرزا جواد آقا که فرمود: "آن وقت به عالم خیالش ملتفت می‏کردند" پرسیدم . فرمود: آقا! انسان بدانچه علم پیدا می‏کند، همه در صقع نفس اوست، و همه عالم مثال علم اوست، و هر چه که می‏بینی (یعنی ادراک می‏کنی) همه خودتی و از تو خارج نیست» .

6) استاد حسن‏زاده در ذیل این کلام، به نقل از علامه طباطبائی می‏فرماید: «مراد اینکه آقای ملکی فرمود: " باید فکر را تغییر دهد و همه صورتها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد" این است که، همه اینها را مظاهر و مجالی حق داند و حق را در این مظاهر ببیند و برای آنها استقلال وجودی ننگرد، که مراد از «عدم» این است؛ چه ظهور بدون مظهر و جلوه بدون مجلی معنی ندارد و تحقق پیدا نمی‏کند . پس، همه را حق بیند . و عارف همان را در آخر می‏یابد که در اول یافته بود و عامه در حال می‏یابند، جز اینکه نحوه یافتن تفاوت دارد . و در این حال، به عالم نور و بیاض و عیان رسیده است» .

7) حضرت علامه حسن‏زاده در ذیل دستورالعمل، فرموده‏اند: «آنکه فرمود: "در سجده دعای شب نیمه شعبان می‏فرماید: سجدلک سوادی و خیالی و بیاضی" اشاره است به سجده رسول الله (ص) در شب نیمه شعبان که در سجده می‏فرمود: " سجدلک سوادی و خیالی و آمن بک فؤادی" که به جای فؤادی، در نسخه یاد شده «بیاضی» آمده است . تفصیل آن در مفاتیح الجنان مرحوم محدث قمی مذکور است و اصل آن در مصباح المتهجد شیخ طوسی چاپ سنگی، ص 585) مسطور است» . (در آسمان معرفت، ص 111) .

8) شایان ذکر است که این دستورالعمل در مجله حوزه (ش 4، اردیبهشت 1363) نیز چاپ شده است . اما اغلاطی ـ لابد مطبعی ـ در آن راه یافته است . بعلاوه، مزیت دستورالعملی که علامه حسن‏زاده نقل کرده‏اند، در این است که اولا، ایشان در ذیل دستورالعمل توضیحاتی از خود و به نقل از علامه طباطبائی (قده) آورده‏اند (آسمان معرفت، ص 108 ـ 109) . دیگر آنکه ایشان خود، نسخه دستورالعمل را از روی نسخه‏ای که علامه از روی نسخه مرحوم غروی اصفهانی تحریر کرده بوده است، بازنویسی کرده (آسمان معرفت، ص 105 ـ 107) اما در مجله حوزه هیچ اشاره‏ای به سند دستورالعمل نشده است . گفتنی است که دستورالعمل دیگری در آداب وعظ و امامت جماعت از مرحوم ملکی، در مجله حوزه، ش 16 ، ص 121 ـ 131 چاپ شده است

مجله پیام حوزه، شماره 10 و 11، حسین‏زاده ، محسن؛


نوشته شده در   چهارشنبه 1 خرداد 1387  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode