ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 14 آذر 1403
چهارشنبه 14 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 17 دي 1392     |     کد : 65230

تأملی قرآنی بر تفکر تکفیری و رفتارهای خشونت‌آمیز فرقه وهابیت

قرآن حتی اجازه جنگ علیه منافقینی را نمی‌دهد که قصد جنگ و فتنه ندارند، حال چگونه ممکن است که قرآن جنگ با مسلمانان را مجاز بداند؟

طبق آیه «...فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقاتِلُوکُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ...»(نساء/90)، قرآن حتی اجازه جنگ علیه منافقینی را نمی‌دهد که قصد جنگ و فتنه ندارند، حال چگونه ممکن است که قرآن جنگ با مسلمانان را مجاز بداند؟

تفکر ضد قرآنی وهابیت برای مسلمانان تبلیغ می‌شود و برخی را در دام خود گرفتار می­‌کند؛ تفکری که به راحتی حکم به عملیات انتحاری کور می­‌دهد، بدون دلیل دیگر مسلمانان با مذاهب مختلف را کافر می‌شمارد و در صفوف مسلمانان بذر نفاق می­‌پراکند و با اغراض سیاسی وابسته به استکبار جهانی و حمایت مالی و نظامی دولت‌های جابر و حکومت‌های سرسپرده آنها، در جهت نابودی مسلمانان تلاش می‌­کند.

متأسفانه در زبان عرب به اشتباه،  لفظ «ارهاب» را برای ترور در نظر گرفته‌اند و شاید همین اشتباه برای بعضی افراد دلیلی باشد بر اینکه در قرآن به ارهاب و ترور اشاره شده است. تنها آیه­‌ای که واژه «ارهاب» در آن به کار رفته است، آیه 60 سوره انفال است که به راحتی می‌توان درک کرد که واژه «ترهبون» در این آیه یعنی ترساندن دشمنان خدا و مسلمانان، با مجهز شدن به تجهیزات جنگی و آمادگی رزمی.

«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛ و در برابر آنها، آنچه توانستید از نیروی (انسانی، سلاح­های روز و هزینه نبرد) و اسبان بسته و آماده شده (وسایط نقلیه و ارتباطی مناسب) آماده سازید که بدین وسیله دشمن خدا و دشمن خود و دشمنان دیگری را غیر آنها که شما آنها را نمی­شناسید، خداوند آنها را می­شناسد، بترسانید. و هر چیزی که در راه خدا انفاق کنید ( در روز جزا ) به طور کامل به شما داده خواهد شد و بر شما هرگز ستم نمی رود (از حقتان کاسته نمی شود)»(انفال/60).

در واقع در فرهنگ قرآنی، ارهاب به معنای ناامید ساختن دشمن از حمله و جنگ علیه مسلمانان است. ارهاب در فرهنگ قرآنی یعنی آمادگی دفاعی خود را به رخ دشمنان کشاندن تا با داشتن تجهیزات بروز و افراد آماده برای دفاع ، در صفوف دشمنان ایجاد ترس کند  و در نتیجه  به خود جرئت حمله به مسلمانان را ندهند. با توجه به مقدمه فوق با مراجعه به آیات الهی انشاءالله اثبات می‌شود که ترور از هر نوع آن، از نظر اسلام مردود است.

نظر قرآن درباره کشتن انسان­‌های بی­گناه و ترور

در آیات 27 تا 32 سوره مبارکه مائده، به داستان قتل یا ترور هابیل توسط برادرش قابیل اشاره شده است. این قتل از این نظر یک ترور است که هابیل در مقابل برادرش مقاومتی نمی­‌کند و اظهار می­‌کند که من از خدا می‌­ترسم و لذا اقدامی در جهت کشتن تو انجام نمی‌دهم.

در این آیات اقدام قابیل (ترور ناجوان‌مردانه  برادر) یک ظلم معرفی شده و جزای آن دوزخ است. در آیه 32 این سوره می‌خوانیم: «...أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً...؛ هر کس یک انسان را بکشد بدون این­که او کسی را کشته باشد و یا فسادی در زمین کرده باشد مثل این است که همه مردم را کشته  است» (مبارکه/32).

همان­‌گونه که از این آیه مشخص است، قرآن به طور صریح و بدون ابهام، قتل یک انسان بی­‌گناه (چه ترور و چه به ناحق) صرف نظر از دین و آیین وی را به مثابه کشتن همه انسان‌های خلقت مطرح می‌کند.

بر اساس آیه 49 سوره نمل «قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ؛ گروه­‌های فاسد گفتند با یکدیگر سوگند بخورید که حتماً به صالح و کسانش شبیخون می‌زنیم، سپس به ولیّ او خواهیم گفت: ما در محل قتل و ترور خانواده او (و بالطبع خود او)  حاضر نبودیم و ما قطعاً راست می­‌گوییم.

از این آیه و آیات دیگر این سوره به­‌راحتی می­‌توان دریافت کرد که شبیخون زدن، همان ترورکردن حضرت صالح در شب هنگام است و از نظر قرآن، ترور همراه مکر و نقشه­‌های پلید و شیطانی­ست وبه­‌طور معمول با غافل‌گیری همراه است.

نهی مکر، ترور و شبیخون در قرآن

در آیه 30 سوره انفال «وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ؛ (به یاد آر) زمانی که کافران درباره تو مکر و نیرنگ می­کردند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند و یا (از شهر) بیرون کنند، و آنها همواره نیرنگ می­کردند و خدا هم با نیرنگشان مقابله می­نمود و خدا بهترین مقابله کنندگان با نیرنگ است»، چنان که در تفاسیر آمده، داستان نقشه ترور پیامبر اکرم(ص) از سوی برخی از کافران و منافقان است. این عمل باز هم با مکر شیطانی کفار همراه است و خداوند در هیچ جای از قرآن نفرموده­اند که مکر را به شما مسلمانان یاد دادیم تا شما هم با آنها مقابله کنید بلکه خداوند در مقابل مکر پلید کفار، خود وارد عمل شده و مکر آنها را خنثی می­‌فرمایند.

از همین نکته­ بسیار روشن و ظریف می­‌توان پی برد که خداوند مکر را در هر شکل و نوع خود نهی نموده و درنتیجه ترور و شبیخون زدن هم مورد پذیرش قرآن و خداوند نیست.

ترجیح اصلاح‌طلبی بر قتل در داستان قرآنی کشته شدن قبطی به دست موسی(ع)

در سوره قصص در داستان حضرت موسی(ع)، ملاحظه می­‌کنیم که  خداوند در آیه 15 قتل شخصی فرعونی توسط حضرت موسی را کار شیطان معرفی می­‌نماید. و از سیاق آیات  16 و 17 و 18 و 19 این سوره متوجه می­‌شویم که خداوند کشتن یک شخص قبطی در یک نزاع توسط حضرت موسی را، ظلم به نفس، گمراهی، زورگویی و سرکشی و مخالف اصلاح گری معرفی می­‌کند. به­‌طور خلاصه می­‌توان نتیجه گرفت که خداوند اصلاح طلبی را بر دشمنی و کشتن ترجیح می­‌دهد.

حال این سؤال را باید از فرقه ضالّه وهابیت پرسید که آیا انفجار انتحاری و کشتن صدها زن و مرد و کودک بی­گناه توجیه قرآنی دارد؟ آیا ایشان در حال اصلاح در میان مردم هستند؟!! آیا در آخرت برای این همه ظلم و جنایاتشان از ایشان سؤال نخواهد شد که «بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ؛ به کدامین گناه کشته شده است؟»(تکویر/9).

 اسلام؛ دین صلح و دفاع

طبق آیه شریفه «...فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقاتِلُوکُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبیلاً»(نساء /90) که مفهوم آیه و آیات قبل و بعد آن مربوط به منافقین است، خطر منافقین بیش از کفار است.  در این قسمت از آیه خداوند می­فرمایند: «پس اگر آنها (منافقین) بر علیه شما کاری نکردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، دیگر خداوند به شما اجازه تعرض به آنان را نمی­دهد».

جایی­‌که قرآن اجازه جنگ علیه خطرناک‌­ترین دشمن اسلام یعنی منافقین (منافقینی که فعلاً قصد جنگ و فتنه ندارند) را نمی­‌دهد، چگونه ممکن است، به جنگ با دیگر مسلمانان، همسایگان و دیگر کشورها دستور دهد. از این آیه و البته آیات بسیار دیگر می­‌توان استدلال نمود که اسلام دین هوشیاری، دفاع و صلح است.

در آیه 92 همین سوره مشاهده می­‌کنیم که در پیشگاه خداوند «خون و نفس انسان» اهمیت فوق­‌ا‌لعاده­ای دارد و به هیچ مؤمنی اجازه کشتن مؤمن دیگر و حتی کافر هم پیمان را نمی­‌دهد. همچنین طبق آیه 93 همین سوره، «وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً؛ و هر کس عمداً مؤمنی را بکشد کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم می­گیرد و لعنتش می­کند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است».

در آیه 39 سوره مبارکه حج نیز آمده است: «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ؛ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت جهاد داده شده، زیرا مورد ظلم قرار گرفته­‌اند و البته خدا بر یاری آنان سخت تواناست». این آیه به صراحت نشان می­‌دهد که زمان جهاد و دفاع از دیدگاه قرآن و اسلام زمانی­ست که دشمن ظالم، شروع‌کننده جنگ است.

تأکید قرآن بر رفتار عادلانه با کفار

در آیات 7 و 8 سوره مبارکه ممتحنه نیز قرآن مجددا بر این نکته تأکید دارد که اسلام به‌­دنبال مودت و دوستی با کفار و هدایت ایشان است نه دشمنی با آنها. به مسلمین دستور اکید می­‌دهد که به کفاری که با شما نجنگیده‌­اند، با نیکی رفتار نموده و با ایشان عدالت ورزید.

با این آیات متقن قرآنی، فرقه وهابیت باید پاسخ دهد که آیا تفرقه در صفوف مسلمین و شروع جنگ و انجام ترور و انتحار در میان آنها در جهت خلاف مفاهیم قرآن و در جهت شیاطین جن و انس نیست؟ آیا پیروان مذاهب اسلامی را کافر دانستن و ریختن خون آنها را مباح  دانستن منطبق بر آیات قرآن است؟

انتقام‌جویی، جاه‌طلبی و کشورگشایی در تضاد با نیت اسلامی «فی سبیل‌الله»

طبق آیه 190 سوره بقره، «وَ قاتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ؛ و در راه خدا با کسانی که با شما می­جنگند، بجنگید ولی از اندازه در نگذرید زیرا خدا تجاوزکاران را دوست نمی­‌دارد» مشاهده می­‌کنیم که «فی سبیل الله» هدف اصلی جنگ در اسلام را تبیین می­‌نماید. وقتی جنگ برای خدا و در طریق ایشان باشد، در نتیجه؛  انتقام­‌جویی، جاه­‌طلبی، کشورگشایی یا به‌دست آوردن غنائم و اشغال سرزمین­های دیگران، مجاز نیست.

در راه خدا جنگیدن طبق آیات قرآن  یعنی دفاع از حق، ریشه‌کن ساختن ظلم و فساد و بسط عدالت و لذا این هدف الهی در تمام ابعاد جنگ اثر می­گذارد و کمیت و کیفیت جنگ، نوع سلاح، چگونگی رفتار با اسرا را به رنگ «در راه خدا» درمی­آورد.

«فی سبیل الله» یعنی این­که نباید در جنگیدن پیشدستی کرد. غیر نظامیان (مخصوصاً کودکان و زنان) نباید مورد تهاجم واقع شوند و نباید هیچ تجاوزی در جهاد در راه خدا باشد و کاملاً باید متکی بر اصول اخلاقی بوده و نباید به ناتوان­ها، اسرا، مزارع و باغ­ها و دام­ها و ... تعدّی و تجاوز شود.

