يك سال پيش، دفتر كودك و نوجوان مركز آفرينشهاي ادبي حوزه هنري تصميم گرفت داستانهايي از شاهكارهاي ادبيات فارسي را براي گروه سني كودك بازنويسي كند.
طبق اين طرح و در مرحله اول قصههاي گلستان و بوستان سعدي، قابوسنامه، شاهنامه فردوسي، مثنوي معنوي، كليله و دمنه، جوامع الحكايات، هفت اورنگ جامي، مرزبان نامه و هزار و يك شب بازنويسي ميشوند.
بازنويسي و سادهنويسي براي كودكان كار تازهاي نيست، اما تسريع در اين كار طي چند سال گذشته بخصوص در مورد متون كهن نشان ميدهد اين آثار مخاطبان بسياري دارند. براي اثبات اين نكته همين بس كه يكي از پرتيراژترين كتابهاي بازار نشر در ايران و يكي از مقبولترين آثار ميان ادبيات كودك و نوجوان كه اغلب بازنويسي شدهاند از آثار مثنوي مولانا بوده است.
آشنايي كودكان با داستانهاي قديمي
جعفر ابراهيمي (شاهد) خود يكي از نويسندگاني است كه از طرف دفتر كودك و نوجوان مركز آفرينشهاي هنري براي بازنويسي هفت اورنگ جامي انتخاب شده است. او در مورد انتخابش براي بازنويسي اين اثر به «جامجم» ميگويد: سالها پيش قصههاي هفت اورنگ را در كتابي 300 صفحهاي براي نوجوانان كار كرده بودم كه شامل30 قصه بود. براي همين وقتي قرار شد اين كتابها تقسيم شود پيشنهاد شد من همان قصههاي هفت اورنگ را اين بار براي كودكان كار كنم.
ابراهيمي معتقد است جنبه طنزآميز هفت اورنگ ميتواند براي كودكان جالب توجه باشد. او ميگويد: قصههاي هفت اورنگ خيلي كوتاه و مختصر است و به پرداخت داستاني امروزي نياز دارد، بنابراين 10 داستان هفت اورنگ را براي كودكان بازنويسي كردم.
اين نويسنده در مورد شيوه بازنويسي اين اثر براي كودكان ميگويد: سعي كردم با زباني خيلي ساده و امروزي براي كودكان دبستاني و با پرداخت داستاني و افزودن شخصيتهاي فرعي و با حفظ چارچوب قصههاي هفت اورنگ اين كار را انجام بدهم.
به گفته اين نويسنده وقتي كودكي در اين دوران با چنين آثاري آشنا ميشود، در زمان بزرگسالي هم به اين اثر علاقهمند ميماند، بنابراين او آشنايي ابتدايي كودكان به اين متون را يكي از اهداف اصلي اين كار ميداند و ميگويد: چون ابتداي كتاب هم شرح حالي از نويسنده آورده شده است سعي كردم اين بازنويسي به گونهاي باشد كه كودكان را علاقهمند كند به اصل كتاب هم رجوع كنند.
ساده اما اصيل
حسين فتاحي كه علاوه بر بازنويسي مثنوي، كارشناس اين طرح نيز محسوب ميشود درباره ضرورت بازنويسي به زبان ساده قصهها بخصوص قصههاي شاهنامه ميگويد: اين بازنويسيها براي كودكان زمينه آشنايي با شاهنامه و ديگر متون ارزشمند كهن را فراهم ميكند.
فتاحي به اهميت شاهنامه فردوسي اشاره ميكند و ميگويد: شاهنامه يكي از عظيمترين آثار ارزشمند زبان و ادبيات فارسي در جهان است كه همه مردم ايران در جهان بايد با اين اثر عظيم آشنا شوند، البته خواندن شاهنامه براي كودكان و نوجوانان دشوار است، اما ما بايد از ابتدا آنها را با اين اثر عظيم آشنا كنيم تا در بزرگسالي متن اصلي شاهنامه را بخوانند. او معتقد است اين كار در همه دنيا مرسوم است. فتاحي ميگويد: در همه دنيا آثار كلاسيك را به زبان ساده براي كودكان و نوجوانان مينويسند و ضرورت چنين كاري همواره احساس ميشود. به گفته فتاحي شاهنامه، مثنوي و ديوان حافظ از ريشههاي اصلي زبان فارسي هستند و هويت ما را شكل ميدهند، بنابراين نبايد اين ريشهها فراموش شوند.
حسين فتاحي از جمله نويسندگاني است كه بيشترين حجم نوشتن خود را به كودكان و نوجوانان اختصاص داده است. او در مورد بازنويسيها براي كودكان و نوجوانان ميگويد: بازنويسيها با هم متفاوتند. بهطور مثال همه حكايتهاي جوامع الحكايات براي بچههاي امروز خواندني نيست و در زندگي آنها كاربرد ندارد. يك بازنويس خوب ابتدا بايد بتواند موضوع مناسب بچههاي اين دوره را پيدا كند و بعد نثر آن دوره را به نثر امروز برگرداند.
اين نويسنده به قابل فهم شدن متن براي كودك اشاره ميكند و ميگويد: گاه يك حكايت كوتاه چند خطي كه
پر معناست براي بچههاي امروز قابل فهم نيست. در اينجا نويسنده بازنويس بايد اين حكايت چند خطي را با توصيفات و توضيحات مناسبش مثل توصيف شخصيتها به يك حكايت چند صفحهاي تبديل كند.
در مجموع انتخاب متن، برگردان زباني، اضافه كردن شاخ و برگها يا حذف آنها مهمترين كار يك بازنويس است. فتاحي براي حرفهايش مثالهاي فراواني دارد، اما مثل هميشه سراغ شاهنامه ميرود: فردوسي در شاهنامه براي روايت يك داستان، مقدمهچيني داشته و از مسائل مختلف صحبت ميكرده كه همچون پرانتزهاي يك متن هستند و در بازنويسيها بايد حذف شوند.
به همين دليل ميتوان گفت گاه يك بازنويسي خوب از يك تاليف خوب دشوارتر است. چون بازنويس بايد بتواند علاوه بر امانتداري و حفظ اصل اثر آن را با زبان امروز مطرح كند.
بازنويسي ماندگار
ادبيات كهن ايران، منبع پايان ناپذيري است براي توليد محصولات فرهنگي متنوع براي همه گروههاي سني، اما چگونگي روايت نويسندگان از اين منبع ماندگار هم مهم است.
مرحوم مهدي آذريزدي را شايد بتوان يكي از موفقترين نويسندههايي دانست كه در بازنويسي داستانهاي كهن براي كودكان فعاليت ميكرد. بازنويسي و البته سادهنويسي او از متوني چون كليله و دمنه، مثنوي مولوي، سندبادنامه، قابوسنامه، شيخ عطار، مرزباننامه در قالب مجموعه كتابهايي با عنوان «قصههاي خوب، براي بچههاي خوب » به گونهاي بود كه ميتوان آن آثار را در يك قالب و گونه ادبي مجزا بررسي كرد.
آنچه آذريزدي به رشته نگارش درآورد با پشتوانه متون كهن به قدري داراي ظرفيت است كه حتي ميتوان كتابهاي او را در بخشهايي از كتابهاي درسي ردههاي سني نوجوانان گنجاند. از سالهاي پيش از انقلاب تاكنون بازنويسيهاي او به عنوان موفقترين نمونه در اين حوزه شناخته ميشود. تسلط اين نويسنده بر ادبيات كهن و بزرگترين قالبهاي روايي مناسب براي بازنويسي حكايتهاي منظوم و منثور از جمله دلايل موفقيت آثار اوست.
ميثم اسماعيلي /گروه فرهنگ و هنر