انسان يك موجود زنده فكري و عقلي است و كيفيت هدايت او به آن است كه اصل حيات او هدايت شود و حيات به معناي آگاهي يا كوشش يا مجموع هر دو يعني درك و فعل نيست، بلكه حيات حقيقت و سنخ خاص وجودي است كه علم و قدرت هماهنگ در او يافت ميشود و از او ظهور ميكند، بهگونهاي كه افزون بر درك امور نظري، مطالب عملي را نيز ميفهمد و برابر همان آگاهي ميكوشد؛ يعني علم او در عمل او مؤثر است و عمل او فقط از علم او الهام ميگيرد و هرگز بدون آگاهي كاري را انجام نميدهد.
بنابراين، حقيقت حيات، مبدأ علم هماهنگ با عمل، و منشأ عمل الهام يافته از علم است كه اين منشأ و آن مبدأ در انسان همان نفس ناطق و روح الهي اوست و هر انساني كه اين هماهنگي علم و عمل و همبستگي كوشش و آگاهي در او نيرومندتر باشد، حيات او قويتر است.
هر كه اين انسجام در او ضعيف باشد، حياتش ضعيفتر است و ضعف حيات به آن است كه فاقد توان علمي يا قدرت عملي باشد يا هماهنگي علم و عمل تعادل لازم خود را باز نيابد. ازاينرو در فرهنگ قرآن فقط انسان مهتدي زنده است و شخص ضال مرده. زيرا تنها مهتدي است كه از حقيقت حيات به همان معناي پيش گفته برخوردار است و بهترين روش هدايت انسانِ زنده جهت بخشيدن به حيات او، و شكوسازي انسجام فهم و كار اوست.
ادعاي قرآن كريم اين است كه بهترين راه و نيكوترين روش هدايتي را به همراه دارد؛ ﴿إنّ هذا القران يهدي للّتي هي أقوم و يبشّر المؤمنين الّذين يعملون الصالحات أنّ لهم أجراً كبيراً﴾.(1) قرآن كريم روح انساني را كه همان حيات اوست، به بهترين روش رشد ميدهد كه هم مسائل سودمند و مطالب حكيمانه را به خوبي ميفهمد، هم راه دستيابي به حكمت عملي را پيشروي او قرار ميدهد كه به خوبي بپيمايد، هم زمينه اين انسجام را فراهم ميكند.
بنابراين، رهنمودهاي علمي محض، روش ناتمام در هدايت است و رهبريهاي عملي محض نيز هدايت ناقص است و بهترين روش هدايتگرانه آن است كه رهنمود علمي در كنار رهبري عملي تحقق يابد و رهبري كوشش در پرتو رهنمود بينش صورت پذيرد؛ چنانكه در رهبريهاي علمي بهترين روش آناست كه مسائل نظري در آغوش مطالب عملي توجيه شود و حكمت عملي در سايه حكمت نظري بيان گردد كه اين دو رشته از همديگر گسيخته نباشد و عالِم يك رشته از رشته ديگر بيخبر نماند و همچنين عالمِ صاحبنظر از كوشش عملي باز نايستد و عاملِ ساعي از بينش نظري نابينا نماند.
گاهي علم و عمل در جهان طبيعت از يكديگر جدا و در موارد استثنائي بدون ديگري يافت ميشوند، ولي در ماوراء طبيعت و عالم مينو ارتباط آنها نيرومند، بلكه عين يكديگرند.
انسان كه مسافر عالَم آخرت است، بايد راه علم و عملش چنان هماهنگ باشد كه در پايان سفر به صورت يك حقيقت عليم قدير درآيد و مظهر كامل عليم و قدير ذاتي و صِرف، يعني ذات اقدس خداوندي شود.
بدينجهت رسالت پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه و آله و سلم در سه اصل خلاصه شده است؛ ﴿يتلوا عليهم اياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة﴾.(2) تلاوت آميخته با حلاوت قبلاً بيان شد و اكنون كيفيت هدايت و تعليم و تزكيه انسان مطرح است.
1 ـ سوره اسراء، آيه 9.
2 ـ سوره جمعه، آيه 2.
هدايت در قرآن، ص 243-247.