مولفه «فی سبیل الله» در نیت جهادگر، یعنی هر جا طرف مقابل دست از جنگ برداشت، طرف اسلام بپذیرد و از صلح استقبال کند: «عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدیرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ * لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ؛ امید آن­که خداوند میان شما و میان کسانی (از کفار مکه) که با آنها دشمنی داشتید، دوستی قرار دهد، و خداوند تواناست و خداوند آمرزنده و مهربان است * خدا شما را از کسانی ( از کفار ) که با شما درباره دین نجنگیده و شما را از خانه­‌هایتان بیرون نکرده­‌اند منع نمی­‌کند که به آنها نیکی کنید و با قسط و عدل رفتار نمایید، زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد»(ممتحنه/ 7- 8).

با توجه به مفاهیم دو آیه فوق، در کدام مکتب می­‌شود چنین رأفت، مهربانی، گذشت، نیکی و عدالت‌ورزی را مشاهده نمود؟ مسلمانان در فتح مکه از گناه کفاری که سال­‌ها آنها را مورد اذیت و آزار قرار داده و خون­‌های زیادی از مؤمنین را ریخته بودند، در حالی­‌که قدرت تلافی داشتند، گذشت کردند و حتی شقی­‌ترین آنها را بخشیدند. مسلمانان بعد از فتح مکه، حتی به کفار صلح طلب تحت حکومت­شان، نیکی نموده و با آنها با عدالت رفتار نمودند.

البته مواردی هم که در بعضی آیات  سخن از سختگیری­ه‌ای میدان دفاع و جهاد شده است، به‌­دلیل این بوده که  مسلمانان  از همان روزهای آغازین دعوت به اسلام،  مورد تهاجم و جنگ­‌های تحمیلی بسیاری از طرف دشمنان اسلام بودند.

امروز مشاهده می­‌کنیم که تفکر قسی­‌القلب وهابیت هیچ­‌کدام از این اصول الهی و قرآنی را رعایت ننموده و در خشونت کامل، دست به جنایاتی می­‌زنند که شقی­‌ترین افراد عالم هم، این­‌گونه عمل نکرده‌اند.

در مقابل هم هستند کسانی که آتش اختلافات بین صفوف مسلمین را شعله‌­ور می­‌سازند. ما به­‌عنوان پیروان قرآن و اسلام ناب محمدی در کشور انقلابی و قرآنی ایران، تنها به وحدت  فکر می­‌کنیم و در این مسیر، پیرو سیره عملی امام خمینی (ره) و رهبری فرزانه و قرآن‌شناسمان، امام خامنه‌­ای هستیم که خطوط اصلی تفکرات­شان، صرف­‌نظر از وجود مذاهب مختلف رسمی در اسلام، ایجاد وحدت در صفوف همه مسلمانان جهان است.

در این راستا، اشاره به بعضی از فتواهای مهم آیت‌الله‌العظمی خامنه­‌ای خالی از لطف نیست:

  • هر عملى که وسیله سوء استفاده دشمنان اسلام یا موجب تفرقه بین مسلمین شود، حرام و ممنوع است.
  • «یحرم النَّیل من رُموز إخواننا السنة فضلاً عن اتهام زوجه النبی بما یخل بشرفها بل هذا الأمر ممتنع على نساء الأنبیاء وخصوصاً سیدهم الرسول الأعظم؛ اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام­زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم می‌شود».
  • ما اعتقاد به بمب اتم نداریم، به سلاح اتمى نداریم؛ دنبالش هم نخواهیم رفت. برطبق مبانى اعتقادى ما، مبانى دینى ما، به کار بردن این­گونه وسائل کشتار جمعى اصلاً ممنوع است، حرام است.
  • به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته‌ای، دیگر انواع سلاح‌های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می‌شوند. ما کاربرد این سلاح‌ها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ی همگان می‌دانیم.

 

جهانبخش فرجی، قاری بین‌المللی و مدرس قرائت قرآن


نوشته شده در   سه شنبه 17 دي 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode