ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 16 تير 1403
شنبه 16 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 16 اسفند 1388     |     کد : 6744

كليد وحدت اجتهاد و آزادانديشي

بيست‌وسومين كنفرانس بين‌المللي وحدت اسلامي با موضوع «امت اسلامي: از تنوع مذهبي تا فرقه‌گرايي» (يازدهم تا سيزدهم اسفند‌ماه جاري ) در حالي برگزار شد كه هم‌اكنون جهان اسلام از يك‌سو گرفتار جنگ و خونريزي ناشي از مداخلات بيگانگان است و از ديگرسو در آتش اختلافات تبديل به نزاع‌شده مي‌سوزد...

 
بيست‌وسومين كنفرانس بين‌المللي وحدت اسلامي با موضوع «امت اسلامي: از تنوع مذهبي تا فرقه‌گرايي» (يازدهم تا سيزدهم اسفند‌ماه جاري ) در حالي برگزار شد كه هم‌اكنون جهان اسلام از يك‌سو گرفتار جنگ و خونريزي ناشي از مداخلات بيگانگان است و از ديگرسو در آتش اختلافات تبديل به نزاع‌شده مي‌سوزد.
پژوهشگران و انديشمندان جهان اسلام، راه حل اين وضعيت را ايجاد وحدت در ميان مسلمانان و حركت به سوي افق امت‌ اسلامي دانسته‌اند. با اين حال، به نظر مي‌رسد كه امكانات ايجاد چنين وضعيت وحدت‌آفريني در ميان مسلمانان در دسترس است و آن، رجوع به سند مشتركي است كه مي‌تواند داور اين اختلافات باشد و آن، چيزي جز قرآن و سنت پيامبر(ص) نيست. برهمين اساس بود كه در كنفرانس يادشده كه با حضور انديشمندان مسلمان داخلي و خارجي برگزار شده بود، همه بر لزوم رجوع به اين مشتركات تاكيد وافر داشتند. مطلبي كه از پي مي‌آيد گزارشي است از برخي سخنراني‌هاي ارائه‌شده در نخستين روز اين كنفرانس. نخستين سخنران اين همايش آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني بود كه در آغاز اين گزارش خلاصه‌اي از سخنان وي نيز آمده است.
امروزه جهان اسلام با همه وسعت و امكاناتي كه دارد- برخلاف خواست صريح اسلام و قرآن- دچار اختلافاتي است و از وحدت، همدلي و همراهي كمي فاصله دارد. وقتي به منابع اختلاف نگاه مي‌كنيم، آنها را دردهاي بي‌علاج نمي‌بينيم. بخشي از اين اختلاف‌ها و نزاع‌ها، فكري و عقيدتي و بخشي فقهي و پاره‌اي ديگر سياسي است. من در اينجا مي‌كوشم تا راهكارهايي را براي حل اين اختلاف‌ها پيشنهاد كنم كه در خود اسلام و قرآن وجود دارند و با عقل و منطق نيز سازگارند. در مورد اختلافات عقيدتي و فكري، راه حل آنها علم كلام است.
در اين زمينه بيشتر علما و دانشمندان حضور دارند و مردم تابع‌اند. اگر بحث‌هاي كلامي در فضايي آرام و منطقي بين صاحب‌نظران مذاهب پيش برود و آنها را بدون خشونت و نزاع بررسي كنيم، اختلافات كم مي‌شوند. حل اختلافات فقهي نيز مختص فقهاست، اما اختلافات سوم كه امروزه بسيار رايج است و به‌ويژه از طرف استكبار دامن زده مي‌شود راه حل خود را از ميان اهل علم نمي‌جويد؛ در اينجا بايد به سراغ سياستمداران و مديران كشورها رفت. اين چيزي است كه در كنفرانس وحدت اسلامي خالي است. البته اگر علما وظايف سياسي خود را به خوبي انجام دهند، مي‌توانند بر سياستمداران تاثير بگذارند؛ زيرا آنها (علما) پل ارتباطي مهم ميان مردم و سياستمداران هستند.
با اين حال، اصل حل اختلافات در جهان اسلام را بايد از قرآن بگيريم. قرآن سند مشترك بين همه ما (مسلمانان) است. اين سند مشترك نقاط همسان و مشتركي دارد كه بايد آنها را استخراج كرد و راهنماي راه قرار داد. عمل پيامبر اسلام(ص) در تفسير عملي قرآن الگوي خوبي براي ماست. پيامبر(ص) از انسان‌سازي آغاز كردند. 13سال را در مكه با آن همه زحمت سپري كردند و تربيت هسته‌هاي اوليه امت ‌اسلامي در همان زمان پا گرفت؛ يك هسته اصيل انساني با برنامه عملي قرآن. عمل پيامبر(ص) در اين زمينه به گونه‌اي بود كه قرآن بعدها مي‌فرمايد كه اين نعمت و رحمت خداوند بود كه بين شما (مسلمانان) الفت برقرار كرد.
آنچه از قرآن مي‌فهميم اين است كه با تربيت انسان عالم، مومن، آگاه، متقي و متخلق به اخلاق اسلامي دامنه اختلافات كم مي‌شود. اختلافات ريشه در بعد ناداني و بداخلاقي انسان دارند؛ از اين‌رو، علم اخلاق قرآني متكلف وحدت ميان مسلمانان است. به نظرم، ركن وحدت‌بخش و آگاهي‌ده مسلمانان، اخلاق اسلامي است. اما نكته‌اي ديگر در اين زمينه، لزوم اجتهاد است.
دين اسلام خاتم اديان است و از همان زمان پيامبر(ص) تفقه در دين سفارش شد و هرچه از زمان رسول‌اكرم دور مي‌شويم، اين ميدان(تفقه) فراخ‌تر مي‌شود. مقصود از تفقه، فقه مصطلح نيست؛ تفقه، رفتن به عمق مسئله است. از اين‌رو، اجتهاد مكمل خاتميت مي‌شود. در اين ميان، اما آزادانديشي عنصر اصلي اجتهاد است كه خود در قرآن ريشه دارد. اگر به تاريخ اسلام بنگريم، شكوفايي تمدن اسلامي از قرن دوم تا چهارم معلول اوج‌گيري آزادانديشي بود. امروز نيز جهان اسلام بيش از گذشته نيازمند اين آزادانديشي است. بايد حرف‌هاي نو و درست را يافت و در پيشرفت و تكامل جامعه به كار بست؛ با اين حال، همواره دگم‌ها، تحجرها و تعصب‌ها گاه مانع اين امر مي‌شود. انبياء امامان اهل سنت و شيعه، سنت نيكويي داشتند و آن «احتجاج» بود. پيامبر(ص) و ائمه شيعه و اهل سنت همواره از احتجاجات استقبال مي‌كردند.
خود اين مسئله باعث اتحاد مي‌شود، به شرط آنكه «مجادله بالتي‌ هي احسن» باشد. آنچه در «احتجاج» مهم است، رسيدن به حقيقت است. احتجاج بايد عقلاني و منطقي باشد و اگر رنگ تعصب به خود بگيرد، تبديل به نزاع مي‌شود. عقل عنصر مهمي در احتجاج است. در وصيت مهم امام‌كاظم(ع) به هشام‌بن‌حكم، بر عظمت عقل تاكيد زيادي شده است. از اين حيث، عقل پايه اجتهاد است. در اسلام تندروي نيست و افراط و تفريط از انحرافات است. راه‌حل افراط و تفريط‌هاي موجود در جهان اسلام از گذر اجتهاد نيرومند، فكر باز، سعه‌صدر و عقل آماده شنيدن سخنان ديگران مي‌گذرد.

پروفسور برهان‌الدين رباني: سطحي‌نگري و قشري‌نگري آفت وحدت است
اختلاف امري طبيعي است اما چيزي كه نارواست، تفرقه‌هايي است كه اساس ديني ندارند. اينكه چرا فرقه‌هاي مسلمان در برخي مواقع تاريخي- كه هنوز هم بدبختانه وجود دارد- درگير اختلافات و نزاع‌ها مي‌شوند، معلول عوامل بسياري است كه مي‌كوشم در اينجا به برخي از آنها اشاره كنم. يكي از اين عوامل سطحي‌نگري و عدم تعمق در نصوص و تفسير قرآن و سنت بوده است. اين سطحي‌گرايي و برداشت‌هاي غير عميق چه بسا حالاتي را پديد مي‌آورده كه مسلمانان در برابر دشمنان اسلام مسامحه كنند؛ اما در مقابل فرقه‌هاي مذهبي درون اسلام به نحو خشونت‌باري عمل كنند. متاسفانه قشري‌گري و سطحي‌نگري در زمان معاصر ما بلاي اسف‌باري شده است. عامل ديگر، تنگ‌نظري‌ها و تعصب‌هايي است كه نه تنها در بين عوام كه در ميان علما نيز رواج دارد. عامل مهم ديگر- كه در گذشته بوده و امروزه نيز بيشتر است- سوء‌استفاده سياستمداران از اختلافات سياسي است. چه‌بسا تفرقه مابين مسلمانان از طريق سياسي دامن زده شود.
حال با وجود اين اختلافات در جهان اسلام، چه بايد كرد؟ به يقين اگر به روش‌هاي سلف صالح در ارتباط با حل كشمكش و اختلافات موجود توجه كنيم، بسياري از آنها قابل حل خواهند بود. به روش امام علي(ع) در برابر مخالفان خود دقت كنيد. ايشان پس از جنگ جمل، هنگامي كه طلحه و عمران نزد او رفتند، با آغوش باز آنها را پذيرا شد. امام(ع) در همان جا مي‌گويد: اينها برادران من هستند كه بر من تمرد كردند. نيز نمونه‌هاي زيادي در ميان امامان اهل سنت و شيعه وجود دارد كه نشان از احترام آنها به يكديگر دارد. در شرايط كنوني كه دشمنان اسلام از هر طرف فتنه‌ها و دسايس گوناگوني را به راه انداخته‌اند به نظرم خطرناك‌ترين اختلافات، از نوع مذهبي است. البته اختلاف مذهبي به خودي خود عيب نيست بلكه نزاع مذهبي كه منجر به طرد يكديگر مي‌شود، نادرست است.

حجت‌الاسلام اختري: وحدت‌آفريني، وظيفه علماست
بناي خلقت براساس تعدد و تشعب و وجود اديان گوناگون است. در دين مقدس اسلام تعدد اديان قابل انكار نيست. با اين حال، مسئله وحدت و ضرورت يكپارچگي مابين مسلمانان و جوامع اسلامي يكي از حقايق اجتناب‌ناپذير است. قرآن كريم درخصوص اين مسئله (وحدت مابين مسلمانان) دستور فرموده است. آنچه در اينجا اهميت دارد، چگونگي ايجاد سازگاري مابين وحدت (جامعه اسلامي) و تعدد (مذاهب) است. به بيان ديگر چگونه مي‌توان وحدت پديد آورد، بي‌آنكه وجود مذاهب ديگر انكار شوند و از سويي دشمنان نتوانند در صفوف مسلمانان رخنه كنند.
بي‌ترديد رسالت انسان مسلم و در رأس آن رسالت علماي مسلمان در اين ميان بيش از هر كس ديگري است. چه كساني بايد در برابر كساني كه عده‌اي را خارج از اسلام مي‌دانند و ديگران را تكفير مي‌كنند، بايستند؟ بي‌ترديد علما در صف اول هستند. مسئوليت علما حركت‌آفريني در جوامع خود و ايجاد وحدت در آنهاست. عالمان به‌عنوان مرزبان و دژ جامعه اسلامي و جانشين پيامبر در ميان امت اسلام حضور دارند. اينگونه بود كه امام‌خميني(ره) از همان روز اول انقلاب، نداي وحدت را سر دادند و مقام معظم رهبري هم در تمام بيانات خود امت اسلام را به وحدت و يكپارچگي فرامي‌خوانند.

دكتر محمدعلي آذرشب: تحليل روانشناسي فرقه‌گرايي
تنوع مذهبي يك مسئله تمدني است و فرقه‌گرايي، حاصل عقب‌ماندگي(‌تمدني). نقص در شعور، احساس و كرامت انسان سبب احساس پستي و عقب‌ماندگي آدمي از مسير انسانيت مي‌شود. فرقه‌گرايي داراي نتايج بسيار منفي است. شخصيت‌هايي كه در جهت احياي اسلام كوشيده‌اند، همه در راه وحدت اسلامي كوشا بوده‌اند اما در مقابل، آنهايي كه در راه فرقه‌گرايي راه پيمودند، به‌دنبال جدايي جهان اسلام بودند. ما به تحليل و بررسي علل رواني فرقه‌گرايي و نگاه از زاويه روانشناسي اجتماعي به آن نيازمنديم. وجود نقص در شخصيت انسان و ذوب‌شدن و تحت سلطه‌ قرارگرفتن، از ويژگي‌هاي فرقه‌گرايي است. نيز افراط و تفريط، خرافات، نبود اهداف درازمدت، اختلافات اجتماعي، شهوت‌پرستي و كمبود معرفت و شناخت، از ديگر نتايج عقب‌ماندگي تمدني و اجتماعي است كه به فرقه‌گرايي دامن مي‌زند. جهان اسلام بايد در رفع اين كاستي‌ها فعال باشد. از اين رو، تنوع مذهبي، امري نيكوست ولي بايد از آن در جهت وحدت امت اسلامي بهره گرفت.

غازي حنيفه: رجوع به مشتركات شيعه و سني
مسلمان شيعي در محيطي شيعي و مسلمان سني در محيطي سني زاده مي‌شود و هر كدام مطابق با شرايط محيطي خود پرورش مي‌يابند. در طول تاريخ دين، مابين مذاهب اختلاف‌هايي پديد آمده و اين اختلافات در انديشه افراد رسوخ پيدا كرده و به‌تدريج به درون دين نيز راه يافته است. اينجاست كه مشكلات مابين مسلمانان سر برآورده و آنها را بر يكديگر شورانده است؛ حال آنكه آموزه‌هاي اسلامي 100 درصد مخالف اين نزاع‌هاست. بايد دشمني‌ها را كناري نهاد و به آموزه‌هاي ارزشمند اسلامي رو آورد. در جايي كه قرآن فرموده با ديگراني كه به‌غير از خداوند دعوت مي‌كنند با مودت رفتار كنيد، پس چگونه مي‌توان با كساني كه به خداوند باور دارند، خشونت‌بارانه رفتار كرد؟ اگر به اين شيوه‌هاي اسلامي توجه كنيم، اختلافات مذهبي حل مي‌شود و وحدت آزاد اسلامي شكل مي‌گيرد.
در گذشته‌هاي تمدن اسلامي،‌ بين فقها و دانشمندان علوم گوناگون، اختلاف نبود. انديشمندان شيعي و اهل سنت با يكديگر ديدار و گفت‌وگو داشتند. ابوحنيفه از اين ابايي نداشت كه علم خود را از امام‌صادق(ع) دريافت كند. مشتركات ميان شيعه و سني از اختلافات آنها بيشتر است، منتها در دوره معاصر استعمارگران كوشيدند تا اين الفت ميان مسلمانان را برهم زنند و البته تا حدي هم موفق شدند؛ حال آنكه در اسلام تمام بشريت يكي هستند و همه از يك اصل واحد آمده‌اند و به يك جا خواهند رفت. از اين‌رو، به نظرم مسلمانان (شيعه و سني) بايد اختلافات را كنار بگذارند و در پي مشتركات بروند.


نوشته شده در   يکشنبه 16 اسفند 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode