انسان براي رسيدن به كمال شايستهاش بايد نخست خود و هدف و راه رسيدن به آن را بشناسد، سپس از راه مستقيم راهي صَوْبِ آن هدف شود؛ همه كتابهاي آسماني و رسولان الهي براي تحقق هدف آفرينش بشر كوشيدهاند.
كتاب آسماني، كتاب هدايت انسان است و قرآن كريم كه آخرين كتاب و پيام الهي است، كاملترين كتاب هدايت و عاليترين دستور «سير إلي الله» است. رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم خاتم پيامبران و كاملترين خليفه خداست كه به اوج قلّه رفيعِ ﴿ثمّ دنا فتدلّي٭ فكان قاب قوسين أو أدني﴾(1) رسيده، قرآن را از مقام «لدن» و لقاي حق
معصومانه دريافته، آن را براي جامعه بشري به ارمغان آورده است؛ ﴿و إنّك لتلقّي القرءان من لدن حكيم عليم﴾.(2) جايي كه پاي هيچ انسان كاملي به آنجا نرسيد و بال هيچ فرشته مقرّبي در آن جا گشوده نشد؛ به همين جهت، هدايت قرآن، برتر و كاملتر از هدايت ديگر كتابهاي آسماني و دربردارنده همه هدايتها و نيز مهيمن بر آنهاست.
خداي سبحان، قرآن كريم را در آيات فراواني، كتاب هدايت ناميده است؛ ﴿و نزّلنا عليك الكتاب تبياناً لكلّ شيء و هدي و رحمة و بشري للمسلمين﴾(3) و ﴿ألم٭ ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتّقين﴾. قرآن حكيم عين هدايت است؛ هم در ذات و گوهر وجودي خود هدايت است، هم هدايتگر ديگران.
تعبير «علي عدلٌ» براي مبالغه است؛ يعني علي به اندازهاي عادل است كه گويا خود عدل است يا چيزي در تقدير دارد و مقصود متكلّم آن است كه «علي ذو عدل» يعني علي خود عدل نيست، بلكه داراي ملكه عدالت است؛ امّا وقتي خداوند ميفرمايد: قرآن كريم هدايت است، سخن از تقدير و مبالغه نيست، بلكه حقيقتاً قرآن هدايت محض است؛ هدايتي كه هيچ گمراهي و تيرگي در آن راه ندارد و چنين هدايت نابي، تنها يك اثر دارد، آن هم هدايتگري انسانهاست.
خداي سبحان در برخي آيات، قرآن را نور و كتاب روشن خوانده است. قرآن كتاب نوراني است كه انسان را از ظلمتها بيرون ميآورد و به سوي نور ره مينمايد؛ ﴿قد جائكم من الله نور و كتاب مبين٭ يهدي به الله من اتّبع رضوانه سبل السلام و يخرجهم من الظلمات إلي النّور بإذنه﴾(4) و ﴿و أنزلنا إليكم نوراً مبيناً﴾.(5) خاصيت
نور آن است كه در ذات و گوهر خود روشن باشد و از نظر اثر بيروني هم روشنگر غيرخود. قرآن كريم نوري است كه جامعه انساني را از تاريكيهاي طبيعت و انيّت بيرون ميبرد و به نور معرفت پروردگارش هدايت ميكند. به همين جهت خداي سبحان به رسول گرامياش ميفرمايد: ﴿الر كتاب أنزلناه إليك لتخرج النّاس من الظلمات إلي النور﴾.(6)
هدايت يعني بيرون بردن انسان از ظلمات و نوراني ساختن او بدان گونه كه با تزكيه كامل بتواند درحالي كه در دنيا به سر ميبرد، بهشت و جهنّم را ببيند؛ ﴿لترونّ الجحيم﴾.(7) ديدن ملكوتي آتش جهنّم در اين دنيا شدني است و انسان اگر به هدايت الهي از تاريكيها بيرون رود، «جحيم» و «جنّة النعيم» را ميبيند؛ همانگونه كه اميرمؤمنان (عليهالسلام) در اوصاف متّقيان و هدايتيافتگان ميفرمايد: «فهم و الجنّة كمن قد رءَاها فهم فيها منعّمون»؛ مؤمنان واقعي در همين دنيا، بهشت و اهل آن را در حال برخورداري از نعمتهاي بهشتي ميبينند و نيز جهنّم و بدكاران را در عذاب مينگرند؛ «و هم و النّار كمن قد رءاها فهم فيها معذّبون».(8) در مبادي راه، گويا ميبينند و در نتائجِ راه واقعاً ميبينند، نه همواره در مرحله كاَنّ بهسر ببرند.
خداي سبحان در اين دنيا به وسيله هدايتش مؤمن را نوراني ميسازد تا بتواند به وسيله آن نور حركت كند و راه را از چاه بشناسد؛ ﴿و جعلنا له نوراً يمشي به في النّاس﴾(9) و در آخرت نيز همين نور ظهور ميكند و از پيشرو و طرف راست او در
حركت است؛ ﴿نورهم يسعي بين أيديهم و بأيمانهم﴾.(10) معناي «هدايت» با مفهوم «نور» مترادف نيست، يا ﴿إهدنا الصراط المستقيم﴾(11) به معناي «نوِّرنا» نيامده، بلكه بدين معناست كه خداوندا ما را راه بنما. پس هدايت همان راهنمايي و دستگيري مؤمنان و بيرون بردن آنان از ظلمات احتجاب از شهود خدا به سوي نور مشاهده الهي است. از اينرو، قرآن كريم با آنكه كتاب هدايت است، كتاب نور نيز هست.
1 ـ سوره نجم، آيات 9 ـ 8.
2ـ سوره نمل، آيه 6.
3 ـ سوره نحل، آيه 89.
4ـ سوره مائده، آيات 16 ـ 15.
5 ـ سوره نساء، آيه 174.
6 ـ سوره ابراهيم، آيه 1.
7 ـ سوره تكاثر، آيه 6.
8ـ نهج البلاغة، خطبه 193.
9ـ سوره انعام، آيه 122.
10ـ سوره تحريم، آيه 8.
11 ـ سوره حمد، آيه 6.
هدايت در قرآن، ص 109-112.