سلام بر حسين و اربعينش، سلام بر اربعين و زائرانش!
و سلام بر اندوه هاي دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مويه نشستند. به شوق زيارت صحن و سراي جان فزايت، اربعين شهادتت را به سوگ مينشينيم، يا حسين!
و اربعين از رازهاي هستي است و اربعين حسين (ع) روز بسط لطف اوست بر پيروان و دوستدارانش. و در مقام حسين (ع) همين بس که در زيارت اربعينش خطاب به جدشان محمد مصطفي (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علي (ع) و مادر گراميشان فاطمه (س) ميگوييم که خداوند عزاداري شما را در رثاء حسين (ع) قبول فرمايد.
اهميت اربعين از کجاست؟ صرف اينکه چهل روز از شهادت شهيد ميگذرد، چه خصوصيتي دارد؟ اربعين خصوصيتش به خاطر اين است که در اربعين حسيني ياد شهادت حسين زنده شد و اين مسئله بسيار مهمي است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مقام معظم رهبري حضرت آيتالله العظمي خامنهاي(مدظله العالى) در 29 شهريور سال 68 با اشاره به جايگاه اربعين حسيني و پيامهاي اين روز تاكيد كردند؛ شما فرض کنيد اگر اين شهادت عظيم در تاريخ اتفاق ميافتاد يعني حسين بن علي(ع) و بقيه شهيدان در کربلا شهيد ميشدند، اما بنياميه موفق ميشدند همانطور که خود حسين را و ياران عزيزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زير خاک پنهان کردند، ياد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهاي بعد محو کنند.
ببينيد در اين صورت آيا اين شهادت فايدهاي براي عالم اسلام داشت؟ يا اگر هم براي آن روز يک اثري ميگذاشت، آيا اين خاطره در تاريخ هم، براي نسلهاي بعد هم، براي گرفتاريها و سياهيها و تاريکيها و يزيديهاي دوران آينده تاريخ هم اثري روشنگر و افشا کننده داشت؟ اگر حسين شهيد ميشد، اما مردم آن روز و مردم نسلهاي بعد نميفهميدند که حسين شهيد شده، آيا اين خاطره چه اثري و چه نقشي ميتوانست در رشد و سازندگي و هدايت و برانگيزانندگي ملتها و اجتماعات و تاريخ بگذارد؟
ميبينيد که هيچ اثري نداشت، بله حسين که شهيد ميشد، خود او به اعلي عليين رضوان خدا ميرسيد، شهيداني که کسي نفهميد و در غربت، در سکوت، در خاموشي شهيد شدند، به اجر خودشان در آخرت رسيدند، روح آنها فتوح و گشايش را در درگاه رحمت الهي به دست آورد، اما آيا چقدر درس شدند، چقدر اسوه شدند، درس، آن شهيدي ميشود که شهادت او و مظلوميت او را نسلهاي معاصر و آينده او بدانند و بشنوند، درس و اسوه آن شهيدي ميشود که خون او بجوشد و در تاريخ سرازير بشود، مظلوميت يک ملت آن وقتي ميتواند زخم پيکر ستم کشيده شلاق خورده ملتها را شفا بدهد و مرهم بگذارد که اين مظلوميت فرياد بشود، اين مظلوميت به گوش انسانهاي ديگر برسد، براي همين است که امروز ابرقدرتها صدا توي صدا انداختند که صداي ما بلند نشود، براي همين است که حاضرند پولهاي گزاف خرج کنند تا دنيا نفهمد که جنگ تحميلي چرا به وجود آمد، با چه انگيزهاي، با دست که، با تحريک که. آن روز هم دستگاههاي استکباري، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قيمت اينکه نام و ياد حسين و خون حسين و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملتهاي بعد باقي نماند و شناخته نشود. البته در اوائل کار درست نميفهميدند که چقدر مطلب با عظمت است. هر چه بيشتر گذشت، بيشتر فهميدند.
در اواسط دوران بنيعباس حتي قبر حسين بن علي عليه السلام را ويران کردند، آب انداختند، خواستند از او هيچ اثري باقي نماند. نقش ياد و خاطره شهيدان و شهادت اين است، شهادت بدون خاطره، بدون ياد، بدون جوشش خون شهيد، اثر خودش را نميبخشد و اربعين آن روزي است که برافراشته شدن پرچم پيام شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز بازماندگان شهداست.
حالا چه در اربعين اول، خانواده امام حسين عليه السلام به کربلا آمده باشند و چه نيامده باشند. اما اربعين اول آن روزي است که براي اولين بار زائران شناخته شده حسين بن علي به کربلا آمدند؛ جابربن عبدالله انصاري است و عطيه از اصحاب پيغمبر(ص) ، از ياران اميرالمومنين(ع) و آمدند آن جا و جابر بن عبدالله حتي نابينا بود - آنطور که در نوشتهها و اخبار هست - و دستش را عطيه گرفت و برد روي قبر حسين بن علي گذاشت و او قبر را لمس کرد و گريه کرد و با حسين بن علي عليهالسلام حرف زد و با آمدن خود و با سخن گفتن خود خاطره حسين بن علي را زنده کرد و سنت زيارت قبر شهداء را پايهگذاري کرد. يک چنين روز مهمي است روز اربعين.
امام صادق(ع) فرمودند: هركس يك بيت شعر دربارهى حادثهى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد كرد
حركت امام حسين(ع) براى اقامهى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلب الاصلاح فى امّة جدّى اريد ان امر بالمعروف وانهى عنالمنكر ...»( بحارالانوار، ج 44، ص 329). در زيارت اربعين كه يكى از بهترين زيارات است، مىخوانيم: «و منحالنّصح و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك منالجهالة و حيرةالضّلاله». آن حضرت در بين راه، حديث معروفى را كه از پيامبر(ص) نقل كردهاند، بيان مىفرمايند: «ايها النّاس انّ رسولاللَّه صلّىاللَّه عليه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرماللَّه ناكثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه صلّىاللَّه عليه و اله و سلم يعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لاقول كان حقّا علىاللَّه ان يدخله مدخله» (بحارالانوار، ج 44، ص 382).
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نيز گفتارى كه دربارهى آن بزرگوار از معصومين رسيده است، اين مطلب را روشن مىكند كه غرض، اقامهى حق و عدل و دين خدا و ايجاد حاكميت شريعت و برهم زدن بنيان ظلم و جور و طغيان بوده است. غرض، ادامهى راه پيامبر اكرم(ص) و ديگر پيامبران بوده است كه: «يا وارث ادم صفوةاللَّه يا وارث نوح نبىّاللَّه ...»( مفاتيحالجنان، زيارت وارث) و معلوم است كه پيامبران هم براى چه آمدند: «ليقومالنّاس بالقسط». اقامهى قسط و حق و ايجاد حكومت و نظام اسلامى.
اساساً اهميت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان پيامبر(ص)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايهگذارى گرديد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون - از قبيل شهادت حسينبنعلى(عليهالسّلام) در عاشورا - به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسلهاى بعد، از دستاورد شهادت استفادهى زيادى نخواهند برد.
درست است كه خداى متعال، شهدا را در همين دنيا هم زنده نگه مىدارد و شهيد به طور قهرى در تاريخ و ياد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبيعى كه خداى متعال براى اين كار - مثل همهى كارها - قرار داده است، همين چيزى است كه در اختيار و ارادهى ماست. ما هستيم كه با تصميم درست و بجا، مىتوانيم ياد شهدا و خاطره و فلسفهى شهادت را احيا كنيم و زنده نگهداريم.
رمز زنده ماندن واقعهى عاشورا؛
اگر زينبكبرى(سلاماللَّهعليها) و امام سجّاد(صلواتاللَّهعليه) در طول آن روزهاى اسارت - چه در همان عصر عاشورا در كربلا و چه در روزهاى بعد در راه شام و كوفه و خود شهر شام و بعد از آن در زيارت كربلا و بعد عزيمت به مدينه و سپس در طول سالهاى متمادى كه اين بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبيين و افشاگرى نكرده بودند و حقيقت فلسفهى عاشورا و هدف حسينبنعلى و ظلم دشمن را بيان نمىكردند، واقعهى عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقى نمىماند.
چرا امام صادق(عليهالصّلاة والسّلام) - طبق روايت - فرمودند كه هركس يك بيت شعر دربارهى حادثهى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد كرد؟ چون تمام دستگاههاى تبليغاتى، براى منزوى كردن و در ظلمت نگهداشتن مسألهى عاشورا و كلاً مسألهى اهلبيت، تجهيز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضيه چه بود. تبليغ، اينگونه است.
آن روزها هم مثل امروز، قدرتهاى ظالم و ستمگر، حداكثر استفاده را از تبليغات دروغ و مغرضانه و شيطنتآميز مىكردند. در چنين فضايى، مگر ممكن بود قضيهى عاشورا - كه با اين عظمت در بيابانى در گوشهيى از دنياى اسلام اتفاق افتاده - با اين تپش و نشاط باقى بماند؟ يقيناً بدون آن تلاشها، از بين مىرفت.
آنچه اين ياد را زنده كرد، تلاش بازماندگان حسينبنعلى(عليهالسلام) بود. به همان اندازه كه مجاهدت حسينبنعلى(عليهالسلام) و يارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نيز مجاهدت زينب(عليهاالسلام) و مجاهدت امام سجاد(عليهالسلام) و بقيهى بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنهى نظامى نبود؛ بلكه تبليغى و فرهنگى بود. ما به اين نكتهها بايد توجه كنيم.
درسى كه اربعين به ما مىدهد؛
درسى كه اربعين به ما مىدهد، اين است كه بايد ياد حقيقت و خاطرهى شهادت را در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببينيد از اول انقلاب تا امروز، تبليغات عليه انقلاب و امام و اسلام و اين ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبليغات و طوفانى كه عليه جنگ به راه نيفتاد جنگى كه دفاع و حراست از اسلام و ميهن و حيثيت و شرف مردم بود.
ببينيد دشمنان عليه شهداى عزيزى كه جانشان - يعنى بزرگترين سرمايهشان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه كردند و مستقيم و غيرمستقيم، با راديوها و روزنامهها و مجلهها و كتابهايى كه منتشر مىكردند، در ذهن آدمهاى سادهلوح در همه جاى دنيا، چه تلقينى توانستند بكنند.
حتى افراد معدودى از آدمهاى سادهدل و جاهل و نيز انسانهاى موجه و غير موجهى در كشور خودمان هم، در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى حرفهايى مىزدند كه ناشى از ندانستن و عدم احاطه به حقايق بود. همين چيزها بود كه امام عزيز را برمىآشفت و وادار مىكرد كه با آن فرياد ملكوتى، حقايق را با صراحت بيان كند.
اگر در مقابل اين تبليغات، تبليغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهى ملت ايران و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان، در خدمت حقيقتى كه در اين كشور وجود دارد، قرار نگيرد، دشمن در ميدان تبليغات غالب خواهد شد. ميدان تبليغات، ميدان بسيار عظيم و خطرناكى است. البته، اكثريت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به بركت آگاهىِ ناشى از انقلاب، در مقابل تبليغات دشمن بيمه هستند و مصونيت پيدا كردهاند. از بس دشمن دروغ گفت و چيزهايى را كه در مقابل چشم مردم بود، به عكس و واژگون نشان داد و منعكس كرد، اطمينان مردم ما نسبت به گفتهها و بافتهها و ياوهگوييهاى تبليغات جهانى، بكلى سلب شده است.
دستگاه ظالم جبار يزيدى با تبليغات خود، حسينبنعلى(ع) را محكوم مىساخت و وانمود مىكرد كه حسينبنعلى(ع) كسى بود كه بر ضد دستگاه عدل و حكومت اسلامى و براى دنيا قيام كرده است!! بعضى هم، اين تبليغات دروغ را باور مىكردند. بعد هم كه حسينبنعلى(عليهالسّلام)، با آن وضع عجيب و با آن شكل فجيع، به وسيلهى دژخيمان در صحراى كربلا به شهادت رسيد، آن را يك غلبه و فتح وانمود مىكردند! اما تبليغات صحيح دستگاه امامت، تمام اين بافتهها را عوض كرد. حق، اينگونه است.
منبع: پايگاه مقام معظم رهبري