ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 16 تير 1403
شنبه 16 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 23 بهمن 1388     |     کد : 6509

قرآن، قيّمِ جوامع بشري

خداي سبحان در تبيين سمت رسول الله‏صلي الله عليه و آله و سلم چنين فرموده است: ﴿رسول من الله يتلوا صحفاً مطهرة٭ فيها كتب قيمة﴾(1) پيامبر اسلام صحيفه‏هاي پاك را تلاوت مي‏كند كه محتواي صحيفه‏ها قيّم انسانيت‏اند؛ كتاب‏هايي كه خود قائمند و قيّوم افكار بشر؛ يعني معارف قرآن در بخش عقيده و خلق و عمل، قيّوم عقائد و اخلاق و اعمال جامعه انساني است...

خداي سبحان در تبيين سمت رسول الله‏صلي الله عليه و آله و سلم چنين فرموده است: ﴿رسول من الله يتلوا صحفاً مطهرة٭ فيها كتب قيمة﴾(1) پيامبر اسلام صحيفه‏هاي پاك را تلاوت مي‏كند كه محتواي صحيفه‏ها قيّم انسانيت‏اند؛ كتاب‏هايي كه خود قائمند و قيّوم افكار بشر؛ يعني معارف قرآن در بخش عقيده و خلق و عمل، قيّوم عقائد و اخلاق و اعمال جامعه انساني است.
خداي متعالي دين خود را به عنوان قيم مي‏شمارد؛ ﴿ذلك الدين القيّم﴾.(2) زيرا فطرت خداجويي كه مقوّم دروني همه انسانهاست از يك سو و عامل بيروني كه
سرپرست اين فطرت، و قيّم بيروني انسان‏ها است از سوي ديگر، در اصل توحيدگرايي يكسان است.
قيّم بودن قرآن به جامعه بشري، مانند قيم بودن آب براي كشت گياه است. آب از گياه جداست، ولي رابطه ضروري با آن دارد و عامل تعيين‏كننده حيات اوست. دين اسلام فطري انسان است و همانند آب زلال، هر تشنه‏اي در پي آن است. حيات انسان تشنه به آب زلال بستگي دارد و كسي نمي‏تواند از آب بگريزد. زيرا رسيدن وي به كمال مطلوب بستگي به سيراب شدن دارد و آب نيز قيّم عطشان است.
آفريدگار انسان او را فقير مي‏خواند؛ ﴿يا أيها الناس أنتم الفقراء إلي الله﴾(3) نياز به خدا مقوّم انسان است. اگر مقوم دروني او عطش و فقر به خداست، پس دين «عين الحياة» و آب زندگاني اوست كه نه از ابر مي‏بارد، نه از چاه و چشمه مي‏جوشد.
اگر كسي آرزو كند كه با قدحي آب، در اين دنيا براي ابد زنده بماند، افسانه‏مدار است. آب زندگاني مَثَلي است براي حقيقت پايدار. زيرا در جهان طبيعت آبي نيست كه كسي قدحي از آن بنوشد و براي هميشه زنده بماند. چون جاودانگي و رهايي از مرگ، خلاف مضمون روشن قرآن كريم است كه همه انسانها را چشنده مرگ و آن را قضاي حتم الهي مي‏داند؛ يعني همگان مي‏ميرند و به جهان برتر راه مي‏يابند؛ ﴿كل نفس ذائقة الموت﴾(4) و ﴿وما جَعَلنا لبشرٍ من قبلك الخُلد﴾. (5)
پس قرآن قيم انسان‏هاست؛ ﴿الحمد لله الذي أنزل علي عبده الكتاب ولم يجعل له عِوَجاً٭ قيّماً... ﴾.(6) چون هيچ‏گونه انحراف و اعوجاجي در قرآن نيست و مستقيم است، پس قيّم ديگران است.
گاهي ممكن است زميني استعداد زراعت داشته باشد، ولي چيزي در آن كشت نشود. پس مزروع نبودن آن از نوع «ملكه و عدم» است، امّا گاهي اصلاً امكان زراعت در منطقه‏اي نيست، به چنين زميني «غير ذي‏زرع» مي‏گويند. قرآن كريم نيز غير ذي‏عوج است، يعني امكان معوج و منحرف شدن در آن نيست؛ ﴿قراناً عربيّاً غير ذي‏عوج لعلّهم يتقون﴾.(7) زيرا با صيانت الهي سلامت آن تضمين شده است.
مقتضاي قيّم‏بودن قرآن به جامعه بشري آن است كه خودش از لحاظ دروني و بيروني از اعوجاج ايمن باشد، از نظر داخلي مستقيم و از نظر خارجي قائم باشد. زيرا مستقيم غير از قائم است؛ مثلاً اگر كسي به پشت يا به رو يا به پهلو بخوابد يا پا به‏هوا قرار گيرد، در همه اين حالات مستقيم است، ليكن قائم نيست. چون مستقيم چيزي است كه اجزاي داخلي آن اعوجاجي ندارد، ولي قائم بودن يك شي‏ء آن است كه هم اجزاي داخلي‏اش مستقيم باشد، هم نسبت به بيرون از خود وضع خاصّي داشته باشد؛ يعني سر به طرف بالا باشد و پاها به طرف پايين. اگر شخصي نقص و اعوجاجي در اجزاي داخلي نداشته باشد، ولي به پشت بخوابد يا مثل بعضي از حركات ورزشي، سرش پايين باشد و پايش بالا، چنين شخصي مستقيم است، ولي قائم نيست. به اصطلاح مقوله وضع، عنوان «مستقيم» وَضْع جزو مقوله است، ولي عنوان «قائم» وضع تمام مقوله.
قرآن مستقيم است و صراط مستقيم، پس هرگز از لحاظ درون آسيب‏پذير نيست و از آنجا كه قائم است، هرگونه تهاجم فكري و اخلاقي را دفع و پيروان خود را از آسيب بيروني حفظ مي‏كند. نيرومندترين حال براي انسان در ميان حالات گوناگون، قيام است. زيرا انسان در هر حالي مي‏تواند از خود دفاع كند، ولي نيرومندترين موقعيت دفاعي او همان حالت قيام است.
به همين دليل قرآن كريم موعظه الهي را با تعبير قيام براي اطاعت از خدا بيان فرمود؛ ﴿إنما أعظكم بواحدةٍ أن تقوموا لله﴾.(8) منظور آن نيست كه فقط براي خواندن نماز از خواب برخيزيد يا براي حضور در مجلس درس و مانند آن قيام صوري كنيد، بلكه مقصود آن است كه ايستادگي داشته باشيد. ايستادگي هم مقاومت را دربر دارد كه اعوجاج دروني به آن راهي ندارد، هم سلامت بيروني را به ارمغان مي‏آورد كه آسيب خارجي بدان وارد نمي‏شود.
هدف قرآن كريم اين است كه جامعه بشري را به قيام در راه خدا و قسط و عدل وا دارد و اين ويژگي همه كتاب‏هاي آسماني است، گرچه كامل‏ترين درجه آن در قرآن كريم تجلّي يافته است؛ ﴿لقد أرسلنا رسلنا بالبينات وأنزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناسُ بالقسط﴾(9)؛ ما رسولان خود را با معجزات روشن فرستاديم و كتاب و ميزان را با آنان نازل كرديم تا مردم به راستي و عدالت گرايند.
از جمع‏بندي اين گونه آيات با آيه آغازين سوره «ابراهيم»، چنين استنباط مي‏شودكه قيام به قسط و عدل از اهداف نبوت عام شمرده مي‏شود، ولي نوراني شدن جامعه انساني هدف نهايي نزول وحي است و نوراني شدن گوهر هستي افراد به اين است كه بسياري از مطالب فراطبيعي را در نهان و نهاد خويش ببينند و از اسرار
جهان هستي نيز تا حدودي آگاه شوند و از سريره روشن آن، سيره و سنّت باهر ظهور كند و از چنين سيرت و سنّتي افراد ديگر نوراني گردند.

1 ـ سوره بيّنه، آيات 3 ـ 2.
2. سوره توبه، آيه 36.
3. سوره فاطر، آيه 15.
4. سوره آل عمران، آيه 185.
5ـ سوره انبياء، آيه 34.
6 ـ سوره كهف، آيات 2 ـ 1.
7 ـ سوره زمر، آيه 28.
8 ـ سوره سبأ، آيه 46.
9 ـ سوره حديد، آيه 25.

هدايت در قرآن، ص 177-181.


نوشته شده در   جمعه 23 بهمن 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode