ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 16 تير 1403
شنبه 16 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 2 بهمن 1388     |     کد : 6306

فرعون بخواهد يا نه، موسي (ع) متولد مي‌شود!

اسمش را موسي گذاشت. امام صادق(‌ع) مي‌دانست وقتي كسي را به اسم خاصي صدا مي‌كنند چه اتفاقي در انتظارش است.

اسمش را موسي گذاشت. امام صادق(‌ع) مي‌دانست وقتي كسي را به اسم خاصي صدا مي‌كنند چه اتفاقي در انتظارش است.
موسي‌(ع) از همين حالا، از لحظه تولد، آدم را به ياد رويارويي با فرعون مي‌اندازد، به ياد مبارزه، تبعيد، زندان. موسي‌(ع) را با خاطره‌هايي مي‌شود به ياد آورد، با خاطره عصا و شكافتن دريا و اتفاقي از جنس كوه و آتش و دستاني نوراني.
از همين حالا، از لحظه تولد، پدرش مي‌داند كه او هم آدم بزرگي خواهد شد. آدم‌هاي‌ بزرگ، مثل اتفاق‌هاي بزرگ، پيچيده به‌نظر مي‌رسند. اتفاق‌هاي ساده مثل خط فقط امتداد دارند يا حداكثر مثل صفحه پهنا دارند و امتداد؛ ولي همين‌كه اين اتفاق ساده حجم پيدا كند وقد بكشد؛ ابعاد مختلفي پيدا مي‌كند. ظاهر دارد، باطن دارد. درون دارد، بيرون دارد. بالا دارد، پايين دارد. از اين‌جا كه ايستاده‌اي آن سوي او را نمي‌بيني. بيرون كه بايستي، درونش را كشف نمي‌كني. از هر طرف كه ايستاده باشي، فكر مي‌كني فقط همان است. در حالي‌كه از آن‌سوتر چيز ديگري است. او همه آنهاست. همه چيزهايي كه در يك نگاه جمع نمي‌شوند. درست مثل همين كسي كه دارد مي‌آيد. كسي كه نامش را موسي‌ع گذاشته‌اند.
پدرش دانشمندترين آدم دوران خود بود و خودش كه از اسمش پيداست، مبارزترين فرد عصر خويش. مشهور است كه هر كسي را از دوستانش بايد شناخت؛ ولي آدم‌هاي خوب، فقط دوستان خوب ندارند، دشمنانشان هم خوب آنها را معرفي مي‌كنند. دشمنانت نشان مي‌دهند كه تو چه‌قدر از آنها دوري؛ از خودشان و بدي‌هايشان. موسي‌ع از لحظه تولد دشمنان بسيار داشت.
آدم‌هاي خوب را از بردباري و فروخوردن خشم هم مي‌توان شناخت. آدم‌هاي خوب وقتي با هزار نيرنگ و بدي روبه‌رو مي‌شوند، مي‌دانند با همه اين بدي‌ها بايد مبارزه كنند. مي‌دانند براي مبارزه بايد صبور باشند و زود از كوره درنروند. مي‌دانند بايد بدي‌ها را تاب بياورند. موسي(ع) مي‌دانست بايد خشم و ناراحتي‌اش را جمع‌وجور كند. او بردبار بود. آن‌قدر بردباري و آرامش از چهره‌اش مي‌باريد كه پدرش گفت: او خشمش را مي‌خورد و با آرامش به دشمن خود نزديك مي‌شود.
او مردي شجاع و آرام بود. براي همين هر كس نگاهش مي‌كرد و در رفتارش دقت مي‌كرد، او را مي‌شناخت و مي‌دانست كه او موساي كاظم‌(ع)است. آدم‌هاي بزرگ پر از تناقض و تضاد به‌نظر مي‌رسند. ما انتظار داريم آدم مبارز جنگجو باشد و فن مبارزه را خوب بداند؛ ولي انتظار نداريم دانشمند باشد و در نويسندگي و دانايي هم به همان خوبي جنگاوري و مبارزه چيره‌دست و ماهر باشد.
موسي‌ع فرزند آدمي دانشمند بود، بزرگ‌ترين دانشمندِ روزگاري كه دانشمندان صف كشيده بودند. خودش هم اهل مبارزه بود و سال‌ها در زندان به‌سر برد. اين را بارها شنيده‌ايم و خوانده‌ايم؛ اما آنچه كمتر به زبان آمده اين است كه او داناترين فرد زمان خود هم بود. نشانه‌اش فرزندي كه تربيت كرد.
مي‌گويند مگر مي‌شود آدمي كه هميشه يا در حال مبارزه است و يا در زندان، فرزندي آرام و دانشمند تربيت كند؟مگر چنين كسي مي‌تواند فرزندي تربيت كند كه از داناترين دانشمندان روزگار خود بالاتر بايستد؟ فرزندي چنان دانشمند كه عالم آل‌محمد‌ص لقب بگيرد.
آدم‌هاي بزرگ همين‌طورند. به وقت خود، معلماني بزرگ و در زمان خود، مبارزاني شجاع؛ در هنگام نياز مددكارني دلسوز و مهربان و در ارتباط با معبود، خداترس و پرستش‌كننده. آدم‌هاي بزرگ در دامن آدم‌هاي بزرگ پرورش مي‌يابند و آدم‌هاي بزرگ پرورش مي‌دهند و بزرگوارانه زندگي مي‌كنند.
اين آدم‌ها با همه بزرگي، ساده‌ترين مردم روزگار خود هم هستند. اگر كسي از قبل آنها را نشناسد، وقتي از كنارشان مي‌گذرد ميان آنها و ديگر افراد عادي جامعه تفاوتي حس نمي‌كند. آنها مثل مردم معمولي لباس مي‌پوشند؛ ميان مردم زندگي مي‌كنند چنان كه گويي معمولي‌ترين آدم‌هاي روزگار خويش اند.
 حسين اسكندري
همشهری انلاین


نوشته شده در   جمعه 2 بهمن 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode