وقتي كه كودك راهرفتن و تكلم را بياموزد روشهاي بيان مشكلات هيجاني او هم توسعه مييابد. در اين حال ممكن است مشكلات هيجاني خود را از راه تخريب و عدم تحرك و مخالفتجويي و منفيكاري و مانند اينها ابراز كند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، در ۲ تا ۳ سالگي كودك گاهي رفتارهايي دارد كه مورد قبول خانواده نيست بنابراین باید بعد از یافتن علت راههای مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.
شاید عصبانی است
عصبانيت شايعترين مشكل بچههاست. اين عصبانيت درواقع تجلي درد و ناكامي كودك به دليل ناتواني او در كنترل جهان اطراف است. از آنجا كه كودك نوپاست، هر چند احساسات او بسيار قوي است اما وسيله كافي براي ابراز نااميدي را ندارد و همین او را بيش از پيش نااميد كرده و از عصبانيت منفجر ميكند. در نهايت او با تنها وسيلهاي كه در اختيار دارد به دیگران حمله ميكند يعني با كتكزدن.
جلب توجه میکند
كودك نياز به توجه دارد بهطور معمول او ترجيح ميدهد از راههاي مثبت يعني با انجام كارهاي خوب اين توجه را بهدست آورد اما اگر تشويق كارهاي خوب به اندازه كافي نباشد و كودك مورد بيتوجهي قرار گيرد، براي او توجه منفي هم بهتر از بیتوجهی است. كودكي كه اغلب مورد غفلت واقع ميشود ممكن است پس از مدتي كشف كند كه اگر جنگ و دعوا راه بيندازد و ديگران را بزند در مركز توجه ديگران قرار ميگيرد.
ارتباط كلامي را یاد دهید
کودک باید بیاموزد که از كلمات براي بيان احساسات منفياش استفاده كند. به كودك ياد بدهيم در زمان مناسب بگويد «الان عصبانی هستم» وقتي كـودك بتواند احساسات خود را مستقيما و مانند افراد بالغ بيان كند، شیوه كتك زدن به تدريج متوقف ميشود.
احساساتش را تصديق كنيد
كودك کتک ميزند چون نميتواند احساسات خود را به ما منتقل كند. وقتي به احساسات كودك آگاه باشيد و آن را تصـديق كنيد، ديگر دليلي براي كتكزدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـوييد «حتمـا از اينكه به تـو اجـازه ندادهام اينكار را بكني خيلي ناراحت هستي» با اين جمله به او نشان میدهید كه احساس او را درک کردهاید و به او حـق ميدهيد كه احسـاس عصبانيت كند و اين طبيعي است. آنچه ما با این کار به او ميآموزيم، اين است كه با روشي غير از كتك زدن عصبانيت خود را ابراز كند.
الگوی خوبی باشید
كودكان اگر ببينند والدين آنها تنبيه بدني را بهكار ميبرند، بيشتر تمايل به کتک زدن بچههای دیگر پيدا ميكنند. اگر درباره رفتار خشن كودك نگران هستید، نبايد به او اجازه دهيد شما را درحال كتكزدن حتي بهعنوان تنبيه ببيند.
هیجاناتش را برونسازی میکند
۳عامل وجود دارد که در بیماریها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک، کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی میکند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواسگونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مساله خاصی وجود ندارد.
برونیسازی میکند
پسربچهها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونیسازی کردن میگویند. به این معنا که اگر یک مشکل روانشناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی میکنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونسازی میکنند.
اختلال بیشفعالی
مساله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیشفعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابلهای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد، میتواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانهای داشته باشد. سوال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.
این یک نشانه است
نمیتوان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچهها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.
به این توصیهها عمل کنید
1. توجه به بخشی از رفتار کودک که اتفاقا مثبت است میتواند بسیار موثر باشد.
2.در مقابل رفتار پرخاشگرانه صبر کنید و اجازه ندهید کودک خشمتان را تحریک کند.
3.بیتوجهی کنید. مدت زمانی بیتوجهی کردن باعث میشود کودک نسبت به آن رفتار سرد شود.
4.کودک را نترسانید. در برخی خانوادهها کودک را از پدر میترسانند. ترساندن غریزه صیانت از ذات را در کودک تحریک میکند. در برخی کودکان همین امر
باعث اختلالات روانی شده و در برخی دیگر هم منجر به پرخاش میشود